0

یهود از دیروز تا امروز

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

یهود از دیروز تا امروز
پنج شنبه 17 اردیبهشت 1394  11:39 AM

یهود از دیروز تا امروز

 

بیش از پنجاه و شش سال از تاریخ به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوى سازمان ملل مى‏گذرد. در نیم قرن گذشته کشور فلسطین شاهد التهابات بى‏مانندى بوده است و از آن زمان تا کنون آماج جنایات دشمنان و بى‏مهرى به اصطلاح دوستان خویش بوده است. صهیونیستها که خود را از تبار اسرائیل (یعقوب)، آن پیامبر الهى مى‏دانند بر مبناى تورات تحریف شده و با توصیه خاخامهاى یهود (روحانیون یهودى) از هیچ عمل شرم آورى رویگردان نبوده‏اند. پس از واقعه 11 سپتامبر و بهانه جوییهاى آمریکا درباره مبارزه با تروریسم، بار دیگر فرصتى طلایى در اختیار حاکمان رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت تا بر سرکوب خویش بیافزایند؛ ایجاد دیوار حائل که مناطق یهودى نشین را از مناطق غزّه و کرانه باخترى رود اردن جدا مى‏سازد، همچنین ترور رهبران معنوى و متدین گروههاى اسلامى نظیر شیخ احمد یاسین رمضان، تخریب منازل فلسطینیان، از بین بردن زمینهاى زراعى و باغات، همگى از جمله اقداماتى است که ظرف 3 سال گذشته به مرحله اجرا گذاشته شده است. هجومهاى مکرر و بى‏امان به اردوگاههاى فلسطینى شکل هر روز به خود گرفته است و فلسطین در میان دیگر گرفتاریهاى مسلمانان همچون آنچه در افغانستان و عراق مى‏گذرد، گاه به بوته فراموشى سپرده مى‏شود...........

 

اما امام، این اسطوره ماندگار با درایت خویش آنگونه عمل نموده است که هیچگاه قدس به تاریک خانه نسیان سپرده نشود. آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، همیشه میعادگاه مسلمانان عاشقى است که با تنفر، فریاد مرگبارشان را بر سر غاصبان بلند مى‏سازند و غیورانه سرود جهاد سر مى‏دهند. این نوشتار نیز بر همین اساس در تلاش است تا سهمى در این رزم پر شور داشته باشد و ضمن بازشناسى کوتاه یهود از دید قرآن کریم، تفاوت یهود و صهیونیسم، همچنین رسالت مؤمنان را در روز قدس باز کاود. 
قرآن و یهود 
قرآن کریم در ارتباط با یهودیان گاه با شیوه کنایه و تمسخر برخى از اعتقادات آنان را به نقد مى‏کشد وگاه با برشمردن ویژگیهاى آزار دهنده ایشان، آنان را مورد خطاب و عتاب قرار مى‏دهد. در ادامه به برخى از این آیات اشاره خواهیم نمود:

 
1. یهود قوم بخشوده شده


از جمله اعتقادات یهودیان گمراه، نجات و بخشایش الهى است. ایشان معتقدند اگر چه یهود ممکن است مرتکب برخى گناهان شود، اما این گناهان بخشوده خواهد شد و آنان در زمره رستگاران قرار خواهند گرفت. 
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرضَ هذَا الاَْدْنى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنا»؛(1) «پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند که وارث کتاب [آسمانى تورات] شدند؛ [اما با این حال،] متاع این دنیاى پست را گرفته و مى‏گویند: بزودى بخشیده خواهیم شد.» 
قرآن کریم در ادامه همین آیه با لحن توبیخ‏آمیزى این عقیده را رد و آن را دروغ مى‏داند: «اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ میثاقُ الْکِتابِ اَنْ لا یَقُولُوا عَلَى اللّه‏ِ اِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا فیه»؛(2) «آیا پیمان کتاب [خدا [از آنان گرفته نشده که بر خدا [دروغ نبندند، و] جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده‏اند.(3)»


2. یهود قوم نجات یافته از عذاب!


از جمله دیگر امتیازاتى که ملت یهود براى خویش قائل است، دورى از عذاب و آتش دوزخ است «وَقالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ اَیّاما مَعْدُودَةً»؛(4) «و گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نخواهد رسید.» 
قرآن با این رویکرد انحرافى نیز به مبارزه بر مى‏خیزد و این خود برتربینى‏ناروا را سخت مورد هجوم قرار مى‏دهد و مى‏فرماید: «قُلْ اَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّه‏ِ عَهْدا فَلَنْ یُخْلِفَ اللّه‏ُ عَهْدَهُ اَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّه‏ِ ما لا تَعْلَمُونَ»(5)؛ «بگو: آیا پیمانى از خدا گرفته‏اید ـ و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمى‏ورزد ـ یا آنچه را نمى‏دانید (به ناروا) به خداوند نسبت مى‏دهید.» 
اگر چه بعضى از فقرات عهد عتیق مستمسک این گونه اعتقادات نابجا است؛ اما تأمل و اندیشه در این گونه روایات توراتى موارد آن را اختصاص مى‏دهد: «خداوند، رحمان و کریم است... با ما مطابق گناهانمان عمل ننموده و به ما به حسب خطاهایمان جزا نداده است... به اندازه‏اى که مشرق از مغرب دور است، به همان اندازه، گناهان ما را دور کرده است. همانطورى که پدر بر فرزندان خود رئوف است، خداوند نیز بر ترسندگان خود رأفت مى‏نماید. زیرا سرشت ما را مى‏داند و به یاد دارد که ما خاک هستیم.(6)» 
در جاى دیگر آمده است: «ارتداد ایشان (بنى اسرائیل) را شفا داده، ایشان را بدون هیچ چشمداشتى، دوست خواهم داشت.(7)» 
فقراتى این چنین امید بخش را مى‏توان حتى در قرآن کریم در مورد بنى اسرائیل مشاهده نمود، با این تفاوت که در این کتاب آسمانى وعده‏ها و پاداشهاى الهى مشروط گردیده و در ادامه با روشنگرى، نقض پیمان و عاقبت بد آنان را ذکر مى‏کند: «وَلَقَدْ اَخَذَ اللّه‏ُ میثاقَ بَنى اِسْرائیلَ وَبَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَىْ عَشَرَ نَقیبا وَقالَ اللّه‏ُ اِنّى مَعَکُمْ لاَءنْ اَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَاتَیْتُمُ الزَّکاةَ وَامَنْتُمْ بِرُسُلى وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَاَقْرَضْتُمُ اللّه‏َ قَرْضا حَسَنا لاَءُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَلاَءُدْخِلَنَّکُمْ جَناتٍ تَجْرى مِنَ تَحْتِها الاَْنْهارُ فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ»؛(8) «خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده نقیب (سرپرست) برانگیختیم. خداوند [به آنها] گفت: «من با شما هستم، اگر نماز به پا دارید و زکات بپردازید و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یارى کنید و به خدا قرض الحسن بدهید [= در راه او به نیازمندان کمک کنید]، گناهان شما را مى‏پوشانم و شما را در باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد مى‏کنم، اما هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.» 
قرآن کریم در ادامه، گمراهى آنان را یادآور مى‏شود و مى‏فرماید:«فَبِما نَقْضِهِمْ مِـیثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَجَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِـیَةً یُحَرِّفُونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُکِّرُوا بِـهِ وَلا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاّ قَلِـیلاً مِنْهُمْ »؛(9) «ولى به خاطر پیمان شکنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان [خدا] را از موردش تحریف مى‏کنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود فراموش کردند و هر زمان از خیانتى [تازه] از آنها آگاه مى‏شوى، مگر اندکى از آنان.»


3. یهودیان، دوست و فرزند خداوند!


قرآن کریم در آیه ششم سوره جمعه به اندیشه یهود اشاره کرده، مى‏فرماید:«قُلْ یا أَیُّها الَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِـیاءُ لِلّهِ مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِـینَ»؛ «بگو: اى یهودیان! اگر گمان مى‏کنید که [فقط [شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس اگر راست مى‏گویید، آرزوى مرگ کنید [تا به لقاى محبوبتان برسید].» 
همچنین قرآن کریم در سوره مائده آیه هجدهم به ادعاى دیگر آنان در مورد فرزندى خداوند اشاره مى‏کند و مى‏فرماید:«وَقالتِ الیَهُودُ وَالنَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَأَحِبّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُـکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ»؛ «یهود و نصارى گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان [خاص] او هستیم. بگو: پس چرا خدا شما را به خاطر گناهانتان مجازات مى‏کند؟ بلکه شما بشرى هستید از مخلوقاتى که او آفریده است. او، هر کسى را بخواهد [و شایسته بداند]، مى‏بخشد و هر کس را بخواهد [و مستحق بداند]، مجازات مى‏کند.» 
منطق بى‏بدیل قرآن در برابر تحریفات اعتقادى آنچنان مستحکم است که جایى براى دفاع نمى‏گذارد و جز این لحن استوار نمى‏تواند پاسخ کسانى باشد که به پیامبر مى‏گفتند:«لاتُخَوّفْنا فَإِنّا اَبْناءُ اللّه‏ِ وَاَحِبّاؤُهُ فَاِنْ غَضِبَ عَلَیْنا فَاِنَّما یَغْضِبُ کَغَضَبِ الرَّجُلِ عَلى وَلَدِهِ یَعْنى اِنَّهُ یَزُولُ عَنْ قریبٍ؛(10) ما را تهدید مکن؛ چرا که ما فرزندان و دوستان خداوندیم. در صورت خشم نیز خداوند بر ما به مانند عصبانیت پدر از فرزندش است؛ یعنى بزودى خشمش فرو خواهد نشست.»


4. یهودیان آزمند و دنیازده


دنیازدگى و دلبستگى به دنیا از خصوصیات و ویژگیهاى این قوم به اصطلاح برگزیده است. جالب آنکه این صفت حتى تا به امروز ادامه یافته و دستهاى یهودیان امروزى را به راحتى مى‏توان در کارتلها (شرکتهاى فراملیتى) مشاهده نمود. قرآن کریم به همین ویژگى اشاره مى‏فرماید و آن را در تضاد با ادعاهاى گذشته آنان مبنى بر دوستى ویژه با خداوند ارزیابى مى‏کند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلى حَیاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلـْفَ سَنَةٍ وَما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِـیرٌ بِما یَعْمَلُونَ»؛(11) «و آنها را حریص‏ترین مردم ـ حتى از مشرکان ـ بر زندگى [این دنیا و اندوختن ثروت [خواهى یافت: [تا آنجا] که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال به او عمر داده شود؛ در حالى که این عمر طولانى، او را از کیفر [الهى] باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بینا است.»


5. یهود پیمان‏شکن


شکستن پیمانها از جمله نکاتى است که قرآن کریم در رابطه با یهود مکررا بیان مى‏دارد. این پیمانها لزوما توحیدى نیست، بلکه یهود پیمانهاى توحیدى، اجتماعى، عبادى و اقتصادى خویش را شکسته است: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِـیثاقَ بَنِـى إِسْرائِـیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَذِى القُرْبى وَالْیَتامى وَالْمَساکِـینِ وَقُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَأَقِـیمُوا الصَّـلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاّ قَلِـیلاً مِنْـکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ»؛(12) و [یادآورید [زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید و به مردم نیک بگویید و نماز برپا دارید و زکات بدهید. سپس [با اینکه پیمان بسته بودید] همه شما ـ جز عده کمى ـ سرپیچى کردید و [از وفاى به عهد [رویگردان شدید.» 
در ادامه همین آیات خداوند به دیگر موارد نقض پیمان یهود اشاره کرده، کشتار، تجاوز، غصب سرزمینهاى یکدیگر را از جمله جنایات قوم یهود برمى‏شمارد و پایان این همه پیمان شکنى را چنین یادآور مى‏شود: «فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذ لِکَ مِنْـکُمْ إِلاّ خِزْىٌ فِـى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیَوْمَ القِـیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ»؛(13) «براى کسى که از شما این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى‏شوند.» 
موارد نقض پیمانها از سوى یهود به این جا ختم نمى‏شود و موارد متعددى را مى‏توان در قرآن برشمرد که به دلیل اختصار از این موارد گذر مى‏کنیم. امروزه این صفت شاخص یهود کاملا در رفتارهاى رژیم صهیونیستى مشهود است. نقض قراردادهایى نظیر مادرید، اسلو، شرم الشیخ، نقشه راه و... همگى حکایت از ماندگارى این ویژگى در یهود امروز دارد.


