پاسخ به:عاشقان امام حسن (ع).......
جمعه 20 آذر 1394 12:04 AM
از گيسوانِ بسته گره باز كُن كه شايد،
بالِ دلِ مرا بگشايند در هوايت
امشب دلم گرفته شبيهِ دلت گرفته
امشب دلم گرفته برايت ... دلم ... برايت ...
بشكن سكوت را ـ كلماتِ جهان فدايت! ـ
بگذار واكُند گره بغض را صدايت
درخود نريز زهرِ جگرسوزِ گريهات را
راضي نشو كه گريه كنند ابرها به جايت
پلكي بزن كه غرق شوَند ابرها در اشكت
چيزي بگو ـ فدايِ لبِ خُشك خوشنمايت! ـ
مانندِ شب بزرگي و همصُحبتي نداري
هرشب به خواب رفته شبِ قدر با دُعايت
مانندِ شب غريبي ... مانندِ شب غريبي ...
كوهيّ و آشيانة خورشيد، شانههايت
فرزندِ ذوالفقاري و با خون برادر ... امّا،
جُز صُلح نيست راويِ دردِ بيانتهايت
امشب دلم گرفته برايت ... دلم گرفته ...
ميخواهد از خدايِ تو ... ميخواهد از خدايت،
تا چون بقيع، دفن شود دفن در كنارت
مانندِ جامِ زهر بيفتد به پيشِ پايت
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم