وقتي ....
جمعه 17 بهمن 1393 3:18 AM
وقتي كه ديگر نبود
من به بودنش نيازمند شدم .
وقتي كه ديگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم.
وقتي كه ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم .
وقتي او تمام كرد
من شروع كردم.
وقتي او تمام شد
من آغاز شدم.
و چه سخت است .
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگي كردن است ،
مثل تنها مردن!
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.