وصیت نامه شهید علی رضائیان
سه شنبه 19 خرداد 1394 11:12 PM
وصیت نامه شهید علی رضائیان
|
بخشی از وصیتنامه شهید علی رضائیان
این همه خونی که برای اسلام ریخته شد و این همه جوانانی که فدای اسلام شدند را دست کم نگیرید و بدانید که سستی و کاهلی نزد خداوند متعال مسئولیت دارد. سعی کنید دوستی و دشمنی شما بر اسایس حق باشد، از تقصیر افراد زود در گذرید و زیاد سخت گیر نباشید. هیچ دوستی بهتر از قرآن نیست ، رفاقت با او را ترک نکنید. سعی کنید آن را خوب فرا گیرید، خوب تلاوت کنید، خوت عمل نمایید و خوب به دیگران یاد دهید، حتی اگر یک نفر باشید.
درباره شهید
زندگینامه شهید علی رضائیان
به سال 1326ه.ش در خانواده ای مذهبی در فیروز آباد تهران به دنیا آمد و پس از مدتی همراه خانوادهاش به شهر اصفهان عزیمت و در آنجا سکنی گزید. او به دلیل مشکلات اقتصادی روزها کار میکرد و شبها به تحصیل میپرداخت و این روال را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد. پس از تحصیل دوران ابتدایی ، پدرش برای پرورش روحیه مذهبی ، او را به محضر یکی از علمای اصفهای فرستاد تا روح تشنه وجودش را به زلال معرفت الهی شاداب نماید. وی از کودکی علاقهمند به فراگیری قرآن بود و صوت و لحنی دلنشین داشت.آشنایی ایشان با معارف غنی اسلامی تنها به انس با قرآن محدود نمیشد، بلکه بوستان روحش با عطر گلواژه های تالی قران کریم (نهج البلاغه)مصفا بود و مقدار زیادی از نهج البلاغه را حفظ بود. این شهید عالیقدر از فقر و تنگدستی مردم در رنج بود و در آمد اندک خودر ا که از راه بنایی به دست میآورد در جهت بهبود معیشت افرادی که با آنان سرو کار داشت صرف میکرد.
فعالیتهای سیاسی و مذهبی
شهید رضائیان طی مسافرتی به تهران، در منزل شهید آیت الله سعیدی به کار ساختمان سازی مشغول شد و در همین ایام ، شدیدا تحت تاثیر آن شهید گرانقدر قرارگرفت. ایشان در این مورد میگوید: ارتباط با شهید سعیدی ، شعله های خشم درون مرا علیه رژیم پهلوی بر افروخت. به گونه ای که شجاعانه به افشاگری جنایتها و خیانتهای دستگاه طاغوت میپرداختم. بر این اساس شهید رضائیان مبارزه دامنه داری را علیه رژیم پهلوی شروع کرد ودر دوره سربازی ، بارها تحت تعقیت قرارگرفت. او که از تسلط بیگانگان بر مقدرات کشورمان سخت به تنگ آمده بود. با الهام از افشاگریها و رهنمودهای حضرت امام ( قدس سره) مفاسد و بدبختیهایی را که به خاطر تصویب لایحه کاپیبولاسیون دامن گیر ملت اسلامی ایران شده بودبه دیگران گوشزد میکرد. شهید رضائیان در پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) نقش به سزایی داشت و برای آنکه شناسایی نشود ، منزل مسکونی خود را دائما تغییر میداد. او با تشکیل جلسات مذهبی و در اختیار قرار دادن کتب اسلامی و انقلابی، جوانان مستعد و مذهبی را با معارف الهی آشنا میکرد. ایشان با همکاری شهید محمد منتظری دامنه فعالیتهای انقلابی خود را علیه رژیم طاغوت به کشورهای همسایه کشاند و بدین گونه نقش مهم و موثری در جهت افشای چهره کریه رژیم پهلوی ، در خارج از مرزها داشت. او با برقراری ارتباط با خارجیان مقیم اصفهان و چاپ اعلامیه به زبانهای خارجی برای افشای ظلم و جنایات حکومت طاغوت و بیداری افکار عمومی ، از هیچ کوشش فروگذار نکرد.
فعالیتهای شهید بعد از پیروزی انقلاب
همزمان با پیروز انقلاب اسلامی شهید رضائیان به همراه عدهای از برادران حزب الله مبادرت به تشکیل کمیته دفاع شهری اصفهای کرد و با تشکیل سپاه در شهرستاهای داران، فریدن، خوانسار و مبارکه بود. شهید رضائیان در اوایل سال 1359 با تعدادی از برادران سپاه به کردستان مامور شد و با رشادتهای خود در آزاد سازی شهر سنندج نقش مهمی را ایفا کرد. در یکی از درگیریها بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر و گلو، به شدت مجروح گردید و مدتها در بیمارستان حالت اغماء داشت.
حضور در جبهه های جنگ
شهید رضائیان در سال 1360 ( قبل از عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدابه جبهه دارخوین اعزام شد،که بر اثر جراحت شدید ، به پشت جبهه منتقل گردید. پس از بهبودی نسبی به سمت مسئول معاونت عملیات سپاه منطقه 2 اصفهان منصوب گردید و تا دی ماه 1361 در همین مسئولیت باقی ماند. بعد از آن به درخواست سردار رحیم صفوی به تهران آمد و در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یکی از معاونتهای طرح و عملیات مشغول به کار شد سپس مامور راه اندازی قرارگاه مقدم حمزه(ع) در منطقه غرب گردید. شهید رضائیان فعالیت خود را از یک رزمنده عادی در روزهای اول جنگ کردستان شروع کرد و مرحله به مرحله ، همزمان باگذشت زمان ، مراتب مختلف فرماندهی را با موفقیت پشت سر گذاشت، تا به فرماندهی قرارگاه عملیاتی حمزه سید الشهداء(ع) منصوب گردید. هنگامی که ایشان به مریوان آمد،تعدادی از یگانها از جمله لشکر 14 امام حسین ( ع) و لشکر 8 نجف اشرف در منطقه حضور داشتند و از اینکه قرار بود تحت فرماندهی او عملیات والفجر 4 را انجام دهند،اظهار رضانت می کردند . در زمان کوتاهی ارکان ستادی این قرارگاه به همت ایشان شکل گرفت و مجموعه معاونتها در جهت آماده سازی عملیات فعال شدند. شهید رضائیان انسان دقیق و منظمی بود و همواره سعی می کرد سنجیده عمل کند. قبل از هر تصمیمی با بسیج عناصر اطلاعاتی ، آخرین وضعیت دشمن را از جنبههای مختلف به دست میآورد و بر اساس استعداد، تجهیزات و توان رزمی دشمن، به کمک طرح و عملیات و نظر خواهی از فرماندهای ، چگونگی انجام عملیات و مراحل آن را طراحی می کرد. از این به بعد همه توجه ایشان روی کیفیت سازماندهی نیروها و آرایش و مانور یگانها بر اساس نوع ماموریتشان بود. از ظرافتهایی که ایشان در عملیات داشتند، بررسی و کنترل طرح مانور گردانهای عمل کننده یگانها بود. این فرمانده دلاور و دلسوز اسلام ، قبل از هر عملیات فرماندهان تحت امر را در خصوص رسیدگی به نیروها توجیه و برای افزایش روحیه معنوی آنان سفارش زیادی می کرد. تلاش همه جانبه وی در عملیات حماسه آفرین والفجر4 در موفقیت رزمندگان اسلام بسیار موثر بود و میتوان گفت بخش مهمی از پیروزی حاصله در دشت شیلر مدیون زحمات شبانه روزی این شهید عزیز بود.
گذری بر زندگانی شهید
تولد در فیروز آباد تهران. تاثیر از شهید آیت الله سعیدی در تهران ( در منزل شهید به کار ساختمانی اشتغال داشت) مبارزه بر علیه رژیم پهلوی. موسس سپاه پاسداران شهرستاهای داران، فریدن، خوانسار و مبارکه. اعزام به کردستان و آزادسازی سنندج از دست اشرار. معاونت سپاه منطقه 2 اصفهای تا دی ماه 1361حضور در تهران با پیشنهاد سردار رحیم صفوی. ماموریت برای راهاندازی قرارگاه مقدم حمزه(ع) در منطقه غرب. فرماندهی قرارگاه عملیاتی حمزه سیدالشهدا(ع) شهادت در آبانماه 1362 قبل از مرحله سوم عملیات والفجر 4.
ویژگیهای اخلاقی شهید
شهید رضائیان از مصادیق عملی و الگوی یک فرمانده سپاه اسلام بود. هر کس حتی برای مدت کوتاهی با ایشان و تحت فرماندهیاش انجام وظیفه میکرد. با تمام وجود آن را احساس مینمود. توانمندی وشخصیت والای شهید رضائیان در حدی بود که نقل میکنند در روزهایی از عملیات والفجر 4 در حالی که منطقه عملیاتی مورد بازدید سردار فرماندهی محترم کل سپاه قرار میگرفت. ایشان خطاب به برادران حاضر اظهار میدارندکه ماباید فرماندهی جنگ را به دست افرادی چون ایشان ( شهید رضائیان ) بسپاریم. جلسهای با حضور ایشان نبودکه بر پا شود و ذکر قران و حدیث و دعا در آن فراموش شده باشد، حتی اگر وقت هم ضیق بود. این امر صورت میگرفت. در ظواهر فردی ، آن گونه بود که اگر نا آشنا و تازه واردی به جمع آنها میپیوست ایشان را با رزمنده عادی تمیز نمی داد. او فردی منظم ، دقیق و سخت کوش بود و در قبول و انجام کارهای سخت از دیگران سبقت میگرفت. عموما سعی میکرد با نیروها بر سر یک سفره غذا بخورد. فردی رئوف، مهربان و رفیق القلب بود. شبها تا همه به خواب نمیرفتند. نمیخوابید. پس از اطمینان از به خواب رفتن افراد ، به سنگرها سرکشی میکرد و چنانچه رزمندهای بدون روانداز خوابیده بود، روی او را میپوشاند. شهید رضائیان در بعد عبادی مقید، اهل تهجد و راز و نیاز عاشقانه با خدا بود. هرگز نماز شب را ترک نمیکرد و فردی خود ساخته و مهذب بود و شدیدا مراقب اعمال و رفتار خود بود. در انجام واجبات کوشا و در پرهیز از محرمات و ارتکاب گناه ، حتی صغیره، دقت نظر داشت. در کارها از مشورت دیگران استفاده میکرد و روحیه انتقادپذیری بالایی داشت. شهید رضائیان در کنار فعالیتهایش ، غافل از تحصیل علم نبود و مخصوصا به مطالعه علوم قرآنی و نهج البلاغه علاقه زیادی داشت. یکی از فرماندهان میگوید: قبل از عملیاتفرمانده کل قوا، خمینی روح خداهمه ما را جمع کرد و فرمایشات مولا امیر المومنین حضرت علی ( ع)از نهج البلاغه را در خصوص صفات رزمندگان را بر ایمان قرائت و ترجمه نمود. ایشان آشنایی بسیاری با احادیث و روایات داشت و ده جزء قرآن مجید را حفظ بود. فرزندان خود را در انجام فرایض و یادگیری علوم قرآنی با زبانی شیرین توام با بیان احادیث و اهدای جایزه، تشویق و ترغیب می رد. او با پدر و مادر خود رفتاری متواضعانه داشت.شهید رضائیان در حفظ بیت المال دقت و توجه خاصی داشت و با ابنکه ماشین سپاه در اختیارش بود، اما در کارها از موتور سیکلت شخصی استفاده میکرد.
شوق وصال
آن دشنهها میوزیدند، آن دشنههایی که هر بار /بر شانههای صبورم ، نعش برادر کشیدند/آه ای دل من! دل من! برخیز و شیون رها کن!/شمشیرهای شکسته، از داغ تو سرکشیدند/هرجا که خون بود گشتیم ، ناباورانه گذشتیم/دیدیم جا ماندهایم آه! دریادلان پر کشیدند/امشب پریشان خاطر و دلتنگ هستم/دلتنگ بوی جبهه ، بوی جنگ هستم/دلتنگ شور و حال شبهای غریبی/دلتنگ عطر خیس قرآنهای جیبی/کو لالههایی که سراسر داغ بودند؟/حیثیت گل ، آبروی باغ بودند/آنان که دریا وامدار روحشان بود/خورشید، زخم سینه مجروحشان بود/آنان که اخلاص عمل قدیسشان کرد/آنانکه باران شقایق خیسشان کرد/رفتند آنان ، لیک تیغی سرخ مانده ست/این تیغ را در دل ، دریغی سرخ مانده ست /این تیغ، طعم خون ئ باران را چشیده ست/این تیغ فکر ننگ و مام هود نبئده ست/این تیع، آب از غیرت عباس خورده /دست حبیب ابن مظاهر را فشرده /این تیغ ، پیموده ست آداب طلب را /بوسیده دستان حسین تشنه لب را /این تیغ را باند دوباره اب دادن /از خون سرخ یک ستاره اب دادن/این تیغ که آوازه خوان خشم رعداست/در انتظار دستهای نسل بعد است
نحوه شهادت
قبل از مرحله سوم عملیات والفجر 4 ،( آبانماه 1362) هنگامی که برای شنایایی و بررسی منطقه عملیاتی به همراه چهار تن از فرماندهان و مسئولین قرارگاه به دامنههای جنوبیارتفاعات لری رفته بودند،در حین صعود به قله ارتفاع لری به علت عدم پاکسازی کامل منطقه ، روی مین رفته و به شدت مجروح شد. مسئول وقت اطلاعات قرارگاه چنین نقل میکند: وقتی بالای سر او رفتم ، دیدم به علت ترکش زیادی که به بدنش خورده بود،جانسوزانه ناله می کرد. بادیدن چنین حالتی یاد خاطرات زندان او افتادم که برای ما تعریف می کرد. او می گفت: همگامی که مامورین ساواک یکی از مبارزان مسلمان را با بخاری برقی شکنجه می دادند آیه یا نار کونی بردا و سلامارا قرائت می کرد. این خاطره را به نادش اوردم . ایشان ارام شد تا اینکه او را به سختی به پشت جبهه منتقل کردند. در بیمارستان بود که به آرزوی دیرینه خود رسید و به لقاء معبود و معشوقش نایل گشت ودر یای متلاطم روحش به کرانه وصال ،آرامش گرفت.