0

"هر روز یک خاطره و وصیتنامه از شهدا"

 
ria1365
ria1365
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 7868

پاسخ به:"هر روز یک خاطره و وصیتنامه از شهدا"
جمعه 17 بهمن 1393  1:16 AM

به سقوط خرمشهر چیزی نمانده بود. بهنام می‌رفت شناسایی. چند بار او را گرفته بودند، اما هر بار زده بود زیر گریه و گفته بود: «دنبال مامانم می‌گردم،‌ گمش كردم.» عراقی‌ها هم ولش می‌كردند. فكر نمی‌كردند كه بچه‌ سیزده ساله برود شناسایی! 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها