پاسخ به:شعرطنزشکرخند
شنبه 23 اسفند 1393 9:42 AM
یکنفر چشمش بدنبال زبان بره بود
بود چشم من ولی دنبال ران گوسفند
گوسفندی سخت حیران گشت قربانی به قطب
کارد دید و ریخت فک وا شد دهان گوسفند
در زمستان برف باراند به تابستان عرق
وقت نشناس است بی شک آسمان گوسفند
در میان رتبه و کاپ و مدال رنگ رنگ
زود باید داد بعضی را نشان گوسفند (فریبا زمانی)
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه