نامه به ابن مهزیار
سه شنبه 14 بهمن 1393 10:25 AM
محمد بن ابراهیم بن مهزیار (ره) كه پسر وكیل امام حسن عسكری (ع) در اهواز بود می گوید: بعد از وفات امام حسن عسكری (ع)، درباره جانشین آن حضرت ، شك كردم ، و نزد پدرم (ابراهیم) مال زیادی كه مربوط به امام (ع) بود، جمع شده بود، پدرم آن مال را برداشته و سوار كشتی شد، و من نیز برای بدرقه به دنبالش رفتم ، در كشتی تب سختی كرد و گفت : پسر جان مرا بر گردان كه این بیماری ، نشانه مرگ است ، و به من گفت : نسبت به این مال از خدا بترس (و آن را از دستبرد و رثه و دیگران حفظ كن و به صاحبش برسان)، و وصیت خود را به من كرد و پس از سه روز از دنیا رفت . من با خود گفتم : پدرم وصیت بی موردی نكرده است ، من این اموال را به بغداد می برم و خانهای در آنجااجاره می كنم ، و این اموال را در آنجا نگه می دارم تا امام بر حق برای من ثابت گردد، آنگاه آن اموال را به او می سپردم ... به بغداد رفتم و اموال را در خانه ای اجاره ای ، كنار شط، جای دادم ، پس از چند روز از آستان قدس امام زمان (ع) نامه ای برای من آمد كه نمام مشخصات آن اموال ، و حتی قسمتی از آن را كه خودم نمی دانستم ، در آن نامه نوشته شده بود، من اطمینان یافتم و همه آن اموال را به آن نامه رسان سپردم ، پس از چند روز، نامه دیگری آمد كه ما تو را به جای پدرت نصب كردیم ، خدا را شكر و سپاسگزاری كن.
منبع : داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست