حکم کسی که طواف نساء انجام نداده چیست؟
شنبه 19 اردیبهشت 1394 6:29 PM
محل احرام بستن را میقات میگویند و آن به اختلاف راه هایی كه حجاج از آنها به طرف مكه میروند مختلف میشود. و آن پنج محل است: 1. مسجد شجره و آن میقات كسانی است كه از مدینه به مكه میروند. 2. وادی عقیق كه محل احرام عامه است، و آن میقات كسانی است كه از راه عراق و نجد به مكه میروند. 3. قرن المنازل و آن میقات كسانی است كه از راه طائف حج میروند. 4. یلملم و آن میقات كسانی است كه از راه یمن میروند. 5. جحفه و آن میقات كسانی است كه از راه شام به مكه میروند.
مراجع عظام تقلید برای شخصی که نایب در اعمال حج واجب یا عمرهی مستحبی میشود، امورى را شرط کردهاند:
1. بلوغ؛[1](بنابر احتیاط واجب).
2. عقل؛
3. ایمان؛ (یعنى اعتقاد به امامت دوازده امام داشته باشد).[2]
4. [فردی ثقه و قابل اعتماد باشد؛ به طوریکه] از انجام عمل توسط او اطمینان حاصل شود.[3] اما بعد از عمل، اطمینان به صحت عمل او لازم نیست.
5. آشنایى نایب با اعمال و احکام حج؛ هر چند با فراگیرى در حال عمل و با راهنمایی شخصی دیگر باشد.
6. در آن سال حج واجب دیگری [چه از طرف خود و یا شخصی دیگر] بر گردن نایب نباشد.
7. نایب در ترک بعضی از افعال حج معذور[4] نباشد؛ ولى عذرهایى که در خود حج پیش مىآید مانعى ندارد.[5] مثل اینکه نایب، زنی باشد که قبل از احرام، خون حیض ببیند و این امر موجب تغییراتی در اعمال او شود.[6]
توجه به این نکته نیز ضروری است که اگر نایب، خود به حج نرفته باشد، این موضوع مانع از صحت نیابت او نبوده و هر فردی که دارای شرایط فوق باشد میتواند نایب در حج واجب یا عمره مفرده شود.
جواب: اگر عمدی نبوده عمره و حج او صحیح است و همچنین در صورت جهل به حكم یا موضوع فقط طواف عمره را باید به جا آورد و از احرام هم خارج شده و فرقی بین صور مرقومه نیست. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص450، س44)
جواب: از حج كفایت میكند و لازم نیست نائب بگیرند. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص451، س47)
جواب: با فرض تعذّر تطهیر مانع ندارد و در هر صورت احرام صحیح است و در صورت حرجی بودن تطهیر، طواف صحیح است. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص452، س51)
جواب: اگر خودش متمكن از طواف نبوده، رد فرض مرقوم از احرام خارج شده، ولی قربانی بر عهدهی اوست كه سال بعد یا خودش یا نائبش باید انجام دهد. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص464، س90)
جواب: محل احرام بستن را میقات میگویند و آن به اختلاف راه هایی كه حجاج از آنها به طرف مكه میروند مختلف میشود. و آن پنج محل است:
1. مسجد شجره و آن میقات كسانی است كه از مدینه به مكه میروند.
2. وادی عقیق كه محل احرام عامه است، و آن میقات كسانی است كه از راه عراق و نجد به مكه میروند.
3. قرن المنازل و آن میقات كسانی است كه از راه طائف حج میروند.
4. یلملم و آن میقات كسانی است كه از راه یمن میروند.
5. جحفه و آن میقات كسانی است كه از راه شام به مكه میروند.
(مناسک محشی، ص113 و114 و115، م200 الی 205)
چند مسئله از آیة الله سیستانی دام ظله:
مسأله 1: وجوب حج پس از تحقق شرایطش فوری است، پس باید در سال اوّل استطاعت انجام شود، و اگر کسی آن را در سال اول انجام نداد باید در سال دوم انجام دهد، و همچنین سال های بعد.
ولی در این فوریت دو وجه است:
اول: اینکه شرعی باشد، و گویا مشهور هم همین باشد.
دوم: اینکه عقلی باشد، از باب احتیاط تا مبادا تأخیر آن منجر به ترک واجب بدون عذر شود که در این صورت مستحق عقوبت خواهد بود.
و وجه اوّل احوط است و دوم اقوی، پس اگر آن را از سال اول استطاعت تأخیر انداخت بدون اینکه اطمینان داشته باشد که بعداً می تواند آن را انجام دهد، ولی بعداً موفق به انجام آن شود متجرّی می باشد، و اگر اصلاً موفق نشود مرتکب گناه بزرگی می باشد.
مسأله 2: اگر حج بر کسی واجب شد، واجب است مقدمات و وسائل آن را طوری تهیه نماید که بتواند آن را در وقتش درک نماید، و در صورتی که کاروان های متعددی باشد و اطمینان داشته باشد با هر کاروانی سفر نماید حج را در وقتش درک می نماید، مخیّر است با هر کدام سفر نماید، اگر چه اول آنست که با کاروانی سفر نماید که اطمینان به درک حج، در صورت سفر با آن بیشتر باشد.
و اگر کاروانی پیدا شود که اطمینان حاصل نماید به درک حج در صورت سفر با آن کاروان، در این حال، جایز نیست تأخیر اندازد، مگر آنکه اطمینان حاصل نماید کاروان دیگری پیدا خواهد شد که بتواند با آن سفر نماید به طوری که حج را در وقتش درک نماید.
و همچین است سائر خصوصیات سفر، از قبیل اینکه زمینی یا هوائی یا دریائی باشد، و مانند آن.
مسأله 3: اگر شخصی مستطیع شد و رفتن به حج در سال حصول استطاعت بر او واجب شد، و به علت اطمینان به درک آن در همین سال حتی در صورت دیر حرکت کردن، سفر خود را به تأخیر انداخت، و اتفاقاً حج را ـ به علت تأخیر ـ درک ننمود، در تأخیر حج معذور خواهد بود، و بنابر اظهر، حج بر او مستقر نخواهد شد.
و همچنین است در سائر موارد حصول عجز او درک حج به علت پیش آمدن اتفاقاتی که مانع از درک آن شود، بدون اینکه تفریط و تقصیری از او سر زده باشد.
پی نوشت ها:
[1]. حضرات آیات خویی، تبریزی، مکارم و سیستانی: (...در حج یا عمرهی واجب، اما در مستحبی، عمل غیر بالغی که ممیز باشد با اذن ولىّ صحیح است)؛ آیةاللّٰه بهجت ره: (اگر بچه ممیّز باشد، خالى از رجحان نیست که نیابت وى صحیح باشد).
[2]. آیة اللّٰه خامنهاى: (بنابر احتیاط واجب، نیابت غیر مومن کفایت نمىکند).
[3]. آیات عظام تبریزى و خویى: (و اگر نایب ثقه باشد خبر دادن او کافى است)؛ آیة اللّٰه سیستانى: (اگر خبر داد که از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمینان حاصل نشد، در این صورت اکتفا به خبر دادن او اشکال دارد).
[4]. «معذور» کسى است که نتواند اعمال اختیارى حج را انجام دهد، ولى انجام قربانی توسط خود فرد، حتى در حال اختیار هم لزومی ندارد.
[5]. امام خمینى: (در این فرض نیز نیابت صحیح نیست؛ آیة اللّٰه خامنهاى: (در صورتى که عذر منجرّ به نقص در اعمال شود نیابت صحیح نیست).
[6]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّٰى)، ص 72 - 80 ؛ شاهرودى، سید مرتضى موسوى، جامع الفتاوى (مناسک حج)، ص 45