6. یهود، قوم مغضوب


خداوند عملکرد ناپسند یهود را مشمول غضب و خشم خود دانسته، ضمن پرهیز دادن مؤمنان از دوستى با یهود، مى‏فرماید: «یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِـبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَـئِسُوا مِنَ الآخِرَةِ کَما یَـئِسَ الکُفّارُ مِنْ أَصْحابِ القُبُورِ»؛(14) «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! با قومى که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستى نکنید، آنان از آخرت مأیوسند همانگونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس مى‏باشند.»


7. یهودیان، دشمن مؤمنان


قرآن با یادآورى دوستى یهودیان با کافران و اتحاد استراتژیک آنان بر علیه مسلمانان مى‏فرماید: «تَرى کَثِـیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَفِى العَذابِ هُمْ خالِدُونَ»؛(15) بسیارى از آنها را مى‏بینى که کافران [و بت‏پرستان] را دوست مى‏دارند [و با آنها طرح دوستى مى‏ریزند]، نفس سرکش آنها چه اعمال بدى را از پیش براى آنها فرستاده که نتیجه آن خشم خداوند بود و در عذاب [الهى] جاودانه خواهند ماند.» 
آیات الهى، یهود را از بدترین مردم نسبت به مؤمنان ارزیابى مى‏کند و مى‏فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا»؛ «بطور مسلم، دشمن‏ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهى یافت.»

 
8. یهود، قوم نژادپرست


از جمله علتهایى که یهودیان همواره خود را صاحب امتیاز مى‏دانسته‏اند و به آن تکیه مى‏نموده‏اند، تبار آنها است. آنان خویشتن را از تبار یعقوب فرزند اسحاق مى‏دانند و به این وسیله نسب خود را به پیامبر اولوالعزم الهى حضرت ابراهیم خلیل اللّه‏ مى‏رسانند و به آن مباهات مى‏کنند. از اینرو دیگر اقوام را از خود پست‏تر و حقیرتر شمرده، براى آنان احترامى قائل نیستند. قرآن کریم با نسب‏گرائى و مباهات افراطى بر نژاد به مبارزه برمى‏خیزد و ملاک نزدیکى و برترى را نه در نسب بلکه در طاعت و تبعیت مى‏داند: «ما کانَ إِبْراهِـیمُ یَهُودِیّاً وَلا نَصْرانِـیّاً وَلـکِنْ کانَ حَنِـیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ المُشْرِکِـینَ * إِنَّ أَوْلى النّاسِ بِإِبْراهِـیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهـذا النَّبِىُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللّهُ وَلِىُّ المُؤْمِنِـینَ»؛(16) «ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى، بلکه موحدى خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. سزاوارترین مردم به ابراهیم آنها هستند که از او پیروى کردند و این پیامبر و کسانى که ایمان آورده‏اند [از همه سزاوارترند] و خداوند ولى و سرپرست مؤمنان است.»


9. یهود و پیروى از شیاطین


از جمله انتقاداتى که قرآن کریم متوجه یهود مى‏سازد آن است که آنان حتى در دوران طلایى و عصر حاکمیت پیامبر قدرتمند الهى، حضرت سلیمان نیز دست از خیره‏سرى برنداشتند و به دنبال آن چیزى رفتند که آخرت آنان را بر باد داد، در دنیا نیز چیزى جز ضرر و زیان براى آنها به بار نیاورد: «وَاتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِـینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَلـکِنَّ الشَّیاطِـینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ وَما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ وَما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَـکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ المَرْءِ وَزَوْجِهِ وَما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاّ بِـإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ مالَهُ فِـى الآخِرَةِ مِنْ خَـلاقٍ وَلَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»؛(17) «و [یهود] از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى‏خواندند پیروى کردند. سلیمان هرگز کافر نشد ولى شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند و [نیز یهود] از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت، نازل شد پیروى کردند. [آن دو، راه سحر کردن را براى آشنایى با طرز ابطال آن به مردم یاد مى‏دادند] و به هیچ کس چیزى یاد نمى‏دادند مگر اینکه از پیش به او مى‏گفتند: «ما وسیله آزمایش هستیم، کافر نشو [و از این تعلیمات سوء استفاده نکن]، ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى‏آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند، ولى هیچگاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند به انسانى زیانى برسانند. آنها قسمتهایى را فرا مى‏گرفتند که به آنان زیان مى‏رسانید و نفعى نمى‏رسانید و مسلما مى‏دانستند هر کس خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند.»


