پاسخ به:اخبارطنز
سه شنبه 30 آبان 1396 7:27 AM
ابوالقاسم صادقی، طنزنویس پیشکسوت کشور، گفت: فضای جبههها دارای طنز نبود؛ اما ما سعی میکردیم تا با ابزار طنزنویسی و عناصر طنز آن را تلطیف و بانمک سازیم.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، ۱۱۶اُمین نشست «دگرخند» با موضوع بررسی طنز در ادبیات دفاع مقدس با حضور ابوالقاسم صادقی، نویسنده و طنزنویس رادیو، روز گذشته در سالن آفرینشهای ادبی حوزه هنری با اجرای مهدی فرجاللهی برگزار شد.
ابولقاسم صادقی در تازهترین برنامه «دگرخند» دفتر طنز حوزه هنری که با حضور جمعی از علاقهمندان و طنزنویسان برگزار شد، به بررسی طنز در ادبیات دفاع مقدس با نگاهی به مجله «فکاهیون» پرداخت. وی با بیان اینکه چاپ اولین مطلب خود در یک مجله سال ۱۳۳۹ و در سن ۱۳سالگی تجربه کرده است، گفت: فضای یک سالِ نخستین پس از انقلاب از حیث آزادیِ کمسابقه مطبوعات، یادآور دوران طلایی آزادی مطبوعات پیش از کودتای سال ۳۲ بود. اتفاقا اولین نشریه طنزی هم که بعد از انقلاب منتشر شد، «بهلول» بود که پیش از کودتا هم منتشر میشد. «بهلول» را ما در سال ۵۷ راهاندازی کردیم.
صادقی با اشاره به اینکه مجله «فکاهیون» در ابتدا با عنوان «توفیق» منتشر میشد، گفت: پیش از انقلاب، از زمان تعطیلی نشریه «توفیق» تا سال ۵۷، دوران آرامی برای مطبوعات طنز بود؛ چون دولت اجازه انتشار مطبوعات انتقادی را نمیداد و در نتیجه، تنها ۲ نشریه توانستند در آن سالها منتشر شوند که آن ها هم به انتشار فکاهیات اجتماعی میپرداختند. اما با برافتادن نظام شاهنشاهی، به یکباره آزادی بیشتری برای مطبوعات بهوجود آمد.
وی در خصوص سوابق خود، گفت: من در سال ۱۳۲۶ در تهران به دنیا آمدم. سال ۱۳۴۶ از دبیرستان بامداد دیپلم ادبی گرفتم و در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات عرب فارغ التحصیل شدم. از سیزده سالگی با روزنامه توفیق همکاری خود را آغاز کردم و از سال ۱۳۴۵ یعنی از شانزده سالگی عضو هیئت تحریریه آن نشریه شدم. همچنین تا سال ۱۳۵۰ که سال خاموشی و توقیف «توفیق» بود همکاری من با این نشریه ادامه داشت.
صادقی ادامه داد: از سال ۱۳۵۱ با مجله کاریکاتور همکاری داشتم و در سال ۱۳۵۳ سردبیر آن مجله شدم. همزمان با این فعالیتها با رادیو و تلویزیون همکاری خود را آغاز کردم. برنامه صبح جمعه با رادیو و سپس عصرهای جمعۀ رادیو را مینوشتم. در سال ۱۳۵۷ نویسندۀ تمام وقت رادیو و تلویزیون شدم و برنامههای صبح جمعه با رادیو، ارمغان هفته، دوخت و دوز، عصر جمعه، بامدادی، چشم انداز، راه شب و راه زندگی را در رادیو مینوشتم. از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ در روزنامه کیهان و مجله زن روز به کار نویسندگی مشغول شدم.
وی افزود: از بهمن سال ۱۳۶۱ مجله توفیقیون را منتشر کردم که پس از چهار شماره، نام مجله به فکاهیون تغییر یافت. فکاهیون تا مهر ۱۳۶۹ به مدت نه سال منتشر میشد و تا مدتها تنها نشریه طنز در کشورمان بود. از ۱۳۶۹ هشت کتاب از جمله لطیفه کتابهای لطیفه به قلم من منتشر شد. همچنین از سال ۱۳۶۷ با گروه اجتماعی شبکه اول سیما و برنامه جُنگ هفته همکاری داشتم و در حال حاضر در سازمان صدا و سیما با شبکههای مختلف رادیو و تلویزیونی همکاری مداوم دارم.
جنگ تاثیر مستقیم بر مطالب و فعالیت مجله «فکاهیون» داشت
صادقی در مورد طنزنویسی و فعالیت مجله فکاهیون در دوران جنگ گفت: در ابتدای آغاز جنگ به ما گفته شد که دست از کار بکشیم تا جنگ پایان یابد. اما پس از مدتی دیدم که این جنگ سر دراز دارد و معلوم نیست که تا کی ادامه یابد. در نتیجه دوباره با پیگیریهایی که داشتیم موفق به کار مجدد شدیم.
این نویسنده طنز باسابقه کشور در ادامه گفت: جنگ و وقایع مربوط به آن روی سوژههای انتخابی ما نیز تاثیر گذاشت. ما در آن دوران نمیتوانستیم به هر چیزی بپردازیم. به خصوص به مسائل سیاسی اجازه ورود نداشتیم؛ چرا که دولتمردان آن دوران معتقد بودند که فضای اجتماعی جامعه به اندازه کافی به موجب جنگ مشوش است و نشریات باید سعی در تلطیف فضای اجتماعی مردم داشته باشند. دلایل کافی مدیران و مسئولان مربوطه ما را مجبور میکرد تا به مسائل اجتماعی بیشتر بپردازیم. اما ما هم کار خود را بلد بودیم و برای آن برنامههایی داشتیم. به عنوان مثال، آن زمان موضوع احتکار مورد توجه بود و مردم با آن درگیر بودند. در نتیجه ما هم در قالب طنز به آن مسائل میپرداختیم.
وی ادامه داد: محدودیتهایی که وزارت فرهنگ و ارشاد برای ما ایجاد میکرد، کار را سخت و دشوار میساخت. چون هرگونه ایجاد نگرانی برای مردم ممنوع بود و باید با هنر طنز سعی در کم کردن فشارهای روانی و روحی روی مردم میکردیم.
طنزنویسان مبتدی را برای سوژهیابی به جبهه میفرستادیم
صادقی در مورد مطالبی که از وقایع جنگ در جبههها به شیوههای طنز، چه نوشتاری و چه مصور، چاپ و منتشر میشد، گفت: برای این کار گزارشگرانی را به جبهههای جنگ میفرستادیم تا سوژهیابی کنند و برای ما ارسال دارند. نیروهای ما هر چند وقت یکبار مطالب طنزی را به قلم خودشان از فضای جبهه و جنگ برای ما میفرستادند که با نام خودشان در مجله منتشر میکردیم. همچنین سوژههایی را که به نظرشان میتوانست مورد استفاده ما قرار بگیرید به دست ما میرساندند.
وی درخصوص مطالب مربوط به جبهه جنگ، گفت: فضای جبههها دارای طنز نبود. اما ما سعی میکردیم تا با ابزار طنزنویسی و عناصر طنز آن را تلطیف و بانمک سازیم. مسائل سیاسی را نیز بیشتر در قالب شعر میآوردیم؛ چرا که در شعر مردم نمیتوانستند مستقیما منظور شاعر را بفهمند و کار سادهتری با بازی کلمات داشتیم.
صادقی درخصوص طنزنویسی و اجرای آن در رادیو گفت: ما دو نوع طنز داریم. یکی به صورت دیالوگ و دیگری به شکل مونولوگ با مخاطب ارتباط برقرار میکند. اما در رادیو دیالوگ بیشتر به کار میرود. چرا که بیش از یک بازیگر داشته و امکان استفاده از جملات رفت و برگشتی میان دو شخص بیشتر است. همچنین نوشتن مونولوگ برای رادیو که هیچ تصویری ندارد هم برای نویسنده دشوار است و هم در هنگام اجرا برای بازیگر رادیو سخت است. از طرفی هم مخاطب با چنین طنزهایی که تک نفره باشد سخت ارتباط برقرار میکند. طنز به معنای واقعی در رادیو خیلی کم وجود دارد و آن چیزی که اکنون در قالب طنز مطرح میشود، در اصل فکاهی است. طنز مفهوم دیگری دارد. طنز حتما باید اصلاحگرایانه باشد و در انتقاد با واقعیتهای بیرونی خود هدفی را دنبال کند و تاثیرگذار باشد.
گفتنی است ادامه این برنامه به صورت کارگاهی برگزار شد؛ به شیوهای که صادقی به علاقهمندان حاضر در نشست سوژهای را میداد و آن ها هر کدام جداگانه مطلبی طنز با استفاده از عناصر محتوایی و لغوی آن سوژه مینوشتند و میخواندند. صادقی نیز با بررسی نوشتههای حضار نقاط قوت و یا ضعف نوشتهها را بررسی و آن ها را راهنمایی میکرد. همچنین کتاب «آمبولانس شُتُری» از مجموعه کتابهای طنز دفاع مقدس و «دار و دسته دارعلی» به قلم اکبر صحرایی به عنوان نمونهای از آثار طنز دفاع مقدس که از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شده است به شرکت کنندگان در این برنامه اهدا شد.
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه