0

وصیت نامه های شهدا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید محمد حسن ترابیان
جمعه 29 خرداد 1394  12:41 AM

وصیت نامه شهید محمد حسن ترابیان
این وظیفهٔ فرد، فرد ماست که با توکل بر حق تعالی و تحت رهبری ولی فقیه، چون سدی آهنین در برابر دشمنان خدا ایستاده و با ایثار جان و مال، ریشهٔ ظلم را برکنیم. عزیزان من، قدری سختی را به خود بخرید و آسایش کذایی این دنیا را برای اهلش،‌‌ رها کنید.


بخشی از وصیت نامه شهید محمد حسن ترابیان
 

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا که وجودم از اوست و رفتنم به سوی اوست. به نام او که از، اویم و زندگی‌ام در کنف کرامت اوست. با یک سیر طبیعی در تاریخ به این نتیجه می‌رسیم که دژخیمان تاریخ بشریت برای دستیابی به امیال نفسانی خود، ملت‌های محروم و مستضعف را به بند استضعاف کشیده‌اند و تاریخ، خود گواه است که در این بین، مسلمین بوده‌اند که از دیرباز تا به حال، با مبارزات پیگیر و بی‌امان خود، سد راهی در برابر این ستم پیشگان خون آشام بوده‌اند. لذا ابر قدرت‌ها که تحمل چنین مانعی را نداشته‌اند، پیوسته سعی در نابودی اسلام و مسلمین داشته و دارند و در این راه از هیچ عمل شرم آوری فروگذار نکرده و نخواهند کرد. اکنون که این بریدگان از دادار الهی هم و غم خود را در جهت نابودی انقلاب اسلامی بسته‌اند، این وظیفهٔ فرد، فرد ماست که با توکل بر حق تعالی و تحت رهبری ولی فقیه، چون سدی آهنین در برابر دشمنان خدا ایستاده و با ایثار جان و مال، ریشهٔ ظلم را برکنیم.

عزیزان من، قدری سختی را به خود بخرید و آسایش کذایی این دنیا را برای اهلش،‌‌ رها کنید. 

خوشی این دنیا مانند سایه، کوتاه و زودگذر است و لذا مولای متقیان امام علی (ع) می‌فرمایند: «مثل این دنیا چون داستان مار است. دست بر آن کشی نرم و اندرونش زهر کشنده است. فریب خوردهٔ نادان به طرف او می‌رود و خردمند دانا از او دوری می‌کند‌».

سروران من، طبق فرمودهٔ امام خمینی: «این مملکت، مملکت ولایت فقیه است.» اگر ما خیر و صلاح و اصلاح مملکتمان را می‌خواهیم باید ولایت فقیه را حمایت کنیم. شما بدانید تا وقتی این سرزمین، سرزمین ولایت فقیه باشد، خار چشم دشمنان اسلام است. لذا آن‌ها به هر صورت شده، سعی در نابودی خط امام خواهند داشت. دیدید که، روزی در زیر ماسک چپی‌ها، روزی در زیر ماسک لیبرال‌ها، روزی زیر ماسک منافقین و روزی... سعی دارند که خط امام را تحت تاثیر اعمال و افکار خود قرار دهند. و شما همین طور که تا به حال هشیار بوده‌اید، باز هم باید توجه داشته باشید و مواظب اطراف خود باشید که ما در قبال خون شهدا مسئول هستیم. 
پروردگارا! تو دری از رحمت به روی ما بگشا، که راه حق است و تو بهترین گشاینده‌ای!‌



درباره شهید


شهید محمد حسن ترابیان (معروف به حسن قمی) به سال ۱۳۳۷ و در روز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در شهر مذهبی قم دیده به جهان گشود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و در مبارزات و تظاهرات مردمی علیه شاه فعالانه شرکت داشت.

با آغاز تحرکات ضد انقلابیون در کردستان وی از نخستین نفراتی بود که خود را به مناطق بحران‌زدهٔ غرب کشور رسانید و در شهر بحران زدهٔ پاوه، دوش به دوش شهید همت در جایگاه مسئول واحد تفنگ ۱۰۶ درگیر نبردی طاقت‌فرسا با تجزیه‌طلبان مسلح تحت امر سپاه یکم ارتش بعث شد. او در سرکوب ضد انقلاب آنقدر با شدت‌ برخورد می‌کرد که برای سر او جایزه تعیین کرده بودند.

او در زمستان سال ۱۳۶۰ پس از شرکت در نبرد محمد رسول الله (ص) برای تأسیس تیپ ۲۷ سپاه به اتفاق شهید همت راهی مناطق جنوبی کشور شد. ‌وی در این یگان تازه تأسیس به عنوان مسئول واحد ۱۰۶ منصوب شد و در عملیات فتح مبین شرکت کرد. در عملیات الی بیت المقدس مجروح شد و با پای لنگان و عصا به دست تا آزادی خرمشهر در خط مقدم جبهه حضور داشت‌ و‌ همراه با شهید همت و به فرماندهی احمد متوسلیان، عضو کادر اعزامی قوای محمد رسول الله (ص) به لبنان بود.

در پاییز سال ۱۳۶۱ و پس از ارتقای تیپ ۲۷ به لشکر، وی همچنان همراه این یگان در تمامی نبرد‌ها شرکت داشت. او در همین سال ازدواج کرد، ولی بیشتر از سه روز در خانه نماند و به جبهه بازگشت.

در عملیات بدر با اینکه از ناحیهٔ فک و دهان به شدت مجروح شده بود و بنا به تشخیص پزشک معالج باید دست‌کم ‌چهل و پنج روز‌ استراحت می‌کرد و تنها مایعات مصرف می‌نمود،‌ در بیمارستان نماند و با‌‌ همان حال به جبهه بازگشت. او در ذی‌الحجه سال ۱۳۶۴ به خانهٔ خدا مشرف شد. در مدینه با وجود اینکه مأمورین امنیتی حکومت سعودی از زیارت نزدیک ائمهٔ بقیع (ع) جلوگیری می‌کردند،‌ شبانه خود را به بقیع رساند و آنجا از نزدیک و به تنهایی قبور ائمهٔ معصومین (ع) را زیارت کرد.

سرانجام محمد حسن ترابیان در بیست و هفتم بهمن سال ۱۳۶۴ طی عملیات والفجر هشت با سمت جانشین معاونت طرح و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و در حالی که مشغول جنگ تن به تن با دو کماندوی بعثی بود، از پشت سر هدف رگبار یک سرباز بعثی که در زیر تانکی پنهان شده بود، قرار گرفت و به شهادت رسید.


 

در معراج شهدای اهواز پیدایش نکردیم؛ اشتباهی! رفته بود مشهد...

نگارنده : fatehan1 در 1392/10/15 11:1:47
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها