0

جلسه اول و دوم خواستگاری را اینطور بگذرانید

 
mobile_tablet
mobile_tablet
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1393 
تعداد پست ها : 231
محل سکونت : اردبیل

جلسه اول و دوم خواستگاری را اینطور بگذرانید
دوشنبه 31 فروردین 1394  7:23 PM

 
 
 
وقتی از مهم ترین و سرنوشت سازترین مراحل زندگی یک دختر یا پسر حرف می زنیم، از چه چیزهایی یادمان می آید؟ مدرسه رفتن، گواهینامه گرفتن، دانشگاه رفتن، ازدواج، انتخاب شغل و... برای کدام یک از این امور نباید آموزش های خاص ببینیم و آمادگی های قبلی پیدا کنیم؟
 
صرف رسیدن به سن گواهینامه دلیل بر موفقیت در این کار نیست. این که تو رانندگی را دوست داری، یا اینکه ماشین هم خریدی یا پول خرید ماشین را هم داری، کفایت نمی کند؛ بلکه باید در کلاس آیین نامه شرکت کنی، چندین جلسه عملی ببینی و با ریزه کاری ها، قواعد و قوانین آشنایی پیدا کنی تا بتوانی نتیجه مطلوب را در آزمون رانندگی کسب کنی.
 
ازدواج نیز به عنوان یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین یا حتی مهم ترین و سرنوشت سازترین قسمت زندگی، نیاز به آموزش، یادگیری، مطالعه و مشورت بسیار دارد و این مطلب آنقدر دقیق است که حتماً باید برای هر مرحله ای که جلو می روی، اطلاعات و ریزه کاری های متناسب با آن را یاد بگیری. بنابراین خواستگاری که از اولین قدم های ازدواج به حساب می آید، واقعاً یک هنر است و تکنیک می خواهد.
 
این طور نیست که سۆالی بپرسی و پاسخی بشنوی و پاسخی بگویی و تمام شود. بلکه باید سوالاتی ظریف و با دقت کامل بپرسی و پاسخ هایی صادقانه و برخواسته از اندیشه ها و باورها بدهی و باید شنیده ها را تجزیه و تحلیل کنی و برداشتها را به مشورت بگذاری. اگر تعداد جلسات خواستگاری بیشتر شد و یا زمان جلسات طولانی شد، اصلاً نگران نباشید. یک عمر زندگی ارزش چند ساعت و چند روز وقت گذاشتن بیشتر را دارد. باید با ملاک ها و معیارهای صحیح آشنا شویم، آن ها را با گفته ها و شنیده ها مطابقت دهیم و اگر به نتیجه نرسیدیم، برای برداشت درست حتماً مشورت کنیم.
 
دقت کنید: همیشه یک پسر یا دختر خوب، الزاماً همسر خوبی نیست!
پس باید بفهمیم که آیا این پسر یا دختر خوب، دارای ملاک های همسر هم هست؟! و فهم این مطلب ظریف و مهم نیاز به یک نقشه دقیق از قبل طراحی شده دارد که ما می خواهیم به کمک هم این نقشه را ترسیم کنیم.
 
جلسه اول
 
 
به چشم خریدار نگاه کنید:
چون قرار است با هم راحت حرف بزنیم، این عنوان را انتخاب کردم. می دانم شما باهوشید و تا چشمتان به عنوان مطلب افتاد، همه حرفی که می خواهم بگویم را حدس زده اید! اما باز هم ادامه نوشته را مطالعه کنید، یقیناً ضرر نخواهید کرد!
 
جلسه اول خواستگاری را به بررسی مطالب ظاهری سپری کنید. آیا صورت و شکل ظاهری پسری که به خواستگاری شما آمده یا دختری که به خواستگاری او رفته اید، را می پسندید؟! اندام کلی، کوتاهی یا بلندی قد، رنگ پوست و نوع لهجه و گویش او را چطور؟!
 
اگر همین موارد از نظر شما غیر قابل تحمل است، دیگر نیازی به ادامه صحبت و قرار جلسات بعدی نیست. اگر ایده آل شماست که چه بهتر، و اگر نیست آیا در صورت توافق در مطالب بعدی و داشتن سایر ملاک ها ظاهر او برایتان قابل تحمل هست یا خیر؟!
 
پس در صورتی ادامه دهید که یا ایده آل باشد یا قابل تحمل!
علاوه بر ظاهر طرف مقابل، می توان مطالب ظاهری دیگری از قبیل: سر و وضع و نوع پوشش، ظاهر خانه یا ماشین، رعایت آداب نشستن، خوردن، راه رفتن، کفش پوشیدن و کفش درآوردن، نوع خنده، خجالتی بودن یا نبودن، اضطراب داشتن یا نداشتن، وقار یا سبکی و... را در همین جلسه مورد بررسی قرار داد و در صورتی که نکته قابل توجهی مشاهده شد که با ملاک ها و معیارهای مهم و درجه یک شما منافات داشت، یا جلسات بعدی را اصلاً پیگیری نکنید و یا حتماً در جلسات بعدی لابه لای صحبت ها، روی این نکته زوم کنید!!
 
برای اینکه در این جلسه ظاهراً خیلی هم بیکار نباشید سعی کنید توپ را به داخل زمین طرف مقابل بیاندازید و از او بخواهید صحبت کند و شما بیشتر شنونده باشید یا اگر اصرار کرد که شما بپرسید، یک سۆال کلی برای اینکه تمام مدت او حرف بزند، کافی است. مثلاً بپرسید: همسر ایده آل شما باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟!
 
جلسه دوم
 
 
از کلیات روحیه شخصی خود پرده بردارید:
در این جلسه لازم نیست به جزئیات زندگی خود و روحیات و شخصیت خود بپردازید. وقتی هنوز معلوم نیست که چقدر باهم به تفاهم و توافق برسید پس نیازی نیست که یکجا از همه اسرار و ریز زندگی خود پرده بردارید. احتیاط در آن است که گام به گام پیش بروید.
 
بهتر است این جلسه را به یک بحث دو طرفه مبدل کنید و به ازای هرچه می گویید، از طرف مقابل نیز اطلاعات طلب کنید.
 
این بار کلیات روحیه و شخصیت خویش را تماماً تعریف کنید و نظر طرف مقابل خود را راجع به اینچنین شخصیت و روحیاتی جویا شوید.
 
مثلاً اینکه: من کلاً بسیار آرامم و از هیجان خوشم نمی آید، اهل ریسک نیستم، خیلی هم اهل میهمانی ها و رفت و آمدها نیستم، زیاد عصبانی می شوم یا بر عکس این مطالب.
 
پس هر روحیه ای را که از روحیات خود برای طرف مقابل تعریف کردید از او دو سۆال بپرسید:
 
- نظر شما درباره این روحیه چیست؟!
- آیا شما هم دارای چنین روحیه ای هستید یا نقطه مقابل آن را دارید یا همین روحیه را در درجه ای کمتر یا بیشتر دارا هستید؟!
 
 
 
تشکرات از این پست
borkhar
دسترسی سریع به انجمن ها