یهود دیروز و امروز


پس از گذر اجمالى از پاره‏اى عقاید و خصوصیات ملت از هم گسیخته یهود و با نگاهى به امروز، با ادعاهاى صهیونیستهاى کنونى مواجه مى‏شویم. پرسشهاى اساسى در رابطه با این مسئله آن است که آیا ادعاهاى اصلى یهود درباره فلسطین صحت دارد یا خیر؟ به علاوه صهیونیسم چه ارتباطى با آیین یهودیت دارد؟ ابتدا به صورت کوتاه رابطه این ادعا با تاریخ را بررسى مى‏کنیم و سپس به پرسش دوم خواهیم پرداخت.


سرزمین کنعانیان یا ارض موعود


عمده ادعاى حاکمان رژیم اشغالگر قدس، داشتن حق تاریخى ملت یهود و تعلق سرزمین فلسطین به آنها است. اما بنا بر گفته مورخینى همچون توین بى، فرید من و... حدود چهار هزار و پانصد سال پیش از این، بعضى از قبایل عرب به سرزمین فعلى فلسطین مهاجرت کردند که بعدها به نام کنعانیان شهرت یافتند. کنعانیان نخستین کسانى بودند که شهر «اورسالم، به معناى شهر صلح و سلامت» را بنیان نهادند. کنعانیها حدود یک هزار و پانصد سال کنترل این ناحیه را به دست داشتند و شهرهاى اریحا، بیسان، شکیم و نابلس را ساختند. از سوى دیگر عبرانیها حدود 700 سال بعد از قبایل عرب، یعنى در حدود 3800 سال پیش به همراه حضرت ابراهیم از شهر اور مرکز کلدانیها در عراق به ارض کنعان «فلسطین» مهاجرت کردند. در کنعان حضرت اسحاق فرزند ابراهیم متولد شد و حضرت یعقوب فرزند اسحاق به نام اسرائیل (بنده خدا) معروف شد و بدین جهت است که یهودیان را به دلیل انتساب به حضرت یعقوب بنى اسرائیل لقب داده‏اند. 
یعقوب به همراه فرزندان خود به مصر مهاجرت کرد و سالها همراه حضرت یوسف در آنجا اقامت کرد. در سال 1200 قبل از میلاد مسیح، حضرت موسى علیه‏السلام بنى اسرائیل را از چنگال فرعون مصر رهانید و به طرف کنعان یا فلسطین حرکت داد. اما قوم بنى اسرائیل سالها در بیابانها سرگردان بودند، سپس به شهر اریحا در فلسطین حمله ور شدند و میان آنها و ساکنان اصلى فلسطین دو قرن جنگ پراکنده صورت گرفت تا اینکه یک هزار سال پیش از میلاد مسیح، حضرت داود اولین حکومت بنى اسرائیل را ایجاد کرد. دوران حکومت داود و سلیمان شصت و پنج سال به طول انجامید که سالهاى طلایى دولت باستانى اسرائیل بود. 
پس از آن این حکومت در سال 922 پیش از میلاد به دو بخش شمالى و جنوبى به نامهاى اسرائیل و یهودیه تقسیم شد که بعدها هر دو سقوط کردند. حکومت اسرائیل شمالى در سال 721 پیش از میلاد توسط آشوریها و حکومت یهودیه در سال 587 پیش از میلاد در جریان حمله بابلیها سقوط کردند و یهودیان به اسارت درآمده و پراکنده شدند. 
به گفته یکى از محققین «دوازده قبیله بنى اسرائیل به قفقاز، ارمنستان و به ویژه بابل تبعید شدند و بدین ترتیب مردم یهود باتمامیت وجود خود به همراه نژاد جامعه ملى و مذهبى خود براى همیشه از بین رفت.(18) پس از آن نیز سرزمین فلسطین همواره بین قدرتهاى منطقه‏اى نظیر ایرانیان، رومیها، مسلمانان و مسیحیان دست به دست گردیده است. 
از مجموع مطالب گذشته مى‏توان دریافت که از تاریخ چهارهزار و پانصد ساله سرزمین فلسطین، تنها حدود چهارصد سال این سرزمین در اختیار بنى اسرائیل قرار داشته است و صحت این گونه ادعا که فلسطین سرزمین یهودیان است کاملا مخدوش بوده و اعتبارى ندارد.


یهود و صهیونیسم


صهیونیسم در واقع یک فرقه آرمانگرا است که بر مبناى اعتقاد یهودیان در رابطه با وعده الهى و ظهور منجى و نجات ملت یهود پاى گرفته است. این اعتقاد با دو گرایش صهیونیسم سیاسى و فرهنگى شناخته مى‏شود. صهیونیسم سیاسى در نیمه دوم قرن نوزدهم رشد کرد و خواستار بازگشت یهودیان به فلسطین و ایجاد کشور اسرائیل شد. اما صهیونیسم فرهنگى که قدمت بیشترى دارد با مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس اسرائیل مخالف بود.(19) 
از اینرو مى‏توان این نتیجه را گرفت که در واقع یهودیان خواه صهیونیست باشند یا نباشند، داراى اصول مشترک و آیین واحد مى‏باشند و همگى پایبند به دین یهود هستند. 
امروزه جناح تندرو و خواهان خشونت در میان آنان قدرت گرفته است و با اشغال فلسطین به انواع سرکوبها براى تحقق آرمان خویش دست مى‏زند. اگرچه در بسیارى از نوشته‏ها بین یهود و صهیونیسم سیاسى تفاوتى گذاشته مى‏شود و در جهت تطهیر آیین یهود از ایده صهیونیسم تلاش مى‏شود، اما آنچه به حقیقت نزدیک‏تر است، آن است که گروههاى مختلف در جامعه یهود تنها در روشها و راهکارها با یکدیگر تفاوت دارند، اما همگى دل سپرده به روح حاکم بر دین تحریف شده خود مى‏باشند. به همین خاطر نگارنده بر این عقیده است که تمام ویژگیهاى پیش گفته در رابطه با این قوم پراکنده، سودجو و قدرت طلب، همینک نیز پابرجا است.


انقلاب اسلامى و فلسطین


شاید بتوان انقلاب اسلامى ایران را یگانه یاور صادق و پا برجاى مردم مسلمان فلسطین دانست. از اینرو امام خمینى رحمه‏الله رهبر فقید انقلاب اسلامى به عنوان عالمى مجاهد و آشنا به جهان سیاست و زمان حاضر با درک حساسیتها و انفعال گسترده دولتهاى اسلامى، با رویکرد به مردم مسلمان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس نامگذارى نمود. ایشان در پیامى به مسلمانان در سال 58 این روز را روز همبستگى بین المللى مسلمانان در حمایت از حقوق مردم مسلمان دانست و یکسال بعد به همگان اعلام نمود: «روز قدس روزى است که باید تمام ملتهاى اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند.»(20) 
امید است مبلغان گرامى با درک مناسب از وقایع دنیاى کنونى و گستاخیهاى امریکا و فرزند نامشروع استعمار یعنى اسرائیل غاصب، در تبیین این مسئله حساس کمال کوشش و سعى خویش را مبذول دارند تا حق مسلمانان در رابطه با فلسطین به بوته فراموشى سپرده نشود و قلب دنیاى اسلام به تسخیر دشمنان در نیاید. 
....................................... 
1. اعراف/169. 
2. ترجمه‏ها برگرفته از ترجمه آیة اللّه‏ مکارم شیرازى است. 
3. ترجمه برگرفته از ترجمه آیت اللّه‏ مکارم شیرازى است. 
4. بقره/80. 
5. همان. 
6. عهد عتیق، کتاب مزامیر، باب 103: 15ـ18. 
7. همان، کتاب یوشع، باب 14: 7ـ14. 
8. مائده/ 12. 
9. مائده/ 13. 
10. مجمع البیان، فضل بن الحسن الطبرسى، ج3، ص 273 ـ 272. 
11. بقره/96. 
12. بقره/83. 
13. بقره/85. 
14. ممتحنه/13. 
15. مائده/80. 
16. آل عمران/67 ـ 68. 
17. بقره/102. 
18. جهت اطلاع بیشتر به کتاب «ریشه‏هاى بحران در خاورمیانه» نوشته دکتر حمید احمدى، ص 7 به بعد مراجعه فرمایید. 
19. حمید احمدى، ریشه‏هاى بحران در خاورمیانه، ص3 با تصرف. 
20. صحیفه نور، ج19، 16/5/59.

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon nazaninfatemeh rashidkhalafian farhad6067 nargesza ria1365 golestan98 tachberdee sr1313
دسترسی سریع به انجمن ها