0

وصیت نامه های شهدا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید غلامشاه ذاكري
سه شنبه 19 خرداد 1394  11:12 PM

وصیت نامه شهید غلامشاه ذاكري
امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید ، خودسازی کنید تا گفتار شما مورد قبول واقع شود. تقوا را پیشه خود سازید تا دنیا شما را فریب ندهد و از آخرت که دنیای جاویدان است دور نسازد.


بخشی از وصیت نامه شهید غلامشاه ذاكري


 از پاسداری خوب پاسداری کنید و این راه را باید با مبارزه با نفس و جهاد اکبر انجام داد تا بتوانیم بر نفس و دشمن درونی غالب شویم...

باید خودتان را تزکیه کنید و پلیدی ها و کثافت ها را از روان خود دور کنید و روح خود را از رذایل بزدایید.

پاسدار باید در جامعه الگو باشد. شما عزیزان پاسدار که همه چیز خود را برای اسلام داده اید باید اصلاح کنید اعمال و سکنات خود را و نفس خود را، تا بتوانید مصلح شوید چرا که جامعه احتیاج به افراد مصلح دارد.

پس لازمه اصلاح رسیدگی به احوال خود است تا بتوانیم زمینه اصلاح جامعه را بوجود آوریم و زمینه جهاد و شهادت که بهترین مرگ هاست در خود بوجود آوریم.




درباره شهید
سردار شهيد غلامشاه ذاكري در تاريخ بيست و پنجم بهمن ماه سال هزار و سيصد و سي و نه در خانواده اي اصيل و متدين در جزيره قشم ديده به جهان گشود.

حضور وی در خانواده اي كه متولي امور مسجد و حسينيه علي ابن ابيطالب عليه السلام  كه  اولين ملجا و پناهگاه شيعيان در شهر قشم است، روح او را با عشق به اهل بيت عصمت وطهارت آشنا ساخت از طرفي ملاقات با روحانيت مبارز با رژيم طاغوتي پهلوي كه همواره با خانواده وی در ارتباط بودند، بصيرت سياسي او را روز به روز افزون مي ساخت.

وی از معدود دانش آموزاني بود كه توانست تحصيلات خود راتا پايان دوره متوسطه با موفقيت تمام به پايان برساند. غلامشاه علاوه بر تلاش در زمينه هاي علمي و مطالعات غير درسي با عضويت در تيم بسكتبال آرش قشم آمادگي جسماني و نشاط خود را در بين ديگر همسالان و دوستان حفظ نموده و از طرفي ورزش را وسيله اي براي  ايجاد الفت بين جوانان شيعه و سني قرار داده بود.

با اوج گيري نهضت حضرت امام خميني (ره) ايشان با تشكيل گروه ها چند نفري از جوانان آگاه و انقلابي شيعه و سني و برگزاري جلسات پنهاني راه را براي روشنگري جوانان و آمادگي آنان براي مبارزه با رژيم پهلوي هموار مي ساخت علاوه بر اين ايشان با پخش اعلاميه هاي حضرت امام در شهر قشم پيام هاي هدايت گرانه ايشان را به گوش مردم قشم مي رساند.



با پيروزي انقلاب شهيد ذاكري زندگي خود را وقف ياري و خدمت به محرومان و همچنين نهادينه ساختن انقلاب در جزيره قشم و تاسيس نهادهاي همچون كميته امداد امام خميني ، جهاد سازندگي ، نهضت سواد آموزي ، تبليغات سپاه  در جزيره قشم ساخت و پس از مدتي  مسئوليت اين نهادها را  به جوانان متعهد و انقلابي واگذار نمود كه اين عمل در آينده اي نزديك موجب تربيت كادر مديريتي از جوانان بومي و ايجاد روحيه خودباوري در بين آنان شد.

در نخستين روزهاي تولد انقلاب عده اي راه را براي انحراف از مسير الهي امت باز ديدند و با ايجاد فتنه اي بزرگ در جزيره قشم اقدام به  ايجاد تفرقه بين شيعه و سني  و تجزيه طلبي نمودند  و اين مسئله شهيد ذاكري را براي ايجاد نقش جديدي در انقلاب آماده ساخت و آن پيوستن ايشان به سپاه پاسدارن بود ، لذا وی با تدبيري سپاه را از طريق تاسيس تبليغات سپاه وارد شهر قشم ساخت و پس از حساسيت زدايي اقدام به شناسايي و دستگيري عوامل ضد انقلاب در جزيره قشم نمود و توانست از ايجاد تنش بين شيعه و سني جلوگيري كند.

مسائل و رخ دادهاي جزيره قشم نتوانست روح تشنه شهيد ذاكري را از حضور در جبهه هاي حق عليه باطل و همراهي با ديگر رزمندگان غافل سازد از همين رو در سال شصت و دو با شركت در عمليات خيبر توانست فصل جديدي از تجربه و مهمتر از آن كسب روحيه شهادت طلبي و ايثار را در خود بارور سازد.



شهيد ذاكري كه تا آن زمان توانسته بود توانايي خود را در مديريت نهادهاي انقلابي و حل بحران ضد انقلاب  در جزيره قشم اثبات كند در سال شصت وسه به معاونت سپاه قشم درآمد و پس از آن به عنوان پنجمين فرمانده سپاه در جزيره قشم ايفاي مسئوليت نمايد.

شهيد ذاكري در مسئوليت جديد خود توانست تعريف واقعي سپاه را براي مردم قشم بازگو نمايد و آن نبود مگر مردم مداري و در خدمت مردم بودن سپاه و اين موفقيت جديد توانست سپاه را به عنوان پناهگاه و مامن مردم جزيره تبديل كند.

نقش شهيد ذاكري در پشتيباني از جبهه را مي توان به دو بخش تقسيم كرد بخش اول مربوط به تشكيل ستاد پشتيباني از جنگ در جزيره قشم بود كه با درخواست وی توسط حاج تراب ذاكري پدر شهيد كه از معتمدين شهر قشم بود تاسيس گرديد و هم از طريق جذب و آموزش و اعزام نيروهاي بسيج.

هر چند شهيد ذاكري به عنوان فرمانده سپاه قشم در منطقه حساس تنگه هرمز اجازه حضور در جبهه هاي نبرد را نداشت اما قلب و روح او بياد معنويت و شور و شوق رزمندگان اسلام و مهمتر از آن شهادت در راه معشوق بود كه به قول دوستان آن را از نمازهاي شبش در كنار قبور شهدا مي شد فهميد.



تاب و توان غلامشاه در دوري از جبهه وصف ناپذير بود بالاخره به هر صورتي كه بود توانست فرمانده سپاه استان را راضي كند كه به جبهه برود.

رئيس ستاد گردان چهارصد و بيست و دو يا زهرا كه از گردانها خط شكن لشكر ثارالله بود مسئوليت جديد غلامشاه در جبهه بود هر چند كه خود او عنوان يك رزمنده غواص را بيشتر دوست داشت .  به گفته يكي از همرزمان شهيد ذاكري  ابتكار ساخت اشنوگرد با توپ پينگ پنگ توسط غلامشاه مطرح شد كه بعدها توسط ديگر لشكرها نيزمورد تقليد قرار گرفت از ديگر كارهاي ايشان نامگذاري مستعار خود به عنوان مصطفي در روز عيد مبعث بود كه وی را در جبهه به اين نام مي شناختند.



پس از چند ماه تمرين در آبهاي اروند آن هم در زمستان رزمندگان آمادگي خود را براي اهداف عملياتي كربلاي چهار آماده كرده بودند. اما آنچه كه غلامشاه علاوه بر آن خود را آماده كرده بود، آمادگي براي شهادت بود.


او حتي در شب عمليات خبر شهادت خود را به همرزمان داده بود، پس از شروع عمليات و پيشروي به سمت اهداف از پيش تعيين شده گلوله اي دست شهيد را مجروح مي سازد اما نمي تواند در اراده شهيد تزلزلي ايجاد كند چرا كه اگر او براي مداوا به عقب برمي گشت روحيه تمام گردان تضعيف مي شد دست خود را با چفيه اش مي بندد و دوباره به پيشروي ادامه مي دهد اما موج گلوله ها و تركش هاي دشمن امان را از رزمندگان گرفته بود چون آنها از جريان عمليات آگاهي يافته بودند و حتي مي دانستند كه نيروهاي خودي از كدام محور و معبر مي خواهند حمله كنند و به همين خاطر بود كه رگبار تيربارها و گلوله هاي خمپاره و آرپي جي دشمن تمامي نداشت تا اينكه سفير رجعت غلامشاه سينه او را شكافت و او را در  چهارم دي ماه شصت و پنج درنقطه وصال خود ، جزيره ام الرصاص به آرزوي ديرينه اش كه وصال معبود بود رسانيد و چه خوش اين آيه قرآن معني پيدا كرد:

"ان الله اشتري من المومنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنه"


نگارنده : fatehan1 در 1393/7/16 9:20:29
 
 
تشکرات از این پست
farhad6067 shirdel2
دسترسی سریع به انجمن ها