0

معما

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:معما
پنج شنبه 27 فروردین 1394  7:48 PM


نقل قول ghasem8224

يک زن روستائي يک سبد تخم مرغ به ميدان مي برد که بفروشد. هنوز هيچ نفروخته بود که پاي اسب يک سوار به سبد تخم مرغ زن خورد و بيشتر تخم مرغ ها شکست. اسب سوار از زن روستائي پوزش خواست و حاضر شد پول همه آنها را بپردازد.

 اسب سوار: مادر جان چند تا تخم مرغ داشتي؟

 زن روستائي: نمي دانم ! ، اما وقتي آنها را دوتا دوتا بر ميداشتم يکي باقي مي ماند ، وقتي سه تا سه تا بر ميداشتم يکي باقي مي ماند ، وقتي چهارتا چهارتا بر ميداشتم يکي باقي مي ماند ، وقتي پنج تا پنج تا بر ميداشتم يکي باقي مي ماند ، وقتي شش تا شش تا بر ميداشتم يکي باقي مي ماند ، اما وقتيکه هفت تا هفت تا بر ميداشتم هيچي باقي نمي ماند.

 اسب سوار حساب کرد و پول تخم مرغ هاي زن روستائي را داد.

سوال: کمترين تعداد تخم مرغي که زن روستائي ميتوانست در سبد داشته باشد چند تا بود؟


  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****

  ****


به نظرم کمترین تعداد تخم مرغ هفت تا است.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها