زبانحال سیدالشهداء
مادر آب ، آبروی آب
حسنت از غمت ندارد تاب
میخ در که برید امانش را
مجتبی را دمی بیا دریاب
هست مویت سپید واویلا
تو نداری امید واویلا
میخ در با هزار بی رحمی
سینه ات را درید واویلا
من و زینب برات می میریم
پای درد و بلات می میریم
تو چرا پای ما شهیده شوی
من و زینب به پات می میریم
حالا حضرت زینب کبری س زبون میگیرن:
نذر کردم برای لبخندت
که شوم آشنای لبخندت
اندکی هم بخند مادر من
جان زینب فدای لبخندت
اشک من بیشمار می ماند
دخترت بی قرار می ماند
از تو تنها برای من مادر
چادرت یادگار می ماند
جعفر ابوالفتحی