آیا مجازات زناکار در ملا عام واجب است؟
اجرای برخی حدود و تعزیرات در ملأ عام طی سال های گذشته، یکی از مباحث بحث برانگیز بوده و واکنش صاحب نظران مسائل شرعی، اجتماعی و حتّی سیاسی را برانگیخته است.
بررسی فقهی مسأله اجرای مجازات در ملأ عام نشان می دهد که هیچ گونه دلیل شرعی بر وجوب و یا حتّی استحباب اجرای مجازات اعم از قصاص، حدود و تعزیرات در ملأ عام وجود نداشته و ادلّه فقهی مورد ادعا، صرفاً بر حضور عدّه ای معدود از افراد مۆمن و مورد اعتماد، دلالت دارد.
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ غ– وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ غ– وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُۆْمِنِینَ [24:2]
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مۆمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!
خداوند در قرآن مطرح نموده است که زناكار، اعم از مرد و زن، باید مجازات شود و مجازاتش را هم قرآن تعیین كرده است: " صد تازیانه ". صد تازیانه باید به مرد زناكار زده شود و صد تازیانه به زن زناكار. همچنین به مۆمنین آگاهی میدهد كه در مورد این مجازات مبادا تحت تأثیر عواطفتان قرار بگیرید، مبادا دلتان رحم بیاید و بگویید با خوردن صد تازیانه دردش میآید پس یك مقدار از آن را اجرا نكنیم، كه اینجا جای رحم نیست. میگوید مبادا در اینجا عواطفتان به هیجان بیاید و سبب شود كه عملا تسامحی در اجرای این حد قائل شوید و به اصطلاح امروز یك وقت فكر نكنید این عمل، "غیر انسانی" است، نه، " انسانی " است.
اجرای مجازات در ملاعام نهتنها اهداف و مصالح نهفته در مجازات را تامین نمیکند بلکه اجرای آن باعث وهن و تضعیف وجهه رحمانی دین میشود و کم شدن تمایل افراد به دین یا بیعلاقگی یا مواضع خصمانه آنها را در پی خواهد داشت و دیگر اینکه برای مجرم مظلومیت به ارمغان میآورد
می گوید این مجازات را در خفا انجام ندهید چون این مجازات برای این است كه دیگران عبرت بگیرند. حتما یك جمعی از مۆمنین باید در موقع اجرای این مجازات حاضر و ناظر باشند و ببینند. مقصود این است كه وقتی این حكم اجرا میشود باید به گونهای اجرا شود كه همه مردم آگاه شوند كه فلان مرد یا زن زناكار این حد دربارهاش اجرا شد، نه اینكه مخفیانه اجرا شود، باید علنی اجرا شود.
خداوند در سوره نور آیه 2 می فرماید: «الزانیه و الزانی فاجلدوا كل واحد منهما مأه جلده و لا تأخذكم بهما رأفه فی دین الله ان كنتم تۆمنون بالله و الیوم الاخر و لیشهد عذابهما طایفه من المۆمنین»: هر یك از زن و مرد زناكار را صد تازیانه بزنید و نباید رأفت (و محبت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهى از مۆمنان مجازاتشان را مشاهده كنند!»
می گوید: نباید رأفت (و محبت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود. شدت عمل نشان میدهد، میگوید: اینجا جای رأفت و گذشت نیست. همین قدر كه ثابت شد، دیگر حق گذشت نداری. در جمله بعد هم مخصوصا امر میكند كه مبادا اجرای حكم حد مرد زناكار و زن زناكار را در پشت دیوارها و دور از چشم مردم انجام دهید. حتما باید در حضور مردم باشد و خبرش همه جا پخش شود تا بدانند اسلام در مسأله عفاف حساسیت فوق العاده دارد، چون اصل اجرای دستورهای جزائی برای تأدیب و تربیت اجتماع است. یك زنی زنا كند و محرمانه او را ولو اعدام هم كنند، اثری در اجتماع نمی بخشد.
در صدر اسلام هم هر وقت چنین چیزی اتفاق میافتاد (كه البته كم هم اتفاق افتاده چون این قوانین را كه اجرا میكردند زنا كم اتفاق میافتاد) اعلام عمومی میكردند. بنابراین در مجازات زنا، علاوه بر خود مجازات، كیفیت اجرا نیز معلوم گردیده و حضور مردم لازم دانسته شده است (ولیشهد عذابهما طائفة من المۆمنین، نور آیه 2): و باید گروهى از مۆمنان مجازاتشان را مشاهده كنند! و این حضور جز براى این كه هدف بازدارندگى بهتر تأمین شود، ظاهراً دلیل دیگرى ندارد. دستور حضور جمعى از مۆمنان در صحنه مجازات برای اینست كه هدف تنها این نیست كه گنهكار عبرت گیرد، بلكه هدف آنست كه مجازات او سبب عبرت دیگران هم شود، و به تعبیر دیگر: با توجه به بافت زندگى اجتماعى بشر، آلودگیهاى اخلاقى در یك فرد ثابت نمى ماند، و به جامعه سرایت مى كند، براى پاكسازى باید همان گونه كه گناه برملا شده مجازات نیز برملا گردد.
آیه فوق كه به صورت امر است وجوب حضور گروهى از مۆمنان را به هنگام اجراى حد زنا مى رساند، ولى ناگفته پیدا است كه قرآن شرط نكرده حتما در ملاء عام این حكم اجرا شود، بلكه بر حسب شرائط و مصالح متفاوت مى گردد حضور سه نفر و بیشتر كافى است، مهم آن است كه قاضى تشخیص دهد حضور چه مقدار از مردم لازم است
و بدین ترتیب اساس پاسخ این سۆال كه چرا اسلام اجازه مى دهد آبروى انسانى در جمع بریزد روشن مى شود، زیرا مادام كه گناه آشكار نگردیده و به دادگاه اسلامى كشیده نشده است خداوند ستار العیوب راضى به پرده درى نیست اما بعد از ثبوت جرم و بیرون افتادن راز از پرده استتار، و آلوده شدن جامعه و كم شدن اهمیت گناه، باید به گونه اى مجازات صورت گیرد كه اثرات منفى گناه خنثى شود و عظمت گناه به حال نخستین باز گردد.
آیه فوق كه به صورت امر است وجوب حضور گروهى از مۆمنان را به هنگام اجراى حد زنا مى رساند، ولى ناگفته پیدا است كه قرآن شرط نكرده حتما در ملاء عام این حكم اجرا شود، بلكه بر حسب شرائط و مصالح متفاوت مى گردد حضور سه نفر و بیشتر كافى است، مهم آن است كه قاضى تشخیص دهد حضور چه مقدار از مردم لازم است.
آیت الله موسوی بجنوردی در این مورد می گویند:
«در فقه ما در هیچ موردی اجرای مجازات در میدان، کوچه و خیابان تجویز نشده است. آنچه بعضی از فقها در باب حد زنا گفتهاند، این است که چند نفر از مومنان در محل اجرای کیفر حضور داشته باشند نه اینکه مجازات در اماکن عمومی اجرا شود. این عمل ناصواب مفسدههای زیادی دارد. اجرای مجازات در ملاعام نهتنها اهداف و مصالح نهفته در مجازات را تامین نمیکند بلکه اجرای آن باعث وهن و تضعیف وجهه رحمانی دین میشود و کم شدن تمایل افراد به دین یا بیعلاقگی یا مواضع خصمانه آنها را در پی خواهد داشت و دیگر اینکه برای مجرم مظلومیت به ارمغان میآورد.»
و نهایتا فلسفه این حکم چیست؟
1ـ سبب پاكسازى اجتماع و درس عبرتى براى همگان است.
2ـ شرمسارى مجرم مانع ارتكاب جرم در آینده خواهد شد.
3ـ هر گاه اجراى حد در حضور جمعى انجام شود قاضى و مجریان حد متهم به سازش یا اخذ رشوه یا تبعیض و یا شكنجه دادن و مانند آن نخواهند شد.
4ـ حضور جمعیت مانع از خودكامگى و افراط و زیاده روى در اجراى حد مى گردد،
5ـ ممكن است مجرم بعد از اجراى حد به ساختن شایعات و اتهاماتى در مورد قاضى و مجرى حد بپردازد كه حضور جمعیت موضع او را روشن ساخته و جلو فعالیتهاى تخریبى او را در آینده مى گیرد.