0

حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

 

امام حسین(علیه السّلام) فرمودند:

لا تَغُرَّنَّکُم هذِه الدُّنیا فَاِنَّها تَقطَعُ رَجاءَ مَن رَکَنَ اِلَیها وَ تَخیبُ طَمَعَ مَن طَمَعَ فیها.

مبادا که این جهان شما را فریب دهد، زیرا دنیا امید کسی را که بر آن تکیه کرده، قطع می‌کند و طمع کسی را که بر آن چشمِ امید دوخته درهم می‌شکند.

(بحار الأنوار، ج 45، ص 5)

 

           مفتونِ جهان مشو که یارانش را                 آرَد به سُتوه و جیره‌خوارانش را

سازد دلسرد خواستارانش را                     نومید کند امیدوارانش را

 

 

منتظر نظرات و مطالب ارزشمند شما در خصوص این حدیث هستیم ...

 

آشنایی با طرح روزانه «احادیث امام حسین(علیه السّلام)»

 

 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 14 آبان 1393  1:20 PM
تشکرات از این پست
moradi92 salma57 shayesteh2000 nargesza shirdel2 ravabet_rasekhoon sadegh936ali
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

 

امام حسین(علیه السّلام) فرمودند:

لا تَغُرَّنَّکُم هذِه الدُّنیا فَاِنَّها تَقطَعُ رَجاءَ مَن رَکَنَ اِلَیها وَ تَخیبُ طَمَعَ مَن طَمَعَ فیها.

مبادا که این جهان شما را فریب دهد، زیرا دنیا امید کسی را که بر آن تکیه کرده، قطع می‌کند و طمع کسی را که بر آن چشمِ امید دوخته درهم می‌شکند.

(بحار الأنوار، ج 45، ص 5)


به نام خدای امام حسین

 

حدیث امروز، قسمتی از "خطبه اوّل امام حسین (ع)" در روز عاشورا در برابر سپاه عمر سعد است. بد نیست یه خورده از این خطبه رو اینجا با هم بخونیم: 

امام حسین -علیه‌السلام- پس از تنظیم صفوف لشكر خود، سوار بر اسب شد و مقدارى راه از خیمه‌ها فاصله گرفت، آنگاه در مقابل لشكر عمر با صداى بلند و رسا به آنان چنین فرمود:

 

"ایها الناس! حرف مرا بشنوید، و در جنگ و خونریزى عجله نكنید تا من وظیفه خود را كه موعظه و نصیحت شما است انجام دهم، تا علت آمدنم را به این سرزمین توضیح دهم، اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل وارد شدید معلوم می‌شود راه سعادت و خوشبختى را دریافته‌اند و دلیلى براى جنگ با من نخواهید داشت.

 

لكن اگر عذرم را نپذیرفتید و از در انصاف و داد و با من وارد نشدید آنگاه می‌توانید همه دست به دست هم بدهید و بدون مهلت تصمیم باطلتان را اجرا كنید؛ ولى در این صورت دیگر امر بر شما مشتبه نمانده است، و پشتیبان من آن خدایى است كه قرآن را نازل كرده و یار و یاور نیكوكاران است."

 

چون سخن امام به اینجا رسید، صداى گریه و شیون از بعضى زنان و اطفال كه صداى امام را می‌شنیدند بلند شد. لذا امام -علیه‌السلام- سخن خود را قطع كرد و به حضرت ابوالفضل و علی‌اکبر دستور داد بروید زن‌ها را ساكت كنید، به خدا قسم هنوز گریه‌های بسیارى در پیش دارند.

چون زنان و كودكان آرام شدند، امام -علیه‌السلام- دوباره شروع به سخن كرد و پس از حمد و سپاس خداى تعالى و درود بی‌پایان بر محمد و آلش، و بر فرشتگان و همه پیامبران چنین فرمود:

 

"حمد و سپاس خداى را كه دنیا را محل فنا و زوال قرار داد، دنیا اهل خود را تغییر می‌دهد و آنان را دگرگون می‌سازد، مغرور كسى است كه گول دنیا را بخورد و بدبخت كسى است كه شیفته و فریفته آن بشود، مردم! دنیا گولتان نزند كه هر كس با او اعتماد كند نا امیدش می‌سازد، و هر كس به او چشم طمع نزند بورزد مأیوس و ناامیدش مى كند." 

تا انتهای خطبه که میتونید در لینک زیر، کاملش رو بخونید: 

نخستین خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا

 

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 14 آبان 1393  7:16 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 salma57 shayesteh2000 nargesza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

توجه کنید که در این خطبه میتونیم "دنیا" رو از دید سیدالشهدا، ببینیم..

1. [ای مردم!] دنیا شما را نفریبد؛ زیرا دنیا امید هر کس را که بر آن تکیه کند، به یأس تبدیل می کند و طمع هر کس را که در آن طمع ورزد، بی نتیجه می گذارد. 

همانطور که می بینیم اباعبدالله دنیا را فناپذبر و ناپایدار دانسته و دلبستگی به آن را مذمّت می کنند. 

 


2. در ادامه خطبه، ،سید الشهداء علیه السلام، دنیا را وسیله امتحان و آزمایش مردم معرفی می کنند:

"بندگان خدا! از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود دنیا برای کسی باقی بماند و یا یک فرد [برای همیشه] در دنیا بماند، پیامبران برای بقاء سزاوارتر و جلب خشنودی آنان بهتر و چنین حکمی خوش آیندتر بود.

جز آنکه خداوند دنیا را وسیله آزمایش، و مردم را برای فانی شدن آفرید. پس تازه هایش کهنه و نعمتهایش زائل و شادی آن مبدل به غم می شود، و خانه و منزلگهی است زودگذر و کوتاه مدت. پس [برای آخرت] توشه ای برگیرید که بهترین توشه تقواست."

 

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 14 آبان 1393  7:18 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 salma57 shayesteh2000 nargesza shirdel2
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

دو تا داستان براتون بگم:

 

یکی از سرمایه داران مدینه، خانه بسیار مجللی ساخت و از امام حسین علیه السلام دعوت کرد تا از نزدیک خانه او را تماشا کرده، برای او دعا کند. وقتی امام علیه السلام وارد خانه بسیار وسیع و اشرافی او شد، اظهار داشت: «أَخْرَبْتَ دارَکَ، وَعَمَّرْتَ دارَ غَیْرِکَ، غَرَّکَ مَنْ فِی الاَْرْضِ، وَ مَقَتَکَ مَنْ فِی السَّماءِ؛ خانه [آخرت [خویش را ویران کردی، و خانه بیگانه را آباد ساختی. اهل زمین تو را گرامی خواهند داشت و اهل آسمان دشمنت خواهند بود.» 

 


همچنین نقل شده که امام حسین علیه السلام روزی در کوچه های مدینه قدم می زد که خانه باشکوه یکی از دنیاپرستان و زهدستیزان را دید و اظهار داشت: «رَفَعَ الطّینَ وَوَضَعَ الدّینَ؛ [صاحب این خانه] گِل را بر هم انباشت و [دیوارها را بالا برد]، ولی دین را پست کرد.»


منابع:

تنبیه الخواطر، ج 1، ص 270

مستدرک الوسائل، ج 3، ص 467

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 14 آبان 1393  7:22 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 salma57 shayesteh2000 nargesza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

"زُهد" یعنی چی؟

زهد ابن نیست که آدم میل و علاقه طبیعی به دنیا و امور دنیوی نداشته باشه؛ زهد یعنی بی میلی روحی یا عقلی یا قلبی نسبت به دنیا و هر چیزی که وابسته به دنیاست..

زهد یعنی اینکه، توی چیزی گیر نکنی؛ گیر ماشین و خونه و لباس و مدرک و ... نمونی.

زهد یعنی که فکرت باز باشه، نه اینکه دغدغه و وابستگی ذهنی داشتی باشی از نوع دنیایی، که تو رو از آخرت، غافل کنه..

 


"زاهد" کیه؟ 

زاهد کسی هست که مادیات و دنیا براش کمال نیستند؛ همه دنیا رو هم که داشته باشه، سیراب نمیشه؛ تشنه یه چیز دیگه است.. تشنه معنویت و اخلاق و مثل اینها. زاهد، دنیا رو هم وسیله ای می دونه برای رسیدن به کمال؛ نه اینکه دنیا براش هدف و کمال باشه.. 

مگه خودِ امام حسین کم مال و منال داشت؟ 

وقتی به کربلا اومد، پول داد همه اونجا رو خرید.. بله! 

وقتی امام عمر سعد رو نصیحت میکرد، و عمر سعد بهونه می آورد که ابن زیاد خونه من رو میگیره، پولامو میگیره، بدبختم میکنه و اینها.. امام حسین بهش گفت، غصه اینها رو نخور، همه رو من برات جبران میکنم!! 

بله! امام حسینی که این همه سرمایه دار بوده و بی نیاز از مال دنیا، داره به من و تو میگه "گول دنیا رو نخور که سرابه و بهت وفا نمیکنه..."

امام حسین یک زاهد به معنای واقعی بود. وقتی میتونی یه زاهد خوب باشی که دید و فهم درستی از دنیا داشته باشی..

کافیه یه سر تا قبرستون بریم...

 

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 14 آبان 1393  7:41 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 salma57 shayesteh2000 nargesza
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

سیدالشهدا خیلی راحت تونست از مال و زن و بچه و جان و راحتی و مقام و هر چی که مال این دنیاست، بگذره.

نوکرتیم آقا.

خیلی مَردی.

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

چهارشنبه 14 آبان 1393  7:55 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 salma57 shayesteh2000 nargesza
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

انسانى كه نان خشكى او را سیر مى كند،

و یا با سبزى و ماست و پنیر مى تواند زندگى كند، 

این همه حرص و طمع به دنیا و مال دنیا براى چه؟!

چه كسى براى همیشه شاه بوده است؟ 

" آیت الله بهجت "

 

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
چهارشنبه 14 آبان 1393  8:48 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 shayesteh2000 salma57 nargesza moradi92
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

روايت شده بر اينكه حضرت رسول اكرم صلى ‏الله عليه و آله نظر مباركشان افتاد به يك مجنونى، بعد فرمودند: چه شده به اين بنده خدا؟

عرض كردند: او ديوانه است.

حضرت فرمودند: بلكه او مصيبت زده شده است، ديوانه آن كسى است كه آخرت خود را فداى دنيا كند، به عبادت ديگر اگر كسى آخرتش را فداى دنيا كند يعنى تقوى و دين خود را از دست داده است و حال آنكه بزرگان دين فرمودند: دل به اين دنيا نبنديد و يا اينكه لقمان حكيم به فرزند خود ضمن يك موعظه فرمودند: اى فرزند من دنيا را مثل يك پل قرار دهيد كه از آن عبور كنيد نه آنكه خودت را فداى دنيا كنيد.

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
چهارشنبه 14 آبان 1393  8:48 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 shayesteh2000 salma57 nargesza moradi92
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

 

حضرت عيسى (عليه السلام) همراه با رفيق دنيا پرست

شخصى با حضرت عيسى (عليه السلام) همسفر شد تا به كنار آبى رسيدند سه قرصه نان داشتند دو تاى آن را با هم خوردند و يكى ديگر را در آن محل گذاردند و براى خوردن آب بر سر نهر رفتند بعد از ساعتى حضرت سراغ آن گرده نان را گرفتند، گفت: اطلاعى ندارم پس هر دو از آنجا راه افتادند رفتند، اتفاقا آهويى با دو بچه آهو به نظر حضرت عيسى (عليه السلام) در آمدند آن حضرت يكى از آن دو آهوى بچه را طلبيد به فرمان حق تعالى آن آهو اجابت كرد به خدمت حضرت آمد آن حضرت آن را ذبح نمودند و كباب و بريان كردند به اتفاق رفيق ميل كردند.

