پاسخ به:دو سوال: ماه رمضان و ارتباط ان با امام حسین(ع)
جمعه 5 تیر 1394 12:19 AM
بنام خدا
2- به نظر شما در این ماه چطور خودسازی کنیم که تا در مقام درک اراده حضرت عباس در نهر القم و اجتناب از خوردن آب با وجود بودن آب برسیم؟
مهمترین عامل ادب حضور است. امام عین الله و سرچشمه زندگی است. بهترین راه کارعملی برای برقراری ارتباط با سرچشمه ی زندگی، ادب حضور است یعنی خودمان را در محضر حضرت ببینیم، مطیع محض در ولایت و امامت بشویم و تسلیم محض بشویم. بهترین الگو حضرت ابوالفضل است. ببینیم که حضرت با امام زمانش یعنی امام حسین(ع) چه پیوندی برقرار کرد؟ ایشان سراسر عشق ،معرفت و ادب بود. وقتی در محضر امام بودند می ایستادند و وقتی حضرت رخصت نشستن می دادند، ایشان در کمال خضوع و خشوع می نشست یعنی از رفتار و گفتارش ادب حضور می بارید. ایشان ذوب در ولایت و امامت بود.
در زیارت عاشورا داریم :آنها بر درگاه و روی تو با ادب ایستادند و نگاهشان به نگاه تو بود تا دستور تو را اطاعت کنند. حضرت ابوالفضل را دربان و کلیدگاه امام حسین(ع) می نامند. سیدعلی آقا قاضی طباطبایی فرموده بودند :به هر جایی که رسیدم در سایه ی قرآن و توسل به حضرت امام حسین(ع) بوده است. تجلی فراگیر الهی اباعبدالله است ؛تمام خیرات عالم در خانه ی امام حسین(ع) است ولی باب الحسین و دربان، حضرت ابوالفضل است. مناجات شعبانیه که از زبان امیرالمومنین وارد شده است اوج عرفان اسلامی است که تاکید شده آنرا در ماه شعبان بخوانیم. در انتهای این مناجات مقام انقطاع الی الله و برداشتن حجاب های ظلمانی و نورانی را از خدا طلب می کنیم.
سید علی آقا قاضی طباطبایی حجاب های ظلمانی و نورانی را نمی فهمید. حجاب های ظلمانی برداشته شده بود ولی حجاب های نورانی باقی مانده بود. ایشان هر پنجشنبه به قصد زیارت امام حسین(ع) به سمت کربلا حرکت می کردند. و ابتدا به زیارت حضرت ابوالفضل می رفتند. وقتی می خواهیم به کربلا برویم خوب است که از باب الحسین وارد بشویم .کلیددار حضرت ابوالفضل است. قاضی طباطبائی تمنای برداشتن حجاب های نورانی را داشت. فردی بظاهر عادی به ایشان گفت :سید ،دنبال چه کسی می گردی ؟کعبه ی اولیاء حضرت ابوالفضل است. ایشان با اشک و آه گوشه ی در حرم حضرت ابوالفضل ایستاد و با یک عنایت حضرت ،حجاب های نورانی برداشته شد.
امام علی(ع) در خطبه ی قاسعه رویکردی دارند که عده ای در زندگی شان رهرو راه شیطان می شوند. (ما دونوع زندگی داریم: رحمانی و شیطانی. طلایه دار زندگی رحمانی امام معصوم زمان است و طلایه دار زندگی شیطانی، ابلیس و شیطان است. بعضی ها بین این دو زندگی مردد هستند ولی خدا و قرآن این زندگی را نمی پسندند.) یعنی تحت ولایت شیطان می روند و دست شان می شود دست شیطان و نگاه شان می شود نگاه شیطان و در یک کلام، بازوی توانمند شیطان می شوند. و به جایی می رسند که قلب شان می شود قلب شیطان. عده ای دیگر در زندگی رحمانی پا می گذارند و به زندگی شیطانی پشت پا می زنند و با مدیریت جهادی از زندگی شیطانی روگردان می وشند و به جایی می رسند که دست و بازوی توانمند و زبان امام می شوند. حضرت ابوالفضل بازوی توانمند و قلب و پشتوانه امام شده بود. چنین دستی وقتی از بدن جدا می شود لایق آن می شود که هنگام شهادتش امام خم شود و بر دست جدا شده بوسه بزند. چهار امام دست علمگیر تو را بوسیده اند. این دست دست خدایی شده است و دست امام معصوم شده است.
اگر الگوی ما حضرت ابوالفضل باشد هر کدام از ما می توانیم بازوی توانمند امام بشویم. ادب حضور برای ما همان بندگی است. تصور ما باید این باشد که در محضر امام هستیم. آیت الله بهجت می فرمودند که مهم نیست که ما به ملاقات حضرت برسیم مهم این است که نگاه حضرت در بالای سر ماست و حضرت دارد ما را می بیند. بندگی و ادب حضور ما ترک محرمات و انجام واجبات است.
نزدیکتر از قلب منی با من محجور دوری زمن است وزتو مارا گله ای نیست
هر گناهی که ما انجام می دهیم از ولایت خدا و امام معصوم خارج می شویم و به ولایت شیطان نزدیک می شویم و از آن حیات طیبه فاصله می گیریم. پس ما باعث دوری از زندگی رحمانی می شویم. در آداب زیارت حرم امام حسین(ع)در مفاتیح صلواتی است که سید بن طاوس بر آن تاکید می کند. در این زیارت دو نگرش را بیان می کند. یکی کسانی که کارشان به امام کشی رسید و بزرگترین جنایت را در کربلا کردند، نگاه خداوند رحمان را در نظر نگرفتند یعنی از زندگی رحمانی فاصله گرفتند و در انتهای دعا داریم: خداوند بواسطه ی گناهانم مرا از شما جدا نکند. پس اگر ما بخواهیم به امام نزدیک بشویم باید از گناه دوری کنیم، با هر قدمی که به سمت گناه می رویم خواسته یا ناخواسته از امام دور می شویم.
منبع : پایگاه سمت خدا،سخنان حجة الاسلام کاشانی