وصیتنامه شهید نوروز علی ایمانی نسب
سه شنبه 19 خرداد 1394 11:31 PM
وصیتنامه شهید نوروز علی ایمانی نسب
|
وصیتنامه شهید نوروز علی ایمانی نسب که در خرداد ماه سال 60 و هفت سال قبل از شهادت نوشته شده است :
سلام بر امام زمان (ع) و ياور مستضعفين و نائب بر حق امام حسين (ع)
سلام بر امت شهيد پرور قهرمان ايران
سلام بر تمام مردم آزاده دنيا
سلام بر پدر و مادر عزيزم که مرا در دامان پاکشان پرورش دادند تا بتوانم سربازي از سربازان نايب امام زمان باشم .
ولي چند پيام براي شما پدر و مادرم – برادران و خواهرم – ملت قهرمان ايران و همرزمان دلير و شجاع دارم :
اوّل به شما پدر و مادر برادران و خواهر عزيزم کنم از اينکه مرا در راه اسلام و برياني پرچم جمهوري اسلامي از دست مي دهيد ناراحتي مداشته باشيد که من در جايگاهي بهتر و بالاتر از اين دنياي مادي جاي دارم :
و به شما اي برادرانم : اميدوارم که همچون من لباس رزم بپوشيد و راه مرا که راه اسلام و اطاعت از امام هست ادامه دهيد :
و تو اي خواهرم : تو بايد همچون زينب پيام مرا به تاريخ برساني و کاخ يزيديان را به لرزه افکني و از دامن پاک تو همچون فاطمه (ع) حسين ها و حسن ها و زينب ها پرورش يابد :
و شما ملّت شهيد پرور ايران : اطاعت از امام راه شماست و پيروي از دستورات اسلام وظيفه شماست . امام را دريابيد که دريافته ايد ، و تنهايش مگذاريد که نمي گذاريد و همين پشتيبان روحانيت مبارز و اين ياوران امام باشيد که سعادت شما و نسل آينده شما در گرو همين اطاعت است .
و شما اي همرزمان و برادران پاسدار : بجنگيد و کاخ هاي ستم را يکي پس از ديگري ويران کنيد که پيروزي با شماست و بدانيد : تا زماني که فقط براي خدا و اسلام و راه امام که راه اسلام است مي جنگيد پيروزي با شماست .
درباره شهید
نوروز علی ایمانی نسب
نام پدر: محمد
متولد: 1339
سمت : فرمانده گردان ادوات تیپ 12 قائم ( عج)
تاریخ شهادت : 1367/5/5
محل شهادت : اسلام آباد غرب
پایان ماموریت : پایان جنگ،همزمان با شهادت
نوروز علی فرزند محمد ايمانينسب در شانزدهم مهر هزار و سيصد و سي و نه، در سرخه پا به جهان گشود.
دوم راهنمايي را ميخواند که به پدر کشاورزش پيشنهاد داد او را سرکار بفرستد.
پس از پايان دوره سربازي، از اولين نفرات اعزامي به جبهه بود. به جز چند روزي که براي مرخصي ميآمد يا براي درمان مجروحيتها، بقيه روزها و سالها را در جبهه گذراند.
در فرم اعزام به جبهه قسمت « تاريخ پايان مأموريت » جملهي « پايان جنگ » را نوشت.
پس از ازدواج، در سال هزار و سيصد و شصت و يک، خانوادهاش را هم با خود همراه کرد؛ به شهرهايي که در تيررس موشکهاي دوربرد و بمباران عراقيها قرار داشت.
مسؤوليت دژباني لشکر هفده علي بن ابيطالب عليهالسلام، مسؤوليت قبضه، سپس واحد خمپاره، جانشيني ادوات لشکر هفده و در نهايت فرماندهي گردان ادوات تيپ دوازده قائم آل محمد عجلالله تعالي فرجهالشريف از وظايف مهم ايمانينسب بود.
در عملياتهاي رمضان، خيبر، بدر، والفجر مقدماتي يک، چهار و هشت، کربلاي چهار و پنج، نصر هشت، بيتالمقدس دو و مرصاد شرکت داشت. در والفجر هشت از ناحيه چشم و قبل از عمليات کربلاي يک پايش مجروح شد.
سرانجام همانطور که خواسته او بود همزمان با پایان جنگ در عملیات مرصاد به فیض شهادت نائل آمد.
به هنگام شهادت در عمليات مرصاد، در پنجم مرداد هزار و سيصد و شصت و هفت، دخترش، زهرا، پانزده روزه و پسرش، مجيد، حدوداً سه ساله بود. ايمانينسب با تير مستقيم منافقين به پا، پشت گردن و قلب به شهادت رسيد.
گلزار شهداي سرخه محل تجديد عهد همرزمان با اين شهيد است.