بعد از آن، حضرت خطاب به آن آهو بره كشته شده كردند و فرمودند: قم باذن الله، بلند شو به اذن خدا آهو بره زنده شد و رفت

حضرت با رفيق خود راهى شدند بعد حضرت فرمود: بحق آن خدايى كه اين آيه بزرگ را به تو نشان داد بگو كه آن قرص نان را كه برداشت گفت: نمى‏دانم انسان گرفتار دنيا است و مال دنيا، ببينيد اين شخص چقدر و چند دفعه دروغ بگويد شايد به دنيا برسد) خلاصه پس از آن دوباره راهى شدند رسيدند به روى آب روان و يا رودخانه حضرت عيسى (عليه السلام) دست آن رفيق را گرفت به روى آب روان گشتند.

چون از آن آب گذشتند حضرت فرمود: از تو سوال مى‏كنم بحق آن خدايى كه اين معجزه را به تو نشان داد آن گرده نان را كه برداشت، باز گفت: نمى‏دانم و خبر ندارم، از آنجا نيز عبور كردند در بيابان نشستند حضرت عيسى پاره خاك فراهم فرمود و امر كرد: كن ذهبا باذن الله يعنى: طلا بشويد به اذن خداوند تعالى، آن خاك و ريگ به فرمان الهى طلا گرديد، آن حضرت آن طلا را سه قسمت فرمود، يك قسمت را خودش برداشت، قسمت ديگر را به رفيق داد، قسمت سوم را فرمود براى كسى گذاشتم كه آن گرده نان را برداشته باشد.

مريض حريص گفت: من برداشتم، حضرت عيسى وقتى اين جريان را ديدند هر سه قسمت را به او دادند و از او جدا شدند آن مرد با آن سه قسمت طلا در بيابان ماند كه دو نفر ديگر به او رسيدند و به طمع آن مال خطير به دنبال او افتادند و قصد كشتن او را نمودند ناچار زبان ملايمت گشودند و گفتند: اين سه قطعه طلا را تقسيم مى‏كنيم هر كدام يك قطعه برداشتند.

چون به منزل رسيدند، يكى از رفقا را براى خريد نان به قريه نزديك فرستادند رفيقى كه براى تهيه نان رفته بود با خود فكر كرد كه طعام را با زهر مسموم كند و به خورد دو رفيق خود بدهد و هر سه قطعه طلا را تصرف نمايد و همين عمل را انجام داد.

اتفاقا آن دو رفيق هم در بيابان نقشه قتل او را طرح كردند كه وقتى آمد او را بكشند و تمام طلاها را تصرف كنند، چون آن رفيق، آن دو نفر آمد او را كشتند سپس بدون اطلاع از جريان طعام مسموم، از آن طعام خوردند و هر دو مسموم شدند و مردند و آن سه قطعه طلا و سه جنازه كشته شده در بيابان افتاده بود.

بار ديگر حضرت عيسى (عليه السلام) با حواريين از آن طرف عبورشانافتاد و آن سه قطعه طلا و سه جنازه را ملاحظه كردند حضرت عيسى صورت بطرف اصحاب خود كرد و حكايت آنها را نقل فرمود، بعد از آن فرمودند: هذه الدنيا فاحذروها، يعنى اين است دنيا پس دورى كنيد از آن دنيا و دل به آن نبنديد كه نتيجه بعدى گرفتارى است كه ملاحظه فرموديد، كه دل بستن به دنيا چه عاقبت بدى بوجود آورد

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
چهارشنبه 14 آبان 1393  8:49 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 shayesteh2000 salma57 nargesza moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

سلام

من میگم خوش به حال مستأجرها. اون ها خیلی راحت زندگی می کنند (البته جدای اسباب کشی های سالانه که واقعاً طاقت فرساست.) چون اونها می دونن که بعد از یک سال بخوای نخوای باید از اون خونه بلند شن و برن یه خونه دیگه. خیلی بمونن دو سال. تازه شاید صاحب خونه خونشو زودتر بخواد. بالاخره باید از اونجا برن. پس نمی تونن به اون خونه دل ببندن. (مثل گرفتن وام که نمیشه بهش دل بست. باید پسش داد اونم بیشتر) اگه یه خورده فکر کنن و فکر کنیم این دنیا هم مثل خونه ای می مونه که ما توش مستأجریم و دیر یا زود باید تخلیه کنیم و بریم ولی همه چی رو نمی تونیم با خودمون ببریم مثل خونه که آبگرمکن و کولر و .. نمی تونیم با خودمون ببریم. فقط وسایل ضروری. برای خونه اون دنیامون هم فقط اعمالمونو می تونیم با خودمون ببریم که اصلاً بهش توجه نمی کنیم و هر روز خراب و خرابترش می کنیم.

