پاسخ به:مادر شهید
جمعه 22 آبان 1394 1:48 AM
مادر شدی که نوحه ی فرزند سر کنی
شاید جهان بی خبری را خبر کنی
با تیر آه و نیزه ی صبر غیور خویش
در سینه ی شقاوت دشمن اثر کنی
مادر شدی اگرچه زمانه امان نداد
آغوش خویش وقف سرور پسر کنی
مرثیّه ی بلندِ رثا بوده ای ولی
باید به صبر ، شِکوه ی خود مختصر کنی
با قامت رشادت ، آنقدر خم شوی
تا راحت از حصار مصیبت گذر کنی...
ای سوز ناگزیر دلت مغتنم ! بمان !
تا روح سرد قافله را شعله ور کنی
بنشین و بر مزار پسر شمع شو ، بسوز !
تا شام شوم مظلمه را در به در کنی
تابوت شرحه شرحه ی فرزند را مگر
مانند پاره پاره ی قرآن به سر کنی
در چشم خصم قد بفرازی و اقتدا
به خطبه های زینب خونین جگر کنی
ای آنکه قلب توست مفاتیح فتح عشق
دستم به دامنت که دعا بیشتر کنی
دستم به دامنت که در آغوش سجده ها
باری دعا به حال نزار بشر کنی
وایا به سرنوشتِ ستمکار روزگار
مادر اگر تو باشی و نفرین اگر کنی
منبع:http://www.irafta.com/
مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...