دلم گرفته است
جمعه 17 بهمن 1393 3:30 AM
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست.
فروغ فرخزاد
بگشای پنجره دلت را
بگشای پنجره دلت را
تا آب در خاک نفوذ کند
و ترکهای دلت
بهدست لطافت آب
التیام یابد
بگشای پنجره دلت را
تا عشق را دوباره باور کنی
تا ما بودن را
دوباره از من و تو آغاز کنی
بگشای پنجره دلت را
تا نسیم محبت
بر اجزای وجودت بوزد
و بگویم: دوستت دارم
و بگویی: دوستم داری
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.