پاسخ به:داستان هایی از حضرت مهدی (عج)
جمعه 22 خرداد 1394 7:16 PM
روزی مرد خراسانی نزد امام جعفر بن محمد صادق علیهما السلام نشسته بود.. مرد خراسانی به امام عرضه داشت:
چرا قیام نمی فرمایید.. در خراسان همه شیعه هستند و مشتاق شما و منتظر قیام شما هستند.. امام صادق علیه السلام تأملی فرمودند. بعد دستور دادند تنور منزل را روشن کنند.
تنور را روشن کردند. امام به آن مرد خراسانی فرمودند: برو و داخل تنور بنشین. آن مرد خراسانی که دیده بود تنور روشن است و داغ ترسید و از امام صادق علیه السلام بابت بی ادبی و گناهان خود عذر خواهی کرد.
در آن هنگام یکی از اصحاب حضرت به نام هارون مکی وارد بر امام شدند. هنوز دم در ایستاده بود که امام صادق علیه السلام فرمودند: هارون برو و داخل تنور بنشین. هارون کفش های خود رو در آورد و در دست خود گرفت و وارد تنور شد.
امام صادق علیه السلام رو به مرد خراسانی کردند و فرمودند: خب از خراسان بگو. چه خبر از شیعیان و مردم آنجا.. مرد خراسانی گفت: آقا این بنده ی خدا در تنور دارد میسوزد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: برو و هارون را ببین. مرد خراسانی رفت و دید که هارون نشسته در حالی که آتش برایش سرد شده. آقا امام صادق فرمودند:
ای مرد خراسانی چند نفر مانند این شخص ما در خراسان داریم؟؟ آن مرد پاسخ داد: به خدا یک نفر هم نیست.. امام فرمودند: به خدا اگر فقط 5 نفر به مانند این داشتم الان قیام می کردم..
آری چقدر سخت است یار امام بودن..
حالا این شما و این داستان... چندتا هارون مکی داریم که انقدر داریم میگیم آقا ظهور کن؟؟؟؟