0

"هر روز یک خاطره و وصیتنامه از شهدا"

 
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:"هر روز یک خاطره و وصیتنامه از شهدا"
چهارشنبه 6 اسفند 1393  1:02 AM

در زمان اسارت ، بعثى ها از خواندن نماز و قرآن و حتى صلوات فرستادن ما وحشت داشتند و مانع اين كارها مى شدند. در آسايشگاه هاى 50 نفرى ما، خواندن نماز جماعت ممنوع بود، آن ها طورى براى ما برنامه ريزى كرده بودند كه در هر گوشه فقط يك نفر بايد نماز مى خواند. يعنى چهار گوشه فقط چهار نفر.با اين برنامه مثلا نماز و مغرب و عشاى ما تا ساعت 12 شب طول مى كشيد. يك شب يكى از اسرا كه از ناحيه چشم جانباز و مجروح بود در گوشه اى مشغول نماز شد و نفر قبل از او را كه در آن جا بود نديد. سرباز آسايشگاه اين را ديد و ارشد آسايشگاه را صدا زد و او را به باد ناسزا گرفت كه چرا در كنار هم نماز مى خوانيد و اين در حالى بود كه همان دو نفر هم با فاصله نسبتا زيادى از هم مشغول نماز بودند. فردا آن برادر را با كابل و وسايل ديگر كتك زدند. در مورد تلاوت قرآن اگر از ساعت 9 شب بعد كسى را مى ديدند تنبيه سفت و سختى مى شد و در مورد روزه گرفتن هم ما اجازه برخاستن قبل از اذان صبح را نداشتيم ، ولى اگر كسى مى توانست مقدار كمى نان از روز نگه دارد شب در زير پتو مخفيانه آن را مى خورد تا بتواند روزه بگيرد. 
منبع : نماز عشق - عليرضا داج

     Android iOS , Windowsphone , Symbian , JavaMobile Review ,Learning

تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها