از میز فاصله میگیرم؛ با دقت نگاه میکنم. سالاد ماکارونی و کاهو؛ ژله و… همه چیز مرتب است. کنترل را میزنم. دستگاه انگار زبانش را درمیآورد؛ سیدی را رویش میگذارم؛ آن را میبلعد. پلی را میزنم محمد نوری میخواند: «گل مریم چشمها تو واکن به من نگاه کن…»
باز سرم را به چپ و راست تکان میدهم. تمرین میکنم تا موهایم برایش برقصد. خاطرات را در ذهنم مرور می کنم…
شاهین پشت چراغ قرمز تمام گل های دخترک را میخرد و در دامنم میگذارد. با آهنگ می خواند «گل مریم چشمها تو واکن…» میخندم و می گویم: «همش مال منه؟!»
میگوید: «پَ نَ پَ؛ واسه خودم خریدم. من یک شاخه مریم نصیبم شده که تا آخر عمر از عطرش مستِ مستم». ادامه میدهد «شیطون مِش خیلی بهت میادها! جلو مامانت روم نشد بگم. بگو ببینم چه جوری راه می ری که موهات برام میرقصند»
…چراغهای چشمک زنی که به در و دیوار آویختهام روشن میکنم. جلوی آیینه میروم. برسی به موهایم میکشم. چند بار سرم را به چپ و راست میچرخانم میخواهم مطمئن شوم موهایم مثل همان سالها میرقصد تا شاهین خوشش بیاید.
زنگ میزند. در را باز میکنم. به رویش نمی آورم دستش خالی است، طبق معمول یادش رفته است که شش سال پیش چه خبر بوده. نمی خواهم بعد از این همه مدت، زحمت شبم خراب شود. میگوید: «شام حاضره؟ از خستگی دارم میمیرم»
سینی پیتزا را از گرمخانه فر بیرون میآورم روی میز قرار میدهم. دستش را با همان دستمال زیر بشقابش خشک میکند. نگاهی به میز میاندازد و میگوید: «به به چه میزی چیده خانم! فقط مریمی نوشابه نگرفتی؟»
فرصت را غنیمت میشمارم و در حالی که مدام سرم را به چپ و راست تکان میدهم تا موهایم برایش برقصد به آشپزخانه میروم. بر میگردم به طرفش؛ منتظرم تا عکس العملش را ببینم اما او در حالی که پیتزایش را با ولع میخورد به سریال محبوبش نگاه میکند. بعداز صرف شام به صندلی تکه میدهد.
لیوان نوشابه را روی میز میگذارد؛ روبروی تلویزیون می نشیند و محو تماشای زنی می شود که با موهای بلوند روی صحنه خودنمایی می کند. بغض گلویم را میگیرد. بشقابم را دست نخورده می برم…
شبکه های ماهواره با محتواهای غیراخلاقی علاوه بر اینکه تجمل گرایی و لذت گرایی را در بین مردم ترویج می دهند، دشواری هایی را نیز برای خانواده ها به ارمغان آورده است. یکی از این دشواری ها بالا رفتن سطح توقعات مردان است. مردی که هر روز چهره های زیبا و با آرایش های خاص و اندام های مناسب می بیند، همیشه در مقام قیاس بین همسرش و آن افراد است. رفته رفته از همسرش می خواهد که خود را شبیه به آن ها کند. همان رنگ موها، همان اندام ها، همان حرکت ها و … در نهایت به جایی می رسد که احساس می کند همسرش دیگر برایش جذاب نیست و این تنها زن است که متضرر شده و خود را وارد رقابت با کسانی کرده که به خاطر ظاهرشان پول می گیرند.
زنانی که هر روز دیدن مانکن های گوناگون با اندام خاص و آرایش های گوناگون و لباس های متنوع به بخشی از برنامه شان تبدیل شده، احساس رضایتمندی از خودشان را از دست می دهند. آن ها برای جلب نگاه های همسرانشان مجبور هستند که همانند عروسک ها عمل کنند و تمام اجزای صورت و بدنشان را به دست جراحان زیبایی بسپارند تا با معیار زیبایی در جامعه مدرن برابر شوند و هربار که یکی از این معیارها تغییر می کند آن ها نیز ناگزیر به ایجاد تغییر در خود هستند.
البته همه سختی ها متوجه زنان نیست. بلکه مردان هم در این بین دچار سختی هایی می شوند. به عنوان مثال قدرت انتخاب از آن ها سلب می شود. به علت دیدن زنانی با ویژگی های ظاهری خاص، دیگر دختران عادی را برای ازدواج نمی پسندند و معیارهای آن ها برای ازدواج تغییر می کند.
