پاسخ به:ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما
سه شنبه 28 بهمن 1393 8:37 AM
چند دیالوگ ابتدایی مربوط به سری جدید پایتخت هستند و دیالوگ های بعدی به پایتخت یک و دو تعلق دارند. عکس ها همگی مربوط به سری سوم سریال پایتخت می باشند.
نقی:من در منزل داماد من سکونت دارم؛ هیچ داغی بزرگ تر از این نیست! دارم به قهقرا می رم من؛ فقط بذارید «برم» من!
***
نقی:ﻣﻦ ﻣﯿ ﺨﻮﺍﻡ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺎﻟﯽ، ﺁﯾﺎ ﺿﺎﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺩﺳﺘِﺘﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺭﻭ ﻣﺎﺷﻪﺗِﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭ
***
نقی: ببین من یه تار گندیده زنم به سر تاپای تو می ارزه! هما من قاطی کنم مردو زن حالیم نمیشه هااااآ
***
نقی: مامان خوب هستی؟ رو براهی؟ جات خوبه؟ مامان بهت گفتم من کشتی رو باختم. من همه چی رو باختم مامان...
قبلا بودی، یه دستی سر من می کشیدی، یه مهربانی با من می کردی الان که...
مامان جان یه دعا کن یه فرجی بشه، شبه عیدی من و زن و بچه من، من شرمنده نشن مادر جان....
مادر اگر زحمتی نبود یه شب یه تک پا هم بیا به خواب بابا یه صحبتی باهاش بکنین عشق تو دیوانه کرده
مادر جان من پیش پیش عید تو هم تبریک می گم، من معذرت می خوام من دیر به دیر میام مادر جان.
***
باریکلا شعبون کد خدا باریکلا...
***
بابا پنجعلی: عباس معصومیه؟
***
ا
***
هما: آقا! ببخشید گنجیشک ۳ کودومه؟
عابر: I can not speak persian!
نقی: گنجِشک! گنجشک!
عابر: no understand!
هما: بیرد تیری!
نقی: بِرد بِرد بِرد بِرد!
هما: نمی فهمه بابا! از یکی دیگه بپرسیم!
پنجعلی: اجنویه؟
ارسطو: آره پنجعلی جان فکر کنم زیاد اومدیم بالا مرز رو رد کردیم!
***
خلایق هر چه لایق!
الو خانوم فدوی!
من می خواستم بگم من چی کمتر از اون آقا دارم که شما به اون متمایل شدین؟!
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟!
من دسشویی هستم! من دسشویی هستم!
آخ آخ آخ! ضبط شد!
ارسطو: عاقا مسخره بازی در نیار به من که دیگه نگووو، عاقا من که تو رو می شناسم، عاقا معلومه که کلیه می دی، خون می خواستم تو ندادی؟ کلیه ام بخوام میدی دیگه.
نقی: عاقا جان خون فرق داره تو الان به من بگو خون - خون بخواه من ۵۰ لیتر ۶۰ لیتر ۷۰لیتر من در خدمتت می ذارم ولی کلیه فرق داره مگر این که من ۳ تا کلیه داشته باشم.