پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی
سه شنبه 16 دی 1393 10:01 AM
شبکه های اجتماعی، امکان جدیدی بود که در پرتو اینترنت، در اختیار کاربران قرار گرفت و این در حالی است که هیج کس تصور نمیکرد روزی جنبهی اجتماعی اینترنت به صورت کاربرد اصلی آن درآید،. این سرویس در عین مفید بودن واشتراک و تبادل سریع اطلاعات، ممکن است بسیار مخرب نیز باشد. دراین بخش قصد داریم به بیان آثار و پیامدهای منفی این شبکهها بپردازیم.
1. شکل گیری وترویج سریع شایعات واخبار کذب
به سبب فقدان امکان شناسایی هویت واقعی اعضا وکنترل محتوای تولید شده توسط کاربران شبکههای اجتماعی، یکی از پیامدهای منفی و مهم این شبکهها، شکلگیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذبی خواهد بود که برخی اعضای این شبکهها، با اهداف خاص و غالبا سیاسی منتشر میکنند.
2. تبلیغات ضد دینی و القای شبهات
در شبکههای اجتماعی اینترنتی نیز مانند سایر رسانهها، افراد و گروههای مغرض با اهداف از پیش تعیین شده و با شیوههای مخصوص، تبلیغات ضد دینی و حمله به اعتقادات مذهبی را انجام میدهند که پس از تحقیق و ریشهیابی، هدف اصلی گردانندگان برخی از این شبکه ها را دینزدایی و حمله به مقدسات مییابیم.
3. نقض حریم خصوصی افراد
معمولا شبکههای اجتماعی ابزارها و امکاناتی را دراختیار کاربران خود قرار میدهند که آنان بتوانند تصاویر و ویدئوهای خود را درصفحهی شخصی خود قرار دهند. همینطور، کاربران میتوانند اطلاعات شخصی خود را در این شبکهها قرار دهند. البته، در اغلب شبکههای اجتماعی، برای حفظ حریم خصوصی افراد راهکارهایی ارئه شده است؛ برای مثال دسترسی به تصاویر و اطلاعات را با توجه به درخواست کاربر محدود میکنند یا اجازهی مشاهدهی پروفایل کاربر را به هرکسی نمیدهند، ولی این راهها کافی نیست. مشکلاتی از قبیل ساخت پروفایلهای تقلبی در شبکههای اجتماعی و فقدان امکان کنترل آنها به علت حجم زیاد این هرزنامهها، باعث میشود که افرادی با پروفایلهای تقلبی به شبکههای اجتماعی وارد شوند و با ورود به حریمهای خصوصی افراد مدنظر، تصاویر و اطلاعات آنان را سرقت کنند و تصاویر را در اینترنت پخش کنند.
4. تاثیرات منفی رفتاری
هر شبکهی اجتماعی، فرهنگ ارتباطی خاص خود را دارد؛ یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به فردی را برای خود برگزیده است. البته، میتوان شبکههایی را یافت که فرهنگ ارتباطاتی تقلیدی برای خود برگزیدهاند. فرد با عضویت در هر شبکهی اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود؛ از جمله مواجهه، تکیه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تیپ شخصیتی و ظاهری.
بدون تردید، میزان تاثیرپذیری فرد از این محیط، صفر مطلق نخواهد بود و هر شبکهی اجتماعی، هویت مطلوب خود را ترویج میکند؛ مثلا در سایتهایی مثل فیسبوک و فرندفیدز وتوییتر، کاربر در کنار این که عضو جامعهی بزرگ پایگاه مربوط است، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نیز عضو میشود. هریک ازاین گروهها وابستگی خاص خود و به تبع آن، فرهنگ ارتباطاتی مخصوص را دارد. فرد در تاثیرپذیری از فرهنگ ارتباطاتی این گروهها بر خود لازم میداند که هویت کنشهای کلی خویش در ارتباط با دیگران را تغییر هویت داده و هویت وی موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد، بدون تردید این در هویت واقعی فرد بیتاثیر نخواهد بود. علاوه بر این، در بعد روانی، به انعطافپذیری هویتی و شکلگیری هویتهای مجازی جدید منجر میشود. به طورکلی، همهی اجزای شبکههای اجتماعی که فرد با آن در تعامل است، در ضمیر ناخودآگاه او تاثیر میگذارد؛ یعنی هویت ارتباطاتی فرد چیزی نیست که به ضمیر ناخودآگاه او مرتبط نباشد.
5. استفاده از شبکههای اجتماعی برای کنترل یا هدایت سیاسی در جهت اهداف و مقاصد سیاسی خاص
تضعیف دولتهای ملی و اشاعهی اطلاعات سیاسی و کاهش مشارکت سیاسی افراد و گروهها، از آثار سیاسی این شبکههاست. دول غربی، ماهرانه، با استفاده از امکانات تکنولوژی و ارتباطات، مانند اینترنت، به سازماندهی سایتهای انتقادی علیه یک دولت میپردازند. این شبکهها قادراند به میزانی چشمگیر، شانس کنترل سیاسی و مردم فریبی را افزایش دهند؛ زیرا پیشرفت تکنولوژی چنان از ارتقای بصیرت افراد پیشی میگیرد که افراد هنگام رویارویی با تکثیر سریع اطلاعات، کاملا بیدفاع میمانند. این به معنای خارج شدن سیاست از فرآیند عقلانی است. آسیب دیگر این شبکهها، تاثیر در افکار عمومی و بسیج آن است؛ به گونهای که به واسطهی این رسانهها، نوعی فضای عمومی شکل میگیرد و بسیاری از افراد، بی آنکه یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، در فکر و عمل مانند یکدیگر هستند. براین اساس، آنان از طریق تولید پیام و شعار واندیشه، به شیوهای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و تصویر و تصورات، دستکاری و بسیج میشوند. درنهایت، فعالیت سیاسی این امکان را مییابد که با زندگی روزمره آمیخته شود. در این صورت، دیگر مانند گذشته، نیازی نیست که برای تبدیل افکار عمومی به نیروی اجتماعی و تغییر اوضاع سیاسی، به اهرمی مانند حزب سیاسی متوسل شد. اگر این تغییر در افکار عمومی پیدا شود، در مواقع خود مردم راه را باز میکنند و به اعمال نیرو و فشار و زور از طریق اهرمهای جدا از مردم، احتیاجی نیست.
فیسبوک، تویتر و فرندفیدز، از جمله سایتهایی هستند که قابلیت شبکهسازی وسیعی در اینترنت ایجاد کردهاند. در برخی مواقع، این شبکهها به عنوان سربازان جدید جنگ نرم دول غربی، اقدامات خود را به فضای وقایع جامعه نیز تسری دادهاند و هماهنگی و سازماندهی بسیاری از تجمعهای سیاسی و اعتراضی را ضد دولت هدف، برعهده گرفته اند.
0
دوست من خدا