دزد را گناه نباشد
دوشنبه 1 تیر 1394 8:29 AM
گفتم فهمیدی این قضیه پولهای کثیف بالاخره چه شد!؟
گفت مگر پول تمیز هم داریم!؟ بچه پنج ساله هم میداند پول، کثیف و آلوده است دیگر!
گفتم نه آن کثیفی، منظور پولهایی است که از روشهای کثیفی بدست آمده باشد جانم.
گفت شکر خدا این قضایا مربوط به سیسیل و کلمبیا و مکزیک است، ما در مملکت عنبر نسیممان از این پولها نداریم!
گفتم نه، ظاهرا یک خبرهایی هست. سر نخهایی هم گویا پیدا شده است.
گفت عزیز اینها شایعاتی است که جماعت بیکار در وایبر و فیسبوک و تاکسی میسازند، من نهایتش قبول کنم در مملکت ما ایدز وجود داشته باشد، بیشتر از این توی کتم نمیرود!
گفتم شایعه نیست، خود وزیر کشور گفته بود،
گفت خوب چه کردند برای مقابله با این پول کثیف!؟
گفتم یکی دوماهی بحث بود تا اینکه نمایندگان، وزیر را برای ادای توضیحات به مجلس کشاندند.
گفت انصاف داشته باشیم، این کارشان دیگر درست و درمان بود! بعد چه شد!؟
گفتم وزیر تشریف برد مجلس و گفت از صحبتهایش برداشت درستی نشده و او مطلبی به این شدت و حدت بیان نکرده است، دیگران پیاز داغ قضیه را زیاد کردهاند. الان هم بحث بالا گرفته است، یکی میگوید وزیر مقصر است که نسنجیده حرف زده، یکی میگوید ایراد به نمایندگان برمیگردد که جلسه را غیر علنی برگزار نکردند که وزیر راحتتر قضیه را بشکافد. یکسری هم کاسه کوزهها را بر سر خبرنگاران و مطبوعات میشکنند که چرا درست نقل قول نکردهاند، یک گروه هم میگویند ایراد به شبکههای اجتماعی وارد است که مطالب بدون سند و پشنوانه را هی نشر میدهند و فعلا همه دنبال مقصر این ماجرا میگردند.
حرفم را قطع کرد و گفت خدا رحمتت کند، نور به قبرت ببارد، همه غیر از خر دزده!
گفتم چه کسی تازگی فوت کرده است؟ خر و خردزد دیگر کیست!؟
گفت تازه که فوت نکرده، چند قرنی میشود جانم!
گفتم واضحتر بگو بفهمم!
گفت عبید را میگویم، این قضیه پولهای کثیف و پیدا کردن مقصر قضیه را که گفتی، یاد یکی از حکایتهایش افتادم.
گفتم چه حکایتی؟
گفت استر طلحک را بدزدیدند. یکی گفت گناه توست که از پاس آن اهمال ورزیدی. دیگری گفت گناه مِهتَر است که در طویله باز گذاشته است. طلحک گفت در این صورت دزد را گناه نباشد!
گفتم قضیه سیبزمینی را که توضیح ندادی برایم، لااقل این یکی را شیر فهممان کن ببینیم ربط این حکایت به آن موضوع چیست؟
گفت مجملش گفتم نکردم زان بیان؛ ورنه هم افهام سوزد هم بیان!
مجید دواچی