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:14 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

میگن وقتی به دنیا میایم تو گوشمون اذان می گن. وقتی هم میمیریم برامون نماز می خونن. پس زندگیمون تو این دنیا فاصله بین اذان تا نمازه. چرا با دل بستن به اون از خیلی چیزا غافل بشیم. از خیلی از ارزشها. مثل عبادت کردن و ...

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:16 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

عاقبت مَن ها در این دنیا ؛

همه مِنها می شوند ...

مِنهای جوانی

مِنهای زیبایی

مِنهای مقام

مِنهای قدرت

مِنهای دارایی

مِنهای مادیات

مِنهای قوم و خویش

مِنهای سلامتی

و مِنهای حیات دنیوی .

آری عاقبت مَن ها همه

منهای منهای منها میشوند ...

جز نیکی و بدی هایمان.

آری برادر ،

فصل هجوم " مِنها " ها

به " مَن ها"  ها ست ...

کلها را بگذار جزها دریاب .

 

جملات زیبا گیله مرد

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:19 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

آدمیزاد کلاً حرص و طمع داره. همونطور که حضرت آدم به امید جاودانگی از میوه ممنوعه نمی خورد. این حس رو خدا در وجود انسان قرار داده و مطمئناً راه مقابله با اونم قرار داده و ان عزت نفسه. آدم باید بتونه خودشو کنترل کنه. انقدر دنبال مال دنیا نباشه. از مال و منال دنیا همونقدر می تونه با خودش ببره که گذشتگانش بردن. یا همونقدر می تونه نگهداری کنه که قدیکی ترهاش کردن. آخه تا کی آدم که همیشه زنده نیست. یه روز میمیره مال و اموالش می افته  دست وراث و دعواهای آنها. یه خورده هم فکر نمی کنن همونقدر که طرفتون با خودش تو گور برد شما هم می تونید با خودتون تو گور ببرید.

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:20 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

گیله مرد میگفت :

تکبر شیطان رو از درگاه خداوند روند؛

و طمع انسان را،

و حسد فرزند آدم را ...

چه معامله و رفتاری با ما خواهد شد ؛

اگر در این دنیا : متکبر ، طمعکار ، حسود ، دروغگو ، ریاکار ، دنیادوست و ...  باشیم .

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:22 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حدیث شماره 11: «بی‌میلی به دنیا»

خداوند می فرماید اسراف نکنید. انقدر مال جمع نکنید که ندونید چکارش کنید. آدم باید اندازه ای کار کنه و مال و منال کسب کنه که احتیاج داره و اگه احیاناً کمی هم زیاد اومد به نیازمندان کمک کنه. البته پس انداز هم خیلی خوبه. اصلاً به قول مامانم آدم باید یه خورده برای خودش بگذاره برای کفن و دفن و مراسماتش. چون دل هیچ وارثی برای ارث گذارنده نمی سوزه. هر کسی به فکر خودشه. پس اندازم خیلی خوبه ولی نه اونقدری که ندونه چکارش کنه. اونقدر جمع کنه که دیگه حیفش بیاد خرج کنه هم خودش هم خانوادش. که این میشه تفریط که خداوند نهی کرده. خداوند فرموده میارو باش. نه شوریه شور نه بی نمکی. نه اونقدر از دنیا غافل شو که نفهمی چکار میکنی نه اونقدر بهش دل ببند که بازهم نفهمی چکار میکنی.

چهارشنبه 14 آبان 1393  11:24 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 moradi92
دسترسی سریع به انجمن ها