0

داستان هایی از حضرت مهدی (عج)

 
ghasem8224
ghasem8224
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1393 
تعداد پست ها : 1025
محل سکونت : خراسان جنوبی

دو قضیه از تشرف خدمت حضرت مهدی علیه السلام
پنج شنبه 30 بهمن 1393  11:00 AM


نقل قول nazaninfatemeh

دو قضیه از تشرف خدمت حضرت مهدی علیه السلام

 

مرحوم آقا شیخ حسن یاسین درباره ی تشرفات خود نقل می کنند:

مرتبه ی دوم وقتی بود که در سرداب مشرف شدم در صفّه ی آخر سرداب نشسته بودم جمعی از زوّار عرب وارد شدند بنای هیاهو و داد و قال گذاشتند و آواز خود را بلند کردند من با ایشان تغیّر کردم و گفتم:«چرا احترام سرداب مقدس را نگاه نمی دارید و آواز خود را بلند می کنید؟»

دیدم مقارن با این حال شخص مجللی نشسته بالای سجاده ی خود ، از روی عتاب به من فرمود:«یا شیخ! آیا وقت آن نشده است از برای کسانی که ایمان آورده اند این که خاشع و ترسان شود دلشان از برای یاد خدا؟» سوره حدید آیه 16

شیخ حسن گوید: از هیبت آن شخص و آن کلام موی بر اندامم برخاست و حالم متغیر شد و به خود آمدم و توبه کردم و مظنّه پیدا نمودم که این امام زمان علیه السلام است.

***********

صاحب کتاب مفتاح الکرامه – سید جواد عاملی – فرمود:

شبی استادم سید بحرالعلوم از دروازه ی شهر نجف بیرون رفت و من نیز به دنبال او رفتم تا وارد مسجد کوفه شدیم.

دیدم آنجناب به مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام رفتند و با امام زمان ارواحنا فداه مشغول گفتگو شدند.از جمله از آن حضرت سوالی پرسیدند.

ایشان فرمودند:«در احکام شرعی وظیفه ی شما عمل به ادله ی ظاهری است و آنچه از این ادله به دست می آورید ، همان را باید عمل کنید.»

 

 

منبع:ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا ص179 و 187

مولف:محمد یوسفی

نازنین جان خیلی عالی بود



 

http://www.axgig.com/images/46102340277214272922.jpg

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها