پاسخ به:تاریخچه طنز
پنج شنبه 3 اردیبهشت 1394 9:22 AM
مهمترین مضامینی که در طنز مورد توجه قرار میگیرند
۱- مشیت الهیگاه مورد اعتراض و تأمل بوده است، برخی از مجذوبان درگاه حق و حکیمان به خود جرأت داده و زبان اعتراض بر حق گشودهاند. اختلاف در آفرینش و بیعدالتی در برخورداری از نعمتها و بیهودگی جهان مهمترین موضوعاتی هستند که اینگونه طنزها را میسازند. اینگونه اختلافات برخی آگاهان نکتهبین را واداشته ضمن اعتراض بر سرنوشت به چون و چراهای طنزآمیز بپردازند. گاهی برخی از این اعتراضها خالی از لطف نیست.
ناصر خسرو در قصیدهای که با همین مضمون سروده، میگوید:
خدایا راست گویم فتنه از توست
ولی از ترس نتوانم جغیدن
لب و دندان ترکان ختا را
نبایستی چنین خوب آفریدن
۲-گاه طنزپرداز حمله خود را متوجه کل بشر میکند و آنها را به تمسخر میگیرد که ممکن است ناشی از دیدگاه بدبینانه طنزپرداز نسبت به نوع انسان باشد. «براساس چنین بینشی بدی بر انسان غالب است و نیکی در وجود او نایاب، پیش کشیدن حقیقت به زبان طنز باعث میشود که انسان از گرایش به سوی زشتیها و پلیدیها دست بردارد.»
۳- گاهی مردم یک شهر یا یک منطقه خاص، مورد طنز و ریشخند قرار میگیرند و بعضاً صفاتی خاص به آنها نسبت داده میشود که همان صفات دستاویزی برای طنز میشود به گونهای که با ذکر نام شهر، صفاتی که مردم آن شهر به آن موصوفند، در ذهن تداعی میشود در ضربالمثلها و لطیفهها این مضمون بیشتر به چشم میخورد.
درگذشته برخی شاعران با هجویههایی که درباره مردم یک شهر میگفتند، سبب میشدند تا صفاتی به نام مردم آن شهر ثبت شود. مردم سرزمینهای مختلف نیز با ملل و اقوام و ساکنان سرزمین دیگر، که آنها را غیرخودی میانگارندگاه چنین برخوردی دارند و آنان را فاقد برخی صفات معمولی و متعارف میدانند و اسباب شوخی و خوشطبعی خود قرار میدهند.
۴- نابسامانیهای اجتماعی نیز ممکن است به اشکال گوناگون، موضوع طنز واقع شود.گاه طنز خصلتهای ناپسندی را هدف انتقاد قرار میدهد که جنبه اجتماعی دارد و ناظر به روابط اجتماعی (همچون رشوه و...) است. گاهی هدف انتقاد طنز یک گروه اجتماعی است که ممکن است از هر قشری باشند، در این صورت آنچه باعث میشود گروهی هدف انتقاد طنزپرداز قرار گیرند، ویژگی مشترکی است که در میان آن گروه وجود دارد و مایه رنجش و آزار طنزپرداز و دیگران است.
۵- مضامین سیاسی نیز مورد توجه طنزپردازان بوده است. روابط سیاسی حاکم بر جامعه، حکومتهای ستمپیشه و زمامداران ستمگر هدف طنزند در این صورت انتقاد از جانب کسانی صورت میگیرد که به حکومتها وابسته نیستند و چنین چیزی در تاریخ ما تا قبل از انقلاب مشروطه، کم است. طنز سیاسی درگذشته اغلب از زبان دلقکها و دیوانهنمایان و مجانین عقلا، بیان میشده است. از دوره مشروطه به بعد طنز سیاسی گسترش قابل توجهی مییابد و طنزپردازان با صراحت به انتقاد طنزآمیز از نابکاریهای ستمگران و خائنان به وطن میپردازند.
۶- تعصبات و سختگیریهای مذهبی و ریاکاری و ظاهرنماییها همواره از مهمترین آماج و اهداف حمله طنز بوده است. زیرا مقدسنمایان کسانی هستند که با دستاویز قرار دادن مذهب و سوءاستفاده از اعتماد مردم، زشتترین و خطرناکترین مفاسد اخلاقی و معنوی و اجتماعی را به وجود میآورند.
۷- مضمون طنز ممکن است ناظر بر مسائل ادبی باشد یعنی مباحثات و محاجات ادبی میان نویسندگان و شاعران عاملی است بر شکلگیری طنز که در آن صورتگاه مسائل سیاسی و اجتماعی هر عصر، مطرح و از آن به شکلی طنزآمیز انتقاد میشود. البته مباحثات ادبیگاه به هجو میانجامد.
۸- در نوشتهها و سرودههای طنزآمیز مردان و زنان یکی از موضوعاتی هستند که یا هدف انتقاد آنها در طنز بودهاند یا موضوعی برای هزلیات و لطیفهها بیوفایی و غیرقابل اعتماد بودن، جاهل و اهل خرافات بودن، اسراف، خودآرایی، زشتی و بیاندامی و مسائل متعدد دیگر، خصوصیاتی است که در اینگونه طنزها مضمون واقع میشود. اما در شعر معاصر، مضمون انتقادهای طنزآمیز درباره زنان با توجه به تغییر دیدگاههای سنتی، نسبت به گذشته تفاوت پیدا کرده است. امروزه از خود بیگانگی زنان و فریفتگی در مقابل زرق و برقها از مضامین مورد توجه در طنز است.
به قلم فاطمه کرد چگینی/برگرفته از «کتاب طنز 5»/گردآوری سیدعبدالجواد موسوی/انتشارات سوره مهر
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه