پاسخ به:خداحافظی
سه شنبه 14 بهمن 1393 8:52 AM
سلام سید جون
این روزا چقدر روزای بدیه . اون از آبجی سلما اینم از تو . باز هم مشهد بیا تا منو فرزاد بیایم ببینیمت . امیدوارم سید جون هر کجا که باشی موفق باشی
سلام بر داداش محسن .خوبی داداش؟بچه ها خوب هستند؟
بالاخره قرار بود برم دیگه همه هم میدونستند الان موقع رفتنه.
حتما-نگران نباش دانشگاه برم از هر سه ماه یک بار میام مشهد با هم دانشگاهیام.
تشکر داداش
قربونت سیدجون خوبم . بچه هام هم خوبن دست بوسن . اجازه بده این دم رفتن یه شعری یادم اومد بخووونم (خیالت راحت موجازه )
بی تو نفس کشیدن برای من حرومه ، از تو جدا نبودن همیشه آرزومه
عشق من و تو افسوس قصه ی ناتمومه ، کاشکی منم میگفتم عاشقی کدومه
سرم هرچی بیاره میگم عیبی نداره ، خدا خودش رحیمه
یه روز شادی یه روز غم ، یه روزی زیاده یه روز کم ، کار اوستا کریمه
بردی دل از دستم ، رندونه رندونه ، دیونه ام کردی ، دیونه دیونه ، کشتی منو بی بهونه
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست