نقش تحصيل در زندگي زنان در دو مرحلة قبل از ازدواج و بعد از ازدواج قابل بررسي است. دختري كه در آستانة ازدواج است اگر داراي تحصيلات و معلوماتي باشد، عميقتر و دقيقتر به مسألة ازدواج و زندگي مشترك مي نگرد و سنجيدهتر عمل ميكند و با بررسي و اعتماد به نفس همسر خود را انتخاب مي كند. فقدان تحصيلات، روحية علمگرايي و عميقنگري را نفي ميكند و قدرت استنباط و تجزيه و تحليل را از افراد میگيرد و باعث ميشود فرد كوركورانه تصميم بگيرد و حتي ديگران به جاي او تصميم ميگيرند كه ممكن است آسيبها و آفتهايي متوجه اينگونه ازدواج شود
دختري كه آگاهانه و با داشتن تحصيلاتي وارد زندگي مشترك ميشود، به عنوان يكي از اركان اصلي خانواده بهتر ميتواند برنامهاي دقيق، هدفمند با سياستهايي مناسب براي زندگي انتخاب كند و آن را مديريت كند، بدون اينكه دچار سردرگمي و نابساماني در زندگي شود.
زندگي مملو از مشكلات و پيچ و خم است، مهم آن است كه انسان چگونه با آنها مواجه شود. فرد تحصيل كرده و زن متكي به دانش و بينش، دستان پرتر نسبت به فرد بي سواد يا كم سواد دارد و البته هر قدر كمّ و كيف تحصيل و علم او بالاتر باشد، در تدبير مشكلات توفيق بيشتري دارد و چون خود به راه كارها و مجاري هدايتي و مشاورهاي در اين زمينه آشناست از آن بهرة لازم را ميگيرد- البته به شرط اين كه او علاوه بر تحصيل از تربيت اخلاقي و روحي نيز برخوردار باشد.