گفت وگو: لیلا کریمی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، دکترحمیده دالایی، کارشناس ارشد اقلیم شناسی در معاونت پیش بینی و توسعه کاربردهای هواشناسی سازمان هواشناسی کشور است . وی از دانش آموختگان سخت گوش در حوزه جغرافیای طبیعی گرایش اقلیم شناسی(آب و هواشناسی) است که سوابق درخشانی در خصوص نگارش مقاله های علمی تحقیقاتی ،  ترویجی و  پژوهشی دارند و کارشناس سازمان هواشناسی کشور هستند که با وی گفت و گویی کرده ایم که می خوانید :  

    از دوران تحصیل و موفقیت هایتان(سوابق کاری) بفرمایید؟

    من دیپلم علوم تجربی دارم. در طی دوران تحصیل دانشگاهی سختکوش و پر تلاش در کسب علم بودم و به یاری خدا در تمامی مقاطع رتبه اول دوره ام شدم. از ترم پنج وارد سازمان هواشناسی به عنوان کارآموز شدم و چون کارم با تحصیلم در یک راستا بود با عشق هر دو را دنبال می کردم پس از دو سال کارآموزی در قسمت های مختلف سازمان با من قرارداد بستند و در حین تحصیل کار هم انجام می دادم، کارشناسی ارشد رتبه اول آزمون ورودی شدم و در همان دانشگاه دوران کارشناسی ام (دانشگاه آزاد واحد شهرری) به کسب علم پرداختم در نهایت مقطع دکتری نیز در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد اصفهان پذیرفته شدم(به دلیل اینکه مدرک کارشناسی ارشدام از دانشگاه آزاد بود، در مصاحبه دانشگاه سراسری رد شدم) و سال 90 دکتری قبول شدم . هم زمان در قسمت های مختلف اداری، پژوهشی و حنی سازمان نیز فعالیت داشته ام و سعی داشتم با یک برنامه ریزی دقیق بتوانم از عهده کار و تحصیل توام که سختی های خودش را خصوصاً در مقطع دکتری دارد به یاری خدا بر بیایم.
    با توجه اینکه شاغل هستید ، بازنمایی چهره‌  زن در  اجتماع را چگونه ارزیابی می کنید ؟ آیا یک زن خانه دار در جامعه نمی تواند هم پای یک زن شاغل به ایفای نقش بپردازد ؟

    البته پس از انقلاب زمینه فعالیت در یک محیط سالم برای ورود زنان به عرصه اجتماع بیش از پیش فراهم شد و همین مسئله باعث شد که زنان با فراغ  بال و احساس امنیتی که در اجتماع دارند پا به عرصه اجتماعی بگذارند و حوزه های تخصص را بپیمایند و بیش از پیش برای جامعه خود مفید باشند اما باید این مسئله را هم بپذیریم که ما هنوز نتوانستیم محیط مناسب حضور زنان در جامعه را طراحی کنیم و در همان محیط مردانه زنان را پذیرفته و با چارچوب های مردانه ارزشیابی شان می کنیم این بدان معنی نیست که بیاییم فقط محیط های فیزیکی مردانه و زنانه در نظر بگیریم بلکه به عنوان قدم اول شاید در برخی مواقع پاسخگو باشد بلکه بدین معناست که اشل های اندازه گیری، چارچوب های رفتاری و کاری را نیز با دیدگاه زنان سنجید. به نظر من در ورود زنان به عرصه اجتماع دو دیدگاه وجود دارد، دیدگاه اول بر می گردد به مسائل اقتصادی و اینکه برای حل مشکلات اقتصادی خانواده ها زنان هم باید پا به پای همسرشان فعالیت نمایند و افرادی که با کار زنان در جامعه مخالفند پس باید به همان میزان امکانات رفاهی برای زن خانه دار فراهم نمایند یعنی اینکه خانه داری را جزء مشاغل به حساب آورده و زنان را مورد حمایت مالی قرار دهند به عنوان یک سیاست تشویقی تا زنان در خانه بمانند و به وظایف خانه داری بپردازند. هستند در همکاران من که فقط برای اینکه در آینده بازنشستگی داشته باشند و دستشان در جیب خودشان باشد کار می کنند و تمام سختی ها را به جان می خرند. ولی دیدگاه دوم بر می گردد به بانوانی که چون تخصصی دارند به کار فقط به عنوان یک منبع مالی نگاه نمی کنند و با کار توام با عشق نیاز روحی خود را مرتفع می سازند و قطعاً در صورتیکه حمایت شوند اثرهای خوبی را در جامعه برای اطرافیان باقی می گذارند. در مورد قسمت دوم سوال شما باید این مسئله را یادآور شوم که باید یک بازنگری در تعاریف داشته باشیم تمام زنان شاغل در جامعه خانه دار هم هستند و با هم منافاتی ندارد و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد فقط یک نقش دیگر بر خانم های خانه دار اضافه می شود و آن نقشی است که در جامعه برایشان تعریف می شود و مطمئناً این نقش می تواند در انجام سایر نقش ها به زنان کمک نماید.  
 
    آیا خانه داری برای زن یک پست رفت است یا یک مزیت در جامعه ؟

خانه داری نقش اول برای زنان جامعه ما محسوب می شود و حتی به نظر من یک افتخار. دیدگاه من این است که ما باید به زن بودنمان افتخار کنیم چون خدا چیزهایی را در وجود ما گذاشته که در مردان نیست و حتی به نظر من حتی خدا هم زنان را بیشتر از مردان دوست دارد، البته این حس من است. مردان آن موقع که مراحل اولیه رشد را طی می کنند در بطن یک زن می باشند، آن موقع که نیاز به غذا و آرامش دارند در آغوش یک زن هستند(مادر) و آن موقع که نیاز به عشق دارند باز هم در قلب یک زن هستند، پس زنان ریشه زندگی هستند. اما ما در جامعه در مرحله گذار از یک زن سنتی به یک زن اجتماعی هستیم که در آن زنان نقش های پیچیده ای را توام با هم تجربه می کند

    یکی از مسائل مهم از منظر جامعه‌شناسی، دیدگاه آن جامعه پیرامون مسئله‌  زن و خانواده است. در جوامع غربی دارد درخصوص زنان شعار آزادی و حقوق بشر سر می‌دهد و منجر به ایجاد نهضت‌های فمینیستی می‌شود. با این اوصاف وضعیت زن و خانواده را در ایران چگونه می بینید ؟

    من با دیدگاه فمینیستی موافق نیستم به قولی در اسلام است خیرالامور اوسطها. ما در هرچیزی و در هر جایی دچار افراط و تفریط شویم ضرر کرده ایم کما اینکه گروهک های افراطی تروریستی به اسم اسلام چهره اسلام را مخدوش می کنند این مسئولان و مدیران هستند که باید نبض جامعه را در دست داشته باشند باید فرهنگ سازی صورت بگیرد زنان و دخترا ن جامعه امروز ایران دچار ناآگاهی هستند و متاسفانه فرهنگ سازی و تزریق آگاهی و دانش به صورت ضعیف انجام می شود

    رهبر انقلاب بارها در صحبت‌های خود گفته‌اند که غرب دچار انحطاط و فروپاشی اخلاقی و اجتماعی شده است. شما به‌عنوان یک زن ایرانی، مصادیق این انحطاط را در کجا می‌بینید؟

    مصادیق انحطاط یک جامعه در ابتدا از لرزان شدن پایه های خانواده شروع می شود برای متزلزل کردن پایه های خانواده در ابتدا روابط بین همسران ضعیف و سست می شود و در مرحله بعد این فرزندان هستند که رابطه شان با والدین را کمرنگ می کنند خانواده ای که از درون متلاشی شود جامعه را متلاشی می کند و دقیقاً صحه می گذارم بر فرمایش مقام معظم رهبری که ایشان راه رابه ما نشان دادند که حواسمان باشد اگر زن یک خانواده دچار انحطاط و کج رفتاری شود همه خانواده آسیب بیشتری را متحمل می شود و حتی شاید برای همین مسئله است که قانونگذار قوانین عفاف و پاکدامنی را بر زن سختگیرانه تر اعمال می کند
    آیا ما توانسته‌ایم یک زن مسلمان یا مادر مسلمان را به‌ جامعه جهانی درست معرفی کنیم ؟ اگر نه ! آیا شما راهکاری برای برون‌رفت از این وضعیت دارید؟
 من فکر نمی کنم توانسته باشیم یک زن مسلمان یا یک الگو به جامعه معرفی کرده باشیم. زن مسلمان چه ویژگی ها و شاکله ای دارد؟ جذابیتش کجاست؟ این واقعآً سوال قلبی من است هنر این کشور سینمای این کشور چه الگویی از زن مسلمان ارائه کرده است چرا در فیلم های سینما زنان چادری را در نقش های خشن، تندخو، زندان بان و ... نشان می دهند. زن ایرانی دارای اصالت و فکر است دارای اعتماد به نفس و صلابت است صلابتی که در مقابل همسر و فرزندان به عشق تبدیل می شود اما ما در کدام یک از نقش های زنانمان در تلویزیون و سینما به عنوان بالاترین مخاطب این نقش را متذکر می شویم؟ چرا فیلمی مانند مدینه ناگهان در همه خانواده نفوذ می کند و اثر می گذارد چون هوش و درایت زن ایرانی را در تمامی لحظه ها با الگوی حجاب در جامعه به تصویر می کشد آیا جوانان و نوجوانان از این مسئله درس نمی گیرند؟ این فرهنگ سازی نیست؟ در مقابل در اکثر فیلم ها زنان امروز جامعه را زنانی با ظاهر فریبنده، شکننده و ... نشان می دهد که این تعریف در شان و حد زن ایرانی نیست ما در فرهنگ امروزی نیاز به یک بازتعریف در نقش زن ایرانی امروز داریم. ما نتوانستیم زن ایرانی را به نسل جوان بشناسانیم. آیا تمام توانایی یک زن به آرایشش و .. است من خواهشمندم یک سری به کلینیک های زیبایی بزنید. چرا انتظار مردان را از خودمان تغییر دادیم؟ چرا این قدر در دسترس شدیم؟ چرا حاضریم تا سر حد مرگ زیر تیغ جراجی برویم تا شاید لبخند همسرمان را  نگه داریم؟ این خود ما هستیم که باید باورها را تغییر دهیم. این ما هستیم که باید فکر همسرانمان را اصلاح کنیم خودمان برای زندگی خودمان تلاش کنیم و فرهنگ سازی کنیم و فرهنگ سازی را از خانه خودمان شروع کنیم.

    لطفا از کتاب ها و تالیفات خودتان که از سوابق درخشان تان بگویید؟

  من به لطف خدا دارای 24 مقاله علمی تحقیقاتی، دو مقاله علمی ترویجی، پنج مقاله علمی پژوهشی، 11 مقاله در همایش ها و کنفرانس ها، یک مقاله ISC، سه طرح پژوهشی و یک کتاب از سری کتاب های سازمان هواشناسی جهانی با عنوان" چگونه از محیط زیست خود محافظت کنیم "که به 15 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و من آن را به زبان فارسی ترجمه کردم و در سایت کتابخانه سازمان هواشناسی جهانیWMO نمایه شده است و مجوز آموزش و پرورش برای تدریس در رده سنی ( الف تا ج ) را دارد . در این کتاب مطالب علمی مستخرج از گزارشات پیشرفته علمی به  زبان ساده و روان برای کودکان به نمایش گذاشته است یعنی دانشمندان به این نتیجه رسیدند که مطالب علمی نباید فقط برای طیف خاص خودش مطرح شود بلکه باید برای کودکان هم بیان شود اما به زبان خودشان. در این کتاب اثرات فعالیت های انسان بر محیط زیست گونه های حیوانی مختلف که منجر به تغییر اقلیم شده است بیان شده و نقش انسان در مدیریت محیط زیست را به خوبی و زبان ساده بیان کرده است. همچنین در سال 90 توانستم به یاری خدا عنوان پژوهشگر برتر حوزه راه و شهرسازی را کسب نمایم و در مقطع دکتری نیز رتبه اول شدم حدود سه سال هم با دانشگاه همکاری دارم و به عنوان استاد حق التدریس در دانشگاه آزاد تدریس می نمایم .

    به نظر شما یک زن ، با توجه به تعدد نقش هایش در خانواده و جامعه چگونه می تواند به  تعادل در مسیر زندگی اش دست یابد ؟

هنر تمام زنان ایرانی مدیریت زمان و امکانات است.  البته به کمک سایر اعضای خانواده هم بستگی دارد باید یک فرهنگ سازی در سطح خانوارها داشته باشیم که بتوانیم در مدیریت خانه از توان همه اعضای خانواده استفاده نماییم اگر هر یک از ما در انجام نقش هایی که داریم منعطف داریم این انعطاف پذیر بودن به جامعه هم تسری پیدا می کند آن وقت در محیط اداره هم خط کشی حرکت نمی کنیم که فقط تا این مرحله وظیفه من است و بقیه اش بماند و به ما ربطی ندارد . باید بتوانیم حس مسئولیت پذیری را در جامعه تقویت کنیم و این مسئله را کودکان ابتدا در خانواده می آموزند از پدر و مادر یاد می گیرند و در جامعه پیاده می کنند. البته توکل هم بسیار مهم است من به این مسئله اعتقاد دارم که وقتی با نیت خدایی و خلوص نیت پا به عرصه می گذاری تمامی سدها شکسته می شوند مصداق آیه" ومن یتوکل الی ا... یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب" می شود.

     چرا در بعضی خانواده ها نقش زن و مرد جا به جا شده است؟

 به خاطر اینکه جامعه ما در حال گذار از مرحله سنتی به مدرن می باشد البته باید به سمت مدرن طبق معیارهای بومی خودمان حرکت کنیم ،کاری که ژاپنی ها انجام می دهند و با فرهنگ بومی خودشان به سمت پیشرفت می تازند. ما نباید باورهایمان را زیر پا بگذاریم بلکه باید باورهایمان را با فرهنگ بومی خودمان بیامیزیم. در جامعه امروز، ما با مسائل عدیده ای روبه رو هستیم از قبیل مسائل اقتصادی و ... که مقام معظم رهبری برای برون رفت از آن باور اقتصاد مقاومتی را مطرح فرمودند. زنان ایرانی در طول تاریخ همیشه پشتیبان و حامی خانواده بودند و این خصلت زن ایرانی است همانظور که بنا بر باورهایی مردان ایرانی هم خصلت هایی خاص خود دارند که آنها را از مردان سایر جوامع ممتاز می کند. همین مسئله سبب می شود در رویارویی با مشکلات خانواده و بر طرف کردن آن ناخوداگاه زنان به عرصه پا گذاشته و بار سنگین خانواده را تعدیل نمایند من این را جابه جایی نقش نمی دانم. در اصل همان بحث انعطاف پذیری است که باید در خانواده های ایرانی جا بیفتد که ضمن اعتقاد بر باورها و حفظ اصول یک زندگی سالم در برابر تمامی مسائل پیش رو باید منعطف بود. مگر در زمان جنگ مردان و جوانان کشور عزیزمان به جبهه نرفتند؟ در آن زمان زن ایرانی علاوه بر وظایف درون خانه به بر دوش گرفتن نقش همسر و سکان هدایت خانواده روی آورده و اجازه ندادند عنان زندگی از هم گسیخته شود. ما در حال حاضر هم در حال جهاد هستیم این مسئله کوچکی نیست باید همسران در برخی موارد نقش یکدیگر را پوشش دهند تا نظام خانواده حفظ شود با شرایط جامعه امروزی نمی شود به تک نقش بودن فکر کرد که البته این نظر من می باشد.

     چه توصیه ای برای دختران جوان، مادران و همسران آینده دارید؟

 من خودم را کوچکتر از آن می دانم که برای زنان فهیم ایرانی توصیه ای داشته باشم و تنها نکته ای که به ذهنم می رسد این است که بیایید اعتماد به نفسمان را بالا ببریم و دوباره با باورها و ارزش های اعتقادی که یک زن ایرانی دارد از قبیل غرور، اصالت ، حیا و.. که  همیشه تاریخ مورد ستایش همه ادوار بوده است را تقویت نماییم که اگر این ارزش ها و باورهایمان را زیر پا بگذاریم همان می شود که مایه فخرمان به یکدیگر آرایش، لوازم آشپزخانه، لوازم منزل و... می شود و این ها بسیار پایین تر از اصالت وجودی ما هستند . این ما هستیم که مردان و زنان آینده ایران را پرورش می دهیم و تربیت می کنیم پس کمی باستیم و تفکر کنیم که آیا واقعاً راهی که داریم به سمت آن شنا می کنیم درست است؟ شاید بعضی مواقع باید بر خلاف جهت آب شنا کنیم که البته این هم نظر من است.

     صحبت پایانی تان را بفرمایید؟

 ضمن تشکر از اینکه این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید تا با شما و دختران و زنان ایرانی صحبتی داشته باشم فقط این نکته را متذکر می شوم که باید بپذیریم کارکردها و انتظارات جامعه امروز از مادر و زن ایرانی در حال تغییر است. من نباید فقط مدیریت داخل خانه را برای فرزند و نسل امروز فراهم نمایم چرا که کودک امروز بسیار باهوش تر از کودک دیروز می باشد و با فضاهایی درارتباط است که مدیریت او در آن فضاها و مدیریت بیرونی و هدایت خارج از خانه را نیز باید مادر امروز بداند . مادر امروز باید بتواند بایدها و نبایدهای جامعه کنونی را با همه پتانسیل ها و تهدیدهایش بشناسد تا بتواند غیر مستقیم سبب هدایت فرزندش که نسل آینده ایرانی و آینده سازان کشور عزیزمان هستند را فراهم نماید بحث اصلی من سر همین مقتضیات زمان است. مادران ما در زمان خودش و مقتضیات زمان خودمان در تربیت ما کم نگذاشتند و ما هم باید طبق مقتضیات جامعه کنونی زمینه رشد فرزندان سالم را فراهم نماییم که به تبع مادرانی که در عرصه اجتماع حضور دارند شناخت جامعی نسبت به محیط بیرونی داشته و در هدایت فرزندان هم می توانند نقش موثرتری داشته باشند. در انتها بر خودم واجب می دانم از مادر عزیز و مهربون خودم که بسیار برای ما زحمت کشیدند همچنین پدر خوبم که حامی من بودند تشکر می نمایم و بر دستان آنها بوسه می زنم. هرچه دارم از دعای خیر آنها می باشد.  

انتهای پیام / ل – غ