0

زنان درگذر زمان

 
mobile_tablet
mobile_tablet
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1393 
تعداد پست ها : 231
محل سکونت : اردبیل

زنان درگذر زمان
پنج شنبه 20 فروردین 1394  6:15 PM

نیمی از جمعیت جهان به زنان اختصاص یافته است به طوری که سلامت این افراد می‌تواند در تقویت نهاد خانواده موثر باشد. برای آموزش سلامت این قشر از جامعه باید بیش از هر چیز سطح آگاهی ما از مراحل مختلف رشد این افراد افزایش یابد.
دوره‌های گوناگون رشد دختران را می‌توان به چهار دوره مهم نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی تقسیم‌بندی کرد و سپس با آشنایی با این مراحل می‌توان در جهت ارتقای سلامت جسمی و روانی زنان بهتر عمل کرد.
● نوجوانی
بلوغ را می‌توان یکی از مهم‌ترین دوره‌های زندگی دانست که از نظر جسمی و روانی تغییرات بسیار عمیقی در فرد ایجاد می‌کند و باعث اختلال در نظم جسمی و روانی می‌شود. تغییرات جسمی در دوره بلوغ بسیار سریع و آشکار است. این تغییرات در دختران زودتر شروع می‌شود و بیشتر به چشم می‌آید به همین دلیل تغییرات روانی، رفتاری دختران با توجه به فرهنگ‌های متعدد بسیار متفاوت است و در مناطق مختلف دنیا با این پدیده به شکل‌های گوناگون برخورد می‌کنند.
دختران هنگام رو به رو شدن با مردها به طور معمول احساساتی مانند شرم و خجالت، اضطراب، ترس و گرایش به جنس مخالف را تجربه می‌کنند. نوجوانان در این دوره از لحاظ جسمی، در حال رشد، از نظر عاطفی ناپخته و از لحاظ اجتماعی بسیار شکننده هستند.
بلوغ دوره‌ای بحرانی است که نوجوان دست‌خوش کشمکش‌های گوناگون است و از نظر بهداشت روانی شناخت این تحولات در این مرحل اهمیت زیادی دارد. بنابراین آموزش بهداشت روانی و آماده‌ساختن جوانان، والدین و اطرافیان برای رویارویی با مسایل و مشکلات مربوط به دوران بلوغ امری ضروری است.
● جوانی
در این دوره از رشد، مسایل مهمی مانند ارتباط با دیگران، ادامه تحصیل، اشتغال و ازدواج برای جوانان مطرح می‌شود که نتیجه و تاثیر این عوامل از لحاظ بهداشت روانی بسیار مهم است. با توجه به فرهنگ‌های مختلف در بسیاری از کشورها، در این مرحله از زندگی، زنان بیشتر به طرف ازدواج، همسرداری و فرزندپروری گرایش پیدا می‌کنند و به همین دلیل از فرصت‌های دیگری مانند ادامه تحصیل، کسب موقعیت‌های اجتماعی و شغلی محروم می‌شوند و برعکس عده‌ای از زنان در این مرحله برخلاف بسیاری از احساس‌های درونی خود مانند احساس مادری و میل به ازدواج، به دنبال کسب موقعیت‌های تحصیلی و شغلی و اجتماعی می‌روند که این گروه اغلب در سنین بالا ازدواج می‌کنند و گاهی تعدادی از آنها برای همیشه مجرد باقی می‌مانند که این موضوع در ایجاد افسردگی و اضطراب و ترس از تنهایی در آنها موثر است.
عده‌ای از زنان که دارای توانمند‌ی‌ها و شناخت‌ بیشتری از خود هستند، از فرصت‌های خود به موقع و در زمان مناسب استفاده می‌کنند و نگاهی روشن‌تر نسبت به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود دارند و تلاش می‌کنند تا به هر یک از نیازهای خود پاسخی منطقی و درست بدهند. تجربه ثابت کرده که زنان در وره جوانی منطقی‌تر از مردان عمل می‌کنند و از بسیاری از جهات نسبت به مردان مقاوم‌تر، توانمندتر، باهوش‌تر، سازگارتر و انعطاف‌پذیرترند.
●میانسالی
میانسالی به طور معمول از ۴۰ سالگی آغاز و به ۶۵ سالگی ختم می‌شود. در این دوره، سفیدشدن موها، چروک خوردن پوست، چاقی و چربی شکم، بیماری‌های قلبی و مشکلات روانی ناشی از آن، در افرادی که تنها زندگی می‌کنند، زیاد مشاهده می‌شود.
یکی از مهم‌ترین اتفاقات زندگی در این مرحله، آغاز یائسگی است که اغلب با علایم روانی افسردگی، وسواس و اضطراب همراه است.
زنانی که شاغل هستند، با رسیدن به دوره میانسالی، بازنشستگی را نیز تجربه می‌کنند که این موضوع در تشدید حالات افسردگی و اضطراب در آنها موثر است.
یکی دیگر از عوامل نگران‌کننده زنان در این دوره، توجه زیاد به فرزندان و غافل‌شدن از سلامت جسمی و روانی خود است. نگرانی از آینده فرزندان تاثیر منفی زیادی در رشد روانی آنها دارد که این عامل در ایجاد مشکلات جسمی از قبیل درد اندام‌ها (دست‌ها و پاها)، افزایش یا کاهش فشارخون، مشکلات قلبی و گوارشی نقش دارد.
▪ از عوامل دیگری که زنان در این دوره تجربه می‌کنند و در سلامت آنها اثر منفی دارند، عبارت‌اند از:
ـ نگرانی درباره از دست دادن زیبایی، نشاط و طراوت خود
ـ ازدواج فرزندان و تنهاشدن به‌ویژه برای زنانی که همسرشان فوت شده
ـ بازنشسته شدن شوهر و حضور مداوم او در منزل، که به از دست دادن استقلال و کاهش قدرت زن در خانه منجر می‌شود.
● سالمندی
دوران سالمندی ازنظر بهداشت روانی بسیار حایز اهمیت است و از لحاظ پیشگیری باید به یاد داشته باشیم که بیماری‌های روانی شایع در این دوران عبارتند از:
ـ بیماری‌های خفیف روانی مانند افسردگی، اضطراب یا وسواس
ـ اختلالات مغزی مانند بیماری‌های زوال عقل
ـ کاستن فعالیت‌های عادی مغز مانند کاهش توجه، کاهش تمرکز و فراموشی
تنهاشدن زنان در این دوره یکی از مهم‌ترین عوامل استرس در آنهاست. به طور معمول دیده شده که زنان به دلایل گوناگونی از جمله باورهای غلط فرهنگی، خانوادگی و یا توانایی اداره‌کردن خود به لحاظ مالی، پس از مرگ همسر و تنهاماندن، کمتر به ازدواج مجدد روی می‌آورند. این در حالی است که بیشتر مردان این‌گونه عمل نمی‌کنند. اگرچه تعداد زنان مسن خیلی بیشتر از مردان است ولی تعداد مردان بستری در بیمارستان‌ها بیشتر از زنان است زیرا در این سنین زنان انعطاف‌پذیری بیشتری از مردان دارند و خود را بهتر اداره می‌کنند.
زنانی که شاغل بوده‌اند و مسوولیت درون منزل را نیز داشته‌اند، پس از بازنشستگی در رسیدن به دوران کهنسالی توانایی بیشتری برای سرگر‌م‌کردن خود و فعالیت‌های مثبت دارند بنابراین در مقایسه با مردان که هیچ‌گاه تجربه کار در خانه را نداشته‌اند، از قدرت سازگاری بهتری برخوردارند که این امر در حفظ سلامت روانی آنها تا حد زیادی موثر است.

تشکرات از این پست
Lovermohamad borkhar
دسترسی سریع به انجمن ها