راهکارهایی برای گفتمانسازی در اقتصاد مقاومتی 1
سه شنبه 23 دی 1393 11:53 PM
شرایط اقتصاد داخلی و محیط سیاسی پیرامون ایران بهگونهای رقم خورده که راهبردی خاص در مدیریت اقتصاد ملی در دستور کار قرار گرفته است که از آن باعنوان «اقتصاد مقاومتی» یاد میشود.
اقتصاد مقاومتی از اندیشه و فرهنگ بومی ریشه میگیرد. مبانی تئوریک اقتصاد مقاومتی بر پایهی فرهنگ اسلام و اقتصاد اسلامی است که با الگوگیری از عدالت مورد نظر مکتب اقتصادی اسلام طراحی شده است. مباحث اخلاقی اقتصاد اسلامی مانند حقطلبی، رعایت انصاف، تقوا و کار برای خدا، تولید، کسب ثروت و استفادهی صحیح از آن نیز بسیار مهم هستند و به همین علت در این مکتب نیروی کار از ارزش در خور توجهی برخوردار است. اما پیادهسازی رویکردهای جدید نیازمند فرهنگسازی و ایجاد بستر مناسب است. شاید به همین علت باشد که شعار سال ۱۳۹۳ با محوریت و ترکیب هر دو مقولهی اقتصاد و فرهنگ طراحی گشته است.
اقتصاد ایران در شرایطی قرار دارد که هم میخواهد از رشد نسبی برخوردار باشد و هم اینکه در مقابل نیروهای استکباری بایستد. طبیعی است که پیادهسازی این راهبرد نیازمند اقدامات خاصی در نظامهای اقتصادی کشور در حوزهی تولید، توزیع و مصرف و اجرای پیرامون آن است. با این حال، آنچه مهمتر و زیربناییتر از این اجزا و اقدامات است، تمهید زیرساختها و بایستههای فرهنگی و اجتماعی این موضوع مهم و ملی است. هرچند در بسیاری از طرحها و پروژههای ملی، سخن از تهیهی پیوست فرهنگی و اجتماعی میرود، اما در این راه به چیزی فراتر از پیوست فرهنگی نیاز است و آن اطمینان خاطر از مهیا شدن زیرساختها، بهویژه در عرصهی فرهنگ است.
بسیاری از محققان علوم اقتصاد ریشهی مسائل اقتصادی را در فرهنگ میدانند. میان اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور و نحوه و سبک زندگی و فرهنگ اقتصادی و الگوی ذهنی و رفتاری جامعه رابطهی مستقیمی وجود دارد و ریشهی اصلاح مسائل اقتصادی در اصلاح فرهنگ اقتصادی، سبک زندگی مردم، الگوی مصرف و توسعهی فرهنگ کار و تلاش و تولید ملی است. تحقق اقتصادی، که از انعطاف و چابکی لازم در مواجهه با تهدیدات و چالشهای بیرونی برخوردار باشد و در صورت نیاز بتواند خود را با شرایط تحمیلی تطبیق دهد به هوشمندی و هدفمندی رفتار و فرهنگ اقتصادی نیازمند است. طبیعی است متناسب با رفتار و فرهنگ اقتصادی مطلوب بایستی مؤلفههای جامعهپذیری آن نیز تبیین و عزم عمومی برای تحقق آن به لحاظ فکری و روانی بسیج گردد.
برای نمونه، یکی از بارزترین جلوههای این مسئله را در سبک زندگی اقتصادی جامعه میتوان دید. بسیاری از صاحبنظران و اقتصاددانان نیز معتقدند که بنای اقتصاد مقاومتی از دل رفتارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم بیرون میآید. از این رو، به نظر میرسد که در مقطع کنونی، نیازمند یک رویکرد انقلابی و جهادی در سبک زندگی هستیم. آنگونه که مشاهده میگردد، در دورههای اخیر، الگوهایی از سبک زندگی مصرفگرا (مصرف مبتنی بر لذت) و تجملاتی در جامعهی ما رسوخ یافته است. حال آنکه این مسئله دقیقاً در تضاد با آموزههای اجتماعی دین مبین اسلام در ترویج الگوی «مصرف براساس نیاز» است. در چارچوب راهبرد اقتصاد مقاومتی، مسئلهی اصلاح الگوی مصرف امری قابل توجه و جزء نیازهای بنیادین تلقی میشود.
بسیاری از محققان علوم اقتصاد ریشهی مسائل اقتصادی را در فرهنگ میدانند. میان اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور و نحوه و سبک زندگی و فرهنگ اقتصادی و الگوی ذهنی و رفتاری جامعه رابطهی مستقیمی وجود دارد و ریشهی اصلاح مسائل اقتصادی در اصلاح فرهنگ اقتصادی، سبک زندگی مردم، الگوی مصرف و توسعهی فرهنگ کار و تلاش و تولید ملی است.
از این رو، «بازمهندسی رفتار مصرفکننده براساس اقتضائات ملی» باید محور شکلدهی به الگوی مصرف مطلوب در اقتصاد مقاومتی باشد. مؤلفههای اقتصادی و حتی فناوری، ارتباط تنگاتنگی با ساختهای فرهنگی جامعه دارند. میتوان گفت که تولید، توزیع و مصرف یک کالا در ارتباط مستقیم با نگرشها و رفتار افراد جامعه است. از این رو، تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند تحقق پیششرطهای فرهنگی و اجتماعی آن است. مثال دیگری که در توضیح این ضرورت میتوان به آن اشاره کرد، «امنیت روانی جامعه در مواجهه با تلاطمهای اقتصادی» است. یکی از ابزارهای تأثیرگذاری دشمنان در جنگ اقتصادی بهرهگیری از نوسانات برای بر هم زدن آرامش روانی حریف و ایجاد عدم تعادل در آن از طریق عملیات ادراکی است. نگرانی مصرفکننده از کمبود یا گرانی احتمالی یک کالا در حال حاضر یا آیندهی نزدیک تا حدودی طبیعی به نظر میرسد، اما نکتهی مهم نوع مواجهه با موضوع در یک جامعه با آرمانهای اسلامی و در حال مقاومت اقتصادی است. با اندکی برنامهریزی فرهنگی و اقدامات متناسب، میتوان آسیبهای احتمالی را برطرف نمود. توجه به این مثالها، اهمیت تمهیدات فرهنگی و اجتماعی، اقتصاد مقاومتی را بهخوبی روشن میسازد. اگر فرهنگسازی لازم در این مورد انجام شود، دشمن نمیتواند از تحریمهای اقتصادی بهعنوان اهرم فشار بر دولت و مردم استفاده کند.
اگر رویکرد ما حمایت از تولیدات داخلی و تقویت چرخهی صنعت ملی باشد، ابزار دشمن برای اعمال فشار در حوزههای اقتصادی عملاً بدون نتیجه میماند. الهامبخش بودن برای حل بحرانهای اقتصادی جهان و به وجود آوردن فرصت برای مردم و فعالان اقتصادی برای نقشآفرینی از دیگر آثار اقتصاد مقاومتی است. پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل ناکامی و عقبنشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران میشود و افزون بر آن، برای برخورد با موارد مشابه در آینده نیز ظرفیت بالقوهی خوبی را پدید میآورد. شاید این تصور برای برخی وجود داشته باشد که اقتصاد مقاومتی، فقط برای دوران گذار و شرایط تحریم و به منظور دوام آوردن در برابر فشارهای مقطعی است و اقتصادی نیست که راه را به سوی پیشرفت هموار کند؛ اما اقتصاد مقاومتی، در حقیقت، اقتصاد پیشرفت و توسعه و رویکردی تحولخواه است که با عنایت کامل به ظرفیتهای درونی کشور و نظام و برای شتاب بخشیدن به روند پیشرفت تنظیم گردیده است. سندی با این سطح از تفصیل و اهمیت، بیانگر جایگاه اقتصاد و اجتماع پر نشاط و دارای تحرک در جمهوری اسلامی ایران است. برخی اینگونه تبلیغ میکنند که رسالتهای انقلابی با رفاه عمومی و جامعهی تولیدگر ارتباطی ندارد؛ اما سند سیاستهای ابلاغی بهوضوح نشان میدهد که تولید و اقتصاد در کشور تا چه اندازه اهمیت دارد و همواره با نگاهی برآمده از تحولات دانشی و بینشی در عرصهی اقتصاد، به دنبال سامان دادن اقتصاد و خلق توسعه است. سیاستهای ابلاغشده برای خلق اقتصاد مقاومتی، راه کلی پیشرفت کشور و اولویتهای اقتصادی را مشخص میکنند. البته کار زیادی باید روی این سیاستها انجام گیرد تا الگوی توسعه و پیشرفت کشور دقیقتر مشخص شود، اما میتوان ادعا کرد که اصول و اولویتهایی که الگوی توسعهی اقتصاد کشور باید بر آنها بنا شود مشخص شدهاند.
Android , iOS , Windowsphone , Symbian , Java, Mobile Review ,Learning