همچنین برنامه های شبکه های ماهواره ایی برای مردان یکسان سازی سلیقه ایی را به همراه دارد. برخلاف گذشته که هر کس برای انتخاب همسر معیارهای فردی داشته و سلیقه ها در انتخاب همسر متفاوت بوده، امروزه همه به دنبال فردی با یکسری ویژگی های مشترک می گردند و در واقع برنامه های ماهواره حتی سلیقه های فردی افراد را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
شبکه های ماهواره ایی، به جوامع امروز این گونه القا کرده اند که استاندارهای زیبایی تعریف شده اند. اگر شکل بینی، گونه، لب ها، اندام و نوع آرایش یک زن با استاندارهای زیبایی مطابقت داشته باشد آنگاه او زیبا خواهد بود. این در حالی است که زیبایی معیار، اندازه و قانون مشخصی ندارد که بشود افراد را با آن سنجید بلکه به سلیقه افراد بستگی دارد. در نهایت استفاده از شبکه های ماهواره ایی چند پیامد عمده را به همراه دارد:
۱- سیر زیاد شدن استفاده از لوازم آرایش: تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم ماهواره در زمینه لوازم آرایش با برنامه های مختلف چنان تأثیری بر روی بانوان و دختران ایرانی گذاشته است که امروزه حتی دختران زیر ۱۲ تا ۱۳ هم بدون پودرها و کرم های پوست از خانه خارج نمی شوند. در روزنامه ایندیپندنت گزارشی درج شده است که در آن سن مصرف لوام آرایش در کشور ایران را پایین تر از نرم جهانی عنوان کرده اند.
به گفته روانشناسان داخلی و خارجی، لوازم آرایش، عمدتا توسط کسانی استفاده می شود که دچار بحران هایی نظیر کاهش اعتماد به نفس، کمبود توجه و یا سایر خلاء های روحی هستند. آمار بالای استفاده از لوازم آرایش در ایران گواه این مدعاست که شبکه های ماهواره ایی با استفاده از معیارهای غربی اقدام به الگوسازی برای بانوان ما کرده اند. الگویی که اعتماد به نفس را در زنان و دختران ایرانی کاهش داده و آن ها را مجبور به تحمل این سختی ها در راه رسیدن به یک الگوی پوشالی کرده است.
۲- جراحی های زیبایی: نشان دادن بازیگران و مانکن های بی عیب و نقص و گلچین شده در برنامه های ماهواره ایی، ذهن بانوان را متوجه اندام و ظاهر خود می کند. کم کم آن ها از اندام و ظاهر خود ابراز ناخشنودی می کنند و سطح رضایت از خودشان پایین می آید و قضاوت و ارزیابی دیگران در مورد خودشان را مهم تلقی می کنند تا جایی که حاضرند بارها و بارها درد ناشی ازعمل های جراحی را تحمل کنند تا شاید به اندام ایده آلی که ماهواره در ذهن آن ها جاگذاری کرده است نزدیک شوند. به همین دلیل طبق گزارش ها ایران از نظر نسبت عمل های زیبایی انجام شده به کل جمعیت، در رتبه های اول جهان قرار دارد.
۳- پیروی از مد: کسانی که خود را غرق دیدن شبکه های ماهواره ایی می کنند حتی اگر خودشان هم نخواهند از آن تأثیر می گیرند. دنبال کردن رنگ سال از کانال های فشن و برنامه های طراحی لباس و هم چنین پیروی کردن از بازیگران و مدل های غربی در سبک و سیاق لباس پوشیدنشان تنها بخشی از آثار زیر پوستی استفاده از ماهواره است. شاید باورش سخت باشد اما هستند کسانی که وقت زیادی را صرف گشتن در پاساژها می کنند تا بتوانند لباسی شبیه لباس بازیگر محبوبشان را پیدا کنند.
۴- کاهش رضایت از زندگی: شبکه های ماهواره با پخش سریال ها و تبلیغاتی که تجمل گرایی در آن ها موج میزند علاوه بر اینکه مسأله لذت گرایی و تجمل گرایی را در بین مردم به ویژه زنان را ترویج می دهند، قصد دارند که تصویری بدون عیب و نقص و کامل از یک زندگی غربی، به نمایش بگذارند. آنها می خواهند به طور نامحسوس مخاطب این برداشت را کند که همه کسانی که در غرب زندگی می کنند حتی ایرانی هایی که به آنجا مهاجرت کرده اند، در کمال آرامش و خوشبختی به سر می برند. نشان دادن بعضی تصاویر و فیلم ها از سبک زندگی تجمل گریانه غربی احساس رضایت از زندگی را در زنان کاهش می دهد.