پاسخ به:مبحث 83 طرح صالحین: «اهمیت حجاب در زندگی و جامعه اسلامی»
شنبه 27 دی 1393 12:34 AM
«عفاف» نيز واژهاي عربي است كه با فرهنگ اسلامي و ديني وارد زبان فارسي شده است. «عفاف» را به معناي خود نگهداري و بازداشتن نفس انساني از محرمات و خواهشهاي شهواني دانستهاند. راغب در مفردات ميگويد: «عفّت، حالت نفساني است كه مانع تسلّط شهوت بر انسان ميشود و انسان عفيف كسي است كه با تمرين و تلاش مستمر و پيروزي بر شهوت، به اين حالت دست يافته باشد.» در قاموس قرآن آمده است: «عفّت، به معناي مناعت است. در شرح آن گفتهاند: حالت نفساني است كه از غلبة شهوت بازدارد. پس بايد عفيف به معناي خودنگهدار و با مناعت باشد».
«عفاف» اصطلاحي اخلاقي است. عالمان اخلاق، عفاف را در شمار مهمترين فضايل اخلاقي جاي دادهاند و فيلسوفان در حكمت عملي به آن پرداختهاند. ملاصدرا در اسفار عفاف را چنين تعريف ميكند: «عفاف، منشي است كه منشأ صدور كارهاي معتدل ميشود؛ نه پردهدري ميكند و نه گرفتار خمودي ميشود».
خواجه نصيرالدين طوسي در تعريف آن مينويسد: «عفاف آن است كه نيروي شهوت مطيع عقل باشد تا تصرف او به اقتضاي رأي او بود و اثر خيريت در او ظاهر شود و از تعبد هواي نفس و استخدام لذات فارغ».
علامه سيدمحمدحسين طباطبائي، عفاف را از اصول سه گانه فضيلتهاي اخلاقي ميداند كه صبر، حيا، ايثار، سخاوت، و... بر شاخه آن ميرويد. او پس از آنكه قواي شهواني، غضبي و فكري را منشأ و خاستگاه تمام اخلاق انساني برميشمرد، ميگويد: «حد اعتدال در قوة شهواني «عفاف» و افراط و تفريط در آن«شَرَه» و «خمود» ناميده ميشود». بر اين اساس عفاف، معنايي فراختر از پاكدامني و پالودگي از فحشا و زنا دارد. قرآن كريم و نصوص روايي نيز، عفاف را در معناي وسيعتر از عفاف و پاكي جنسي به كار برده و آن را به معناي در پيش گرفتن رويه اعتدال، خودنگهداري، تسلط بر خويشتن، صبوري و ايستادگي در برابر كامجويي ناروا ميداند كه در حوزه تمايلات جسمي و جنسي ميگنجد و نفس انساني خواهان برآورده شدن بيقيد و شرط آن نيازهاست. در شمار شواهد قرآني كه بيانگر اين معناست، ميتوان به نمونههاي زير اشاره كرد:
1. در سورة مباركة « نور» پس از آنكه خداوند مسلمانان را ترغيب به ازدواج و همسرگزيني ميكند و به مؤمنان دستور ميدهد زنان و مردان بيهمسر را همسر دهند، ميفرمايد: «و كساني كه زمينهاي براي ازدواج نمييابند، بايد پاكدامني پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بينياز گرداند» (نور:33).
چنانكه در اين آيه، عفاف به معناي خويشتنداري از گناه و شكيبايي در برابر كمبودهاي زندگي و نيازهاي جنسي آمده است.
2. در سورة مباركة بقره، گروهي از نيازمندان و فقيران، به عفاف و خويشتنداري توصيف و ستايش شدهاند. آنان كساني هستند كه از يكسو توان و نيرو براي كار و كسب معاش ندارند و از سوي ديگر، در عين نيازمندي و تهيدستي، از گدايي و اظهار نياز پرهيز ميكنند. چندان كه اگر كسي از نزديك به حال ايشان آگاهي نداشته باشد، آنان را بينياز ميانگارند. «(انفاق شما، مخصوصاً بايد) براي نيازمنداني باشد كه در تنگنا قرار گرفتهاند، نميتوانند مسافرتي كنند (و سرمايهاي به دست آورند) و از شدت خويشتنداري، افراد ناآگاه، آنان را بينياز ميپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان ميشناسي و هرگز با اصرار چيزي از مردم نميخواهند». (بقره:273). در اين آيه، واژة «عفاف» در معنايي فراتر از عفاف جنسي به كار رفته است، و آن عبارت است از: عفاف معيشتي و اقتصادي.
Android , iOS , Windowsphone , Symbian , Java, Mobile Review ,Learning