صبح بلند
جمعه 17 بهمن 1393 3:22 AM
سلام دوستان
بازم من
خوبین؟
خوشین؟
این شعر رو از دفتر شعر خودم انتخاب کردم......تقدیم به آقا امام زمان(عج)
دوستای ادیب گلم اگه نقصی دیدن _که حتما هست_ با نظر دادن در مورد این شعر بهم گوشزد کنین
"صبح بلند"
دست در دست خدا ،
باد با خود می خواند:
چشم ای یار لطیف؛
می برم من به سوی او پیغام،
که شما می آیی!
ازپس صبح بلند
.
یار بالحن دل انگیزصدایش فرمود:
برو ای باد شمال ،دست خدا همراهت.
***
باد درره می گفت:
چه بگویم ؟!به که گویم؟!،
که هنوزم که هنوزاست،
باید بنوازيد غم منتظری را
.
باد اشکی بریخت،
بندرویا گسیخت.
ودگربار؛
با صدای خش خش برگ ونفس های سحرگاهش ،
صدازد؛
کز صدایش پیچید،
از سرسرو بلند تاسرای موران،
بررخ بی رمق ماه ونگاه کوران،
که کنون وهله ی صبر است ودعا؛
برخیزید!
دست نرگس سرد است؛
دست او بفشارید،
روی لاله نیلی است،
(چه کسی لاله ی نیلی دیده ؟؟)
***
ودگربار ندا داد ،
بخوان!
بهر سلامت باد ِ گل نرگس.
همهمه ای برپاشد،
گل میخک برخاست؛
سخنی در دل داشت،
و به لب جاری ساخت:
من هستم،مي فشارم دستت، نرگس ناز.
***
سخنی می گوید،دردل ظلمت صبح؛
باد آرام بگفت:
تو که هستی که سخن می گویی؟
رود آهسته به سویش آمد؛
- من نوای دل خاموش و خروشان زمینم،
دل او بگرفته،
انتظاری چه بساسخت دلش رابرده.
رود آرام گریست وبه لب جاری ساخت:
که تو کی می آیی؟!
***
شفقی چون خورشید
از دل ظلمت صبح، بدرخشید،
یاس بود او؟!
آری..
کز نوایش برخاست
هق هق وحالت زاری،
که تو کی می آیی؟!
***
وهنوزم که هنوز است هوا تاریک است
دل من، باد ، میخک و یاس می خوانیم
که بیا!
بیا وبگشای گره از عقده ی دل!
می آیی؟!
***
صبح در راه است.
کسی می آید...
اسما شعبانی(ع.م.تنها)
فروردین ماه
1389
منتظرتونم دوستان
قربونتون
یاعلی
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.