آیا وصیت کردن واجب است؟
جمعه 22 اسفند 1393 11:46 AM
هر چند نوشتن و مکتوب کردن وصیت عملی بسیار خوب و پسندیده است اما لازم نیست وصیت، کتبی و به صورت نوشته باشد بلکه میزان حصول اطمینان به وصیّت است.
1. وصیّت آن است كه انسان سفارش كند بعد از مرگش براى او كارهایى انجام دهند، یا بگوید بعد از مرگش چیزى از مال او ملك كسى باشد، یا براى اولاد خود و كسانى كه اختیار آنان با اوست؛ قیّم و سرپرست معیّن كند.
شخص وصیت کننده را «موصی» و كسى را كه به او وصیّت مىكنند «وَصىّ» مىگویند.
2. شرایط موصی: باید عاقل و بالغ (ولى بچه ده سالهاى كه خوب و بد را تمیز مىدهد، اگر براى كار خوبى، مثل ساختن مسجد و آب انبار و پل، وصیت كند صحیح مىباشد.) بوده و از روى اختیار وصیت كند. همچنین باید، سفیه نبوده و حاكم شرع هم او را از تصرف در اموالش جلوگیرى نكرده باشد.
3. شرایط وصىّ: وصى باید مسلمان، بالغ، عاقل و مورد اطمینان باشد. (امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل، ص 573 – 575)
4. شرایط وصیت: وصیت دارای شرط خاصی نمیباشد، بلکه وصیت کننده میتواند به هر امر مشروعی وصیت کند. البته در امور مالی، فقط نسبت به یک سوم از اموالش میتواند وصیت داشته باشد، و وصیت او در بیش از یک سوم، نافذ نیست.
هر چند نوشتن و مکتوب کردن وصیت عملی بسیار خوب و پسندیده است اما لازم نیست وصیت کتبی و به صورت نوشته باشد بلکه میزان حصول اطمینان به وصیّت است.
اگر وصیتی که اطمینان به صدور آن باشد دارای شرایط زیر باشد، عمل به آن واجب است:
الف: عملی باشد که غرض عقلائی بر آن مترتب باشد.
ب: وصیت به صرف اموال در جهت کارهای حرام مانند وصیت به مال در جهت کمک به ستمگران، راهزنان، تعمیر کلیساها، چاپ کتاب های گمراه کننده و مانند این موارد، نباشد.
ج: وصیت به صرف مال در جهت کارهای سفیهانه و بیهوده نباشد. (اصفهانی، سید ابوالحسن، وسیلة النجاة (مع حواشی الامام)، ص 559 – 560، م 21)
وصیت به بیش از ثلث اموال نباشد زیرا وصیت میت تنها در ثلث اموال او نافذ است. (استفتائات امام خمینی، ج2، ص 409، س 13)
بنابراین وصیت هایی مانند نواختن ساز محلی اگر از مصادیق موسیقی حرام نباشد گرچه لازم الاجراء نیست اما عمل به آن هم اشکال ندارد. اما اگر از قبیل موسیقی حرام باشد نباید به چنین وصیتی عمل کرد.
چند استفتاء از محضر آیة الله خامنه ای دام ظله:
ج: وصیت به مال براى مصرف کردن در مراسم عزادارى و سوگوارى موصى اشکال ندارد و شرعاً حد خاصى هم ندارد، ولى وصیت میّت فقط نسبت به ثلث مجموع ترکه نافذ است و در زائد بر ثلث متوقف بر اذن و اجازه ورثه است.
ج: اگر ودیعهها و امانتهاى دیگران نزد او باشد و حقالناس یا حقاللّه تعالى بر عهده او باشد و در دوران حیات توانایى اداى آن را نداشته باشد، واجب است در مورد آنها وصیت کند و در غیر این صورت وصیت واجب نیست.
ج: اگر وصیّت به مقدار ثلث ترکه یا کمتر از آن باشد، اعتراض ورثه به آن وجهى ندارد بلکه بر آنان واجب است طبق وصیّت عمل کنند.
ج: مدّعى وصیّت باید آن را از راه هاى شرعى ثابت کند و در صورت اثبات آن اگر به مقدار ثلث ترکه یا کمتر از آن باشد، عمل بر طبق آن واجب است و انکار ورثه و اعتراض آنان اثرى ندارد.
ج: این کار اشکال ندارد به شرط اینکه بعد از وفات او دو برابر آن مال براى ورثه باقى بماند.
ج: به نظر مىرسد ادله تحریم مثله و امثال آن ناظر به امر دیگرى است و از امثال مورد سوال که مصلحت مهمى در تشریح جنازه میّت وجود دارد منصرف است. اگر شرط احترام جسد میّت مسلمان که باید اصل مسلّم در نظائر این مسأله قرار داده شود حاصل باشد ظاهراً کالبد شکافى اشکال نخواهد داشت.