0

اخبارطنز

 
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:اخبارطنز
شنبه 15 فروردین 1394  1:02 PM

نود و دومین شب شعر طنز شکرخند که آخرین جلسه سال ۹۳ بود، در اسفند ماه ۱۳۹۳ برگزار گردید.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از وبلاگ ارمغان زمان فشمی، رضا رفیع، شکرخند ۹۲ را با ذکر خاطره ای آغاز کرد: از سایت راه آهن برای یکی از همکارانم بلیت خریدم. او دیر به ایستگاه رسید و قطار را از دست داد. بعد از آن دیگر پول من را نمی داد و می گفت من که نتوانستم بروم، چرا باید پول بدهم؟! تا این که در مراسم عروسی اش، وقتی یکی از دوستان او از میهمانان فیلم می گرفت و از آنها می خواست خاطره ای از داماد تعریف کنند، من این ماجرا را تعریف کردم و گفتم با این همه مطالعه فلسفی که ایشان دارد، من یک نکته را نتوانستم بهش بفهمانم و آن این که مشکل او بود که به قطار نرسید، نه من!

وی با اشاره به رفتن آقای محمدرضا رحیمی به هتل اوین و انتظار برای این که ببینیم سرنوشت باقی دوستان چه خواهد شد، افزود: یک بار عزیزی به من گفت چرا این شب شعر تعطیل نمی شود؟ من به او گفتم الان مشکل شما دقیقا چیست؟!

رضا رفیع برای سال پیش رو که سال بز است، آرزو کرد سال بزهای اخفش نباشد. او گفت: آدم باید همه شبکه ها را ببیند تا با مقایسه حرف ها، بتواند حرف حق را تشخیص بدهد، نه آن که مثل بز اخفش هرکس هرچه گفت، تایید کند و سر تکان بدهد. باید از کسی که فقط یک کتاب در کتابخانه اش دارد، ترسید.

حمیدرضا مویدی، اولین شاعر شکرخند اسفند ۱۳۹۳ بود. او درباره شعرش توضیح داد: دو ماه پیش خواب دیدم که در معیت قیصر امین پور هستم. یک خط شعر من می گفتم و یک خط شعر ایشان. این شعر را در همین مورد نوشته ام.

آلودگی صوتی ما را نفروشید
این حاصل شهر است، صدا را نفروشید

در شهر اگر تنگ شده راه نفس ها
این راه گلوگیر هوا را نفروشید

به به چقدر چاله در این کوچه زیاد است
این منظره خوب نما را نفروشید…

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

تشکرات از این پست
Lovermohamad
دسترسی سریع به انجمن ها