0

شفاعت حسنین از فرشته‏ خطاکار

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

شفاعت حسنین از فرشته‏ خطاکار

شفاعت حسنین از فرشته‏ خطاکار
از سلمان فارسی روایت شده است که روزی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انگوری به هدیه آوردند، آن حضرت حسنین را طلبید که با او انگور میل کنند، ولی هر چه گشتند آن دو را نیافتند تا اینکه جبرییل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت در باغستان ابی‏دحداح خوابیده‏اند. 
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن باغ رفت، دید ماری بزرگ با برگ ریحانی آن دو را باد می‏زند، آن مار بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سلام کرد و گفت: یا رسول الله من فرشته‏ای هستم که لحظه‏ای از یاد خدا غافل شدم و خداوند مرا به این صورت مسخ نموده به زمین تبعید کرد، اکنون از من شفاعت نما تا به حال اول باز گردم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حسنین را بیدار نموده و از آن دو خواست شفاعت کنند. آن دو بزرگوار وضو گرفتند و نمازی خواندند و بدین گونه دعا کردند: 
قالا الامامان الحسن و الحسین علیهماالسلام: 
اللهم بحق جدنا الجلیل الحبیب محمد المصطفی، و بابنا علی المرتضی، و بامنا فاطمة الزهراء الا ما رددته الی حالته (الاولی) [1] . 
امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: 
(بارالها! بحق جد بزرگوار و محبوب ما، محمد مصطفی و به خاطر پدرمان علی مرتضی و مادرمان فاطمه‏ی زهرا سوگندت می‏دهیم که او «آن فرشته که اکنون به صورت مار درآمده است» را به حالت نخست بازگردانی.) 
جبرییل بر پیامبر فرود آمد و خبر بازگشت آن فرشته را به حال اول داد و با او به آسمان رفت؛ سپس وقتی که بر پیامبر نازل شد گفت: آن فرشته بر سایر فرشتگان افتخار نمود که من در شفاعت سیدین سندین حسن و حسین هستم. 

پی نوشت ها: 
[1] 1- بحارالأنوار، ج 43، ص 314، ح 73. 
2- مدینة المعاجز ج 3، ص 292، ح 60 / 898، و ج 4، ص 17، ح 106 / 1053، به نقل از منتخب الوایعی، ص 261 و 262. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
پنج شنبه 24 مهر 1393  6:28 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها