اس ام اس های ویژه نیمه شعبان
دوشنبه 11 خرداد 1394 7:18 AM
به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم...
..................
هنوزم انتظارو انتظار است هنوزم دل به سینه بی قرار است
......................
کاش می شد اشک را تهدید کرد مدت لبخند را تمدید کرد
میلاد نور پیشاپیش مبارک
.............
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
....................
به امید روزی که متن تمام اس ام اس ها یک جمله باشد و آن:
مهدی آمد
................
دیرگاهیست در درونم غوغایی برپاست...
به گمانم که کسی می آید!
شاید تو باشی،
ای موعود!
.....
گفتم که خدا مرا مرادي بفرست
توفان زده ام مرا نجاتي بفرست
فرمود که با زمزمه يا مهدي
نذر گل نرگس صلواتي بفرست
.................
ويرانه نه آنست که جمشيد بنا کرد
ويرانه نه آنست که فرهاد فرو ريخت
ويرانه دل ماست که هر جمعه به يادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ريخت
..................
شايد آن روز که سهراب نوشت:
"تا شقايق هست زندگي بايد کرد"
خبري از دل پر درد گل ياس نداشت
بايد اينگونه نوشت:
هر گلي هم باشد، چه شقايق چه گل پيچک و ياس
زندگي بي مهدي
زندگي با غمهاست
...............
اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بيدار شويم نمازمان قضاست...
................
چه انتظار عجيبي
تو بين منتظران هم
عزيز من چه غريبي !
عجيب تر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بي خيال نشستيم
نه كوششي ، نه تلاشی
فقط نشسته و گفتيم:
خدا كند كه بيايي
..........
زهي خجسته زماني که يار باز آيد
به کام غمزدگان غمگسار باز آيد
اگر فداي امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گويم و سر، خود چه کار باز آيد
..................
سؤالي ساده دارم از حضورت
من آيا زنده ام وقت ظهورت؟
اگر تو آمدي، من رفته بودم
اسير سال و ماه و هفته بودم
دعايم كن دوباره جان بگيرم
بيايم در حضور تو بميرم
.............
عصر يك جمعه دلگير،
دلم گفت: بگويم، بنويسم
كه چرا عشق به انسان نرسيدست،
چرا آب به انسان نرسيدست،
و هنوزم كه هنوز است، غم عشق به پايان نرسيدست
بگو حافظ دل خسته ز شيراز بيايد،
بنويسد كه هنوزم كه هنوز است،
چرا يوسف گم گشته به كنعان نرسيدست و
چرا كلبه احزان به گلستان نرسيدست
عصر اين جمعه دلگير،
وجود تو كنار دل هر بي دل آشفته شود حس
كجايي گل نرگس؟
..........
مست عشقم، مست يارم، مست دوست
مست معشوقي که عالم مست اوست
يا صاحب الزمان ادرکني
.............
مهدي جان!
صبح بي تو ، رنگ بعدازظهر يک آدينه دارد
بي تو حتي مهرباني حالتي از کينه دارد
...............
چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي............چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي
خليل آتشين سخن ؛ تبر به دوش بت شکن..............خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي
براي ما که خسته ايم نه ؛ ولي................................براي عده اي چه خوب شد نيامدي
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام.......................دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نيامدي
.........................
آقا جان ! حيف نيست ماه شب چهارده پشت ابرهاي تيره و پاره پاره پنهان بماند
حيف نيست ديده را شوق وصال باشد ولي فروغ ديده نباشد ...
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست