پاسخ به:مبحث 94 طرح صالحین: «خاطره و تأثیرات آن در زندگی»
سه شنبه 18 فروردین 1394 4:40 AM
درود دوستان ...
به قول سید رسول عزیز نیاز نیست حتما جزئیات روزمره و کم اهمیت را تو نوشتن خاطرات روزانه بکار برد فقط جزییاتی که مهمه را بنویسید در کنار وقایع مهم واصلی در ان روز واگرهم زندگیتون مثل من دچار روز مره گی هست وکارهای تکراری در روز میکنید بصورت هفتگی وماهانه خاطره بنویسید...
خاطره مال ماست وخودمون میخونیمش پس باید تو نوشتنش هم طوری بنویسیم که موقع خوندنش کیف کنیم ...
مثلا بنویسید صبح دیر بیدار شدم همسرم به زور بیدارم کرد صبحانه خوردم بعد نهار خوردم یه لیوان اب خوردم رفتم مغازه یکم رفتم اتاق چت راسخون پیام گذاشتم شب اومدم خونه فیلم دیدم دیر خوابیدم
این خاطره یک روز من واقعا بیمزه نیست؟
اونم وقتی خودتون بخواهید چندسال دیگه بخونیدش
پس به نظرمن اصلا ننویسینش یا اگر میخواهید بنویسید به زبانی بنویسید که از خوندنش حس خوبی حداقل پیدا کنید مثلا چاشنی طنز بهش اضافه کنید یا چاشنی غم...
میشه اینجوری نوشت;
در خواب ناز بودم ودر خواب دیدم کسی با مشت ولگد به جونم افتاده وداره له ولوردم میکنه چشم که باز گردم باقیافه عصبانی مواجه شدم وااای همسرم بود که بالقد چپ وراست به جونم افتاده بود تا بیدارم کنه به هر زحمتی بود خودمو نجات دادم و از رختخواب جدا کردم با گفتن سلام از زیر لقدهای همسر گرام خلاص شدم
و آبی به دست وروی نشسته ام زدم و برسر سفره رنگین صبحانه نشستم بعد از صبحانه با گفتن بسم الله راهی مغازه وکسب روزی حلال شدم ومثل روزهای قبل روز را به شب دوختم وسری هم به اتاق چت راسخون زدم ولی چون بخاری اتاق خاموش بود یخ کردم وزودی اومدم بیرون ورفتم خونه وبعد از شام وکمی شنیدن سخنرانی همسرگرام راهی رختخواب گرم ونرم شدم وهمزمان با دیدن تلویزیون به خواب رویاایی رفتم تا فردا چه شود؟.......پایان
به نظرم هرچی زبان خاطره نویسی محاوره ای تر وبا زبون خودتون باشه بهتر ودلچسبتر برای خود شماست وقتی دراینده میخونیدش
البته چاشنی ونمک خاطره یادتون نره زندگی تعامل غم وشادیه پس تو خاطره نویسی هم حالاتی که در ان روز داشتید طبق ان میتوانید خاطره بنویسید
اگر آن روز کم حوصله وغمگین بودید چاشنی غم اضافه کنید واگر شاد بودید ان روز چاشنی طنز که وقتی میخوانید خاطره تان را بفهمید در انروز چه حسی داشتید...
سرتون را دراوردم ببخشید ...
یاحق
