گفته پايانى
نوخواهى و امروزى شدن، ريشه در نيازهاى طبيعى جوانان دارد و اسلام با اين نوع تجدّد كه در راستاى حفظ مبانى ارزشى و هويت فرهنگى باشد، مخالفتى ندارد و اين، غير از مدگرايى مصطلح است. بر اين اساس، نبايد اين دو را با هم خلط كرد. امروزى شدن، پاسخى است به نياز فطرى و طبيعى، اما مدگرايى و الگوبردارى از ديگران، نشانه از خودبيگانگى و غفلت از خويش است. جوانان بايد به هوش باشند كه مبادا به نام امروزى شدن، در دام دشمن بيفتند، چرا كه غرب، فرهنگ خاص خود را در قالبهاى جذابى به ديگران تزريق مىنمايد.
بسيارى از رفتارها و الگوبردارىها، با اصول اخلاقى و هويت ملى ما همخوانى ندارد؛ مانند: آرايش مو به سبك جوانان غربى از جمله همجنسگرايان يا به كارگيرى وسايل زينتى غير متعارف مثل: حلقه بينى براى دختران و حلقه گوش و انگشتر طلا براى پسران.
پيروى از مدهاى غربى، به ما شخصيت نمىدهد. پس بياييم با تقويت غرور ملى و غيرت دينى و خودباورى و احراز هويت، ميل به امروزى شدن و مدگرايى را با الهام از فرهنگ اسلامى و ميراث گران سنگ ملى خويش به فعليت برسانيم. بايد هوشيار باشيم و بدانيم عدهاى از اين نياز جوانان سوء استفاده مىكنند و در پى تحقق مقاصد سياسى، اجتماعى و اقتصادى خود هستند. خوشبختانه بعضى از جوانان لايق ايرانى، با استفاده از جنبههاى مثبت مدرنيته (علم و دانش روز) و در سايه خودباورى، توانستهاند در المپيادهاى جهانى افتخار بيافرينند و هوش و خلاقيت ايرانيان را به رخ جهانيان بكشانند. پس بياييم «تازه باشيم چون نسيم و باستانى، چون دماوند»؛(35) هم تحولات زندگى جديد را پذيرا باشيم و هم از گذشته روشن خود دست نشوييم و به نام امروزى شدن، ديروز خود را نبازيم.