0

فضايل امام علي(ع) در قرآن کريم

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

فضايل امام علي(ع) در قرآن کريم

آيه تطهير يکي از آياتي است که در شأن اهل بيت(ع) و از آن جمله حضرت امام علي(ع) نازل شده و بيانگر مقام «عصمت» خاندان پيامبراکرم(ص) است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، ام سلمه، همسر رسول خدا(ص) نقل مي کند: رسول خدا(ص) در خانه ام خوابيده و عبايي بافت خيبر به روي خود کشيده بود، در اين حال فاطمه زهرا(س) وارد خانه شد، در حالي که ظرف غذايي با خود آورده بود، رسول خدا(ص) فرمود: همسر و دو پسرانت حسن(ع) و حسين(ع) را صدا بزن، فاطمه(س) برگشت و آنان را با خود آورد. در همان حال که مشغول غذا خوردن بودند، اين آيه نازل شد:«انَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذهِب عَنکمُ الرِّجس اهل البَيتِ وَ يُطهِّرَکم تَطهِيراً؛خداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک کند.»(احزاب/۳۳)

پس رسول خدا(ص) زيادي جامه اي که داشت بر سر آنان کشيد، آن گاه دست خود را از زير کسا بيرون آورد، به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت: بار الها اين ها اهل بيت من و خاصگان من هستند، پليدي را از ايشان ببر و تطهيرشان کن و اين کلام را سه بار تکرار فرمود. ام سلمه مي افزايد: من نيز سر خود را در زير جامه بردم و عرضه داشتم: يا رسول ا... (ص) من هم با شمايم؟ حضرت دو بار فرمود: تو عاقبت بخيري. علامه طباطبايي پس از نقل اين حديث در ذيل آيه شريفه ۳۳ سوره احزاب که به آيه «تطهير» معروف است، مي نويسد: اين روايت را صاحب «غاية المرام» از عبدا... پسر احمد بن حنبل، به سه طريق از ام سلمه نقل کرده و تفسير «ثعلبي» نيز آن را روايت کرده است.

 

آيه تطهير

آيه تطهير يکي از آياتي است که در شأن اهل بيت(ع) و از آن جمله حضرت امام علي(ع) نازل شده و بيانگر مقام «عصمت» خاندان پيامبراکرم(ص) است.

تفسير الميزان در اين باره مي نويسد: کلمه «انما» در آيه، انحصار خواست خدا را مي رساند و مي فهماند که خدا خواسته است که رجس و پليدي را تنها از اهل بيت(ع) دور کند و به آنان مقام عصمت دهد و کلمه «اهل البيت» دلالت دارد بر اين که دور کردن رجس و پليدي از آنان و تطهيرشان، مسئله اي مختص آن هاست. مفسران در ذيل اين آيه شريفه مباحث متعددي را بررسي کرده اند که مقصود از اهل بيت(ع) و منظور از پاکي و طهارت از پليدي از جمله آن هاست.

 

مقصود از اهل بيت(ع)

درباره اين که مقصود از اهل بيت(ع) کيست، مفسران ديدگاه هايي را مطرح کرده اند. تفسير نمونه تصريح مي کند که تعبير« اهل البيت» به اتفاق همه علماي اسلام و مفسران، اشاره به اهل بيت پيامبراکرم(ص) است و اين معنا از ظاهر خود آيه نيز فهميده مي شود اما اين که مقصود از اهل بيت پيامبر(ص) در اين جا چه اشخاصي هستند، ميان مفسران مورد بحث است؛ بعضي آن را مخصوص همسران پيامبر(ص) دانسته اند و آيات قبل و بعد را که درباره همسران رسول خدا(ص) سخن مي گويد، شاهد اين معنا شمرده اند. ولي اين ديدگاه با توجه به يک نکته، رد مي شود و آن اين که ضميرهايي که در آيات قبل و بعد آمده عموماً به صورت ضمير جمع مونث است، در حالي که ضماير اين بخش از آيه (انما يريدالله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا) همه به صورت جمع مذکر است که نشان مي دهد، معناي ديگري در نظر بوده است.

تفسير نمونه مي افزايد: روايات بسيار زيادي که در منابع اهل سنت و شيعه وارد شده است، شمول همه خاندان پيامبر(ص) را نيز نفي و تاکيد مي کند که مخاطب در اين آيه منحصراً پنج نفرند: پيامبر اکرم(ص)، علي(ع) ، فاطمه(س) ، حسن(ع) و حسين(ع).

علامه طباطبايي هم در اين باره مي نويسد: کلمه «اهل البيت» در عرف قرآن اسم خاص است که هر جا ذکر شود، منظور از آن، اين پنج تن هستند؛ يعني رسول خدا(ص)، علي(ع)، فاطمه(س) و حسنين(عليهما السلام) و بر هيچ کس ديگر اطلاق نمي شود. هر چند که از خويشاوندان و اقرباي آن حضرت باشد.

 

برهان عصمت اهل بيت(ع)

اين آيه در حقيقت از يک فضيلت بي نظير اهل بيت (ع) سخن مي گويد و آن مقام عصمت است. عصمتي که اراده تکويني خداوند به آن تعلق گرفته است؛ به اين معنا که معصومان(ع) به سبب تاييدات الهي و اعمال پاک خويش، در عين برخورداري از قدرت و اختياربه سراغ گناه نمي روند. درست همان گونه که هيچ فرد عاقلي حاضر نيست، قطعه آتشي را بردارد و به دهان خويش بگذارد، بدون آن که اجباري در اين کار باشد.

علامه طباطبايي در تفسير آيه مي نويسد: بايد آيه شريفه را بر عصمت اهل بيت(ع) حمل کنيم و بگوييم که مراد از بردن رجس(ليذهب عنکم الرجس)، عصمت از اعتقاد و عمل باطل است و مراد از تطهير در جمله «يطهرکم تطهيرا» از بين بردن اثر رجس به وسيله وارد کردن ضد آن است و آن عبارت از اعتقاد به حق است. به نظرعلامه «اذهاب رجس وتطهير» دو وجه عصمت اهل بيت (ع)است، به اين نحو که با جمله «اذهاب رجس»، پليدي ها ي اعتقادي وعملي ازآن بزرگواران نفي مي شود وبا جمله «يطهرکم تطهيرا» اعتقاد به حق جاي آن را مي گيرد.

بنابراين، ازنظر علامه طباطبايي تطهير اهل بيت(ع) عبارت است از اين که خدا آنان را به ادراک حق مجهز کند؛ حق در اعتقاد و حق در عمل .براين اساس، مقصود از «يريدا... » نيز اراده تکويني است و چنين ازاله اي با عصمت الهي منطبق مي شود و آن عبارت است از صورت علميه اي در نفس که انسان را از هر باطلي، چه عقايد و چه اعمال حفظ مي کند، پس آيه شريفه يکي از ادله عصمت اهل بيت(ع) است.

 

امضاي حکم ولايت نمازگزاري که در حال رکوع انگشتر خود را بخشيد

از جمله آياتي که به طور خاص درباره امام علي(ع) نازل شده و به گفته مفسران شيعه حکم ولايت و سرپرستي اميرمومنان علي(ع) را امضا کرده است، آيه ۵۵سوره مائده است. خداوند در اين آيه مي فرمايد: «اِنَّما وَليَُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ والذين آمَنُوا الَّذينَ يُقيموُن الصَّلاة وَ يُؤتوُن الزَّکوةَ وَ هُم راکِعوُنَ؛ سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پيامبر او و آن ها که ايمان آورده اند و نماز را برپا مي دارند و در حال رکوع زکات مي دهند.».

اين آيه شريفه که با کلمه «انما» به معناي انحصار آغاز شده، ولايت و سرپرستي مومنان را براي خدا، پيامبراکرم (ص) و کساني که ايمان آورده اند، نماز را برپا مي دارند و در حال رکوع زکات مي دهند، منحصر کرده است.

بسياري از مفسران بر اساس روايات فراواني که نقل شده است، مقصود از «افرادي که در حال رکوع زکات مي دهند»، را امام علي(ع) دانسته اند. در حقيقت اين فراز آيه شريفه بيانگر شأن نزول و ماجرايي است که در روايات نقل شده است.

تفسير نمونه به نقل از «مجمع البيان» از ابوذر صحابي بزرگ پيامبر اکرم(ص) اين ماجرا را اين گونه نقل مي کند: روزي از روزها در مسجد النبي(ص) نماز مي خواندم. نيازمندي وارد مسجد شد و از مردم تقاضاي کمک کرد ولي کسي چيزي به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدايا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاي کمک کردم ولي کسي جواب مساعد به من نداد. در همين حال علي(ع) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. شخص نيازمند نزديک آمد و انگشتري را از دست آن حضرت بيرون آورد. در اين جا بود که آيه شريفه: «انما وليکم الله ...» بر پيامبر اکرم(ص) نازل شد.

همين تفسير مي نويسد: در بسياري از کتاب هاي اسلامي و منابع اهل سنت، روايات متعددي مبني بر اين که آيه ولايت در شأن امام علي(ع) نازل شده، نقل شده است. منتها در بعضي از آن ها اشاره به مسئله بخشيدن انگشتر در حال رکوع شده و در بعضي تنها به بيان نزول اين آيه در شأن علي بن ابي طالب(ع) اکتفا شده است.

اين موضوع چنان در عصر پيامبراکرم(ص) آشکار و روشن بوده است که حسان بن ثابت شاعر معروف عصر نبوي، به ماجراي بخشيدن انگشتر در حال رکوع از سوي امام علي(ع) و نزول آيه ولايت درباره اين اتفاق، اشاره کرده و در دو بيت شعر آن را باز گفته است.

علامه طباطبايي(ره) هم روايات وارد شده درباره شأن نزول آيه ولايت را متواتر مي داند و مي نويسد: روايات متواتر از طريق شيعه و سني وارد شده است که همه دلالت دارد بر اين که اين آيه و آيه بعد در شأن علي بن ابي طالب(ع) آن وقتي که در نماز انگشتر خود را صدقه داد، نازل شده و متضمن حکم خاصي (ولايت امام علي(ع)) است و شامل عموم مردم نيست. وي پس از توضيحات مفصلي که درباره معناي ولايت در آيه شريفه مي دهد، تصريح مي کند: آيه شريفه در حقيقت امضاي حکم ولايت و سرپرستي اميرمومنان(ع) از سوي خداست.

 

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 28 تیر 1393  2:52 PM
تشکرات از این پست
zare58
zare58
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1393 
تعداد پست ها : 2180
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:فضايل امام علي(ع) در قرآن کريم

 

حضرت علی (ع) را بهتر بشناسید

حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستين‌ فرزند خانواده‌ هاشمى‌ است‌ كه‌ پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند .
حضرت‌على‌ ( ع‌ ) نخستين‌ فرزند خانواده‌ هاشمى‌ است‌ كه‌ پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش‌ ابوطالب‌ فرزند عبدالمطلب‌ فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ است‌ و مادر او فاطمه‌ دختر اسد فرزند هاشم‌ بن‌ عبدمناف‌ مى‌باشد . خاندان‌ هاشمى‌ از لحاظ فضائل‌ اخلاقى‌ و صفات‌ عاليه‌ انسانى‌ در قبيله‌ قريش‌ و اين‌ طايفه‌ در طوايف‌ عرب‌، زبانزد خاص‌ و عام‌ بوده‌است‌.فتوت‌،مروت‌،شجاعت‌ و بسيارى‌ از فضايل‌ ديگر اختصاص‌ به‌ بنى‌هاشم‌ داشته‌ است‌ . 

*دوران‌كودكى‌
  

حضرت‌على‌ ( ع‌( تا سه‌ سالگى‌ نزد پدر و مادرش‌ به سر برد و از آنجا كه‌ خداوند مى‌خواست‌ ايشان‌ به‌ كمالات‌ بيشترى‌ نائل‌ آيد، پيامبر اكرم‌ ( ص‌ ) وى‌ را از بدو تولد تحت‌ تربيت‌ غير مستقيم‌ خود قرار داد. 

*غديرخم‌  

پيامبر ( ص‌ ) بعد از اتمام‌ مراسم‌ حج‌ در آخرين‌ سال‌ عمر پربركتش‌ درراه‌ برگشت‌ در محلى‌ به‌ نام‌ غديرخم‌ در نزديكى‌ جحفه‌ دستور توقف‌ داد، زيرا پيك‌ وحى‌ فرمان‌ داده‌بود كه‌ پيامبر ( ص‌ ) بايد رسالتش‌ را به‌ اتمام‌برساند . 
پس‌ از نماز ظ‌هر پيامبر ( ص‌ ) بر بالاى‌ منبرى‌ از جهاز شتران‌ رفت‌ و فرمود: " اى‌ مردم‌ ! نزديك‌ است‌ كه‌ من‌ دعوت‌ حق‌ را لبيك‌ گويم‌ و از ميان‌ شما بروم‌ درباره‌ من‌ چه‌ فكر مى‌كنيد؟ " مردم‌ گفتند :" گواهى‌ مى‌دهيم‌ كه‌ تو آيين‌ خدا را تبليغ‌ مى‌كردى‌ " پيامبر فرمود : " آيا شما گواهى‌ نمى‌دهيد كه‌ جز خداى‌ يگانه، خدايى‌ نيست‌ و محمد بنده‌ خدا و پيامبر اوست‌ ؟ " مردم‌ گفتند : " آرى‌ ، گواهى‌ مى‌دهيم‌ . " سپس‌ پيامبر ( ص‌ ) دست‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) را بالا گرفت‌ و فرمود : " اى‌ مردم‌ ! در نزد مؤمنان‌ سزاوارتر از خودشان‌ كيست‌ ؟ " مردم‌ گفتند : " خداوند و پيامبر او بهتر مى‌دانند . " سپس‌ پيامبر فرموند : " اى‌ مردم‌ ! هر كس‌ من‌ مولا و رهبر او هستم‌ ، على‌ هم‌ مولا و رهبر اوست‌ . " و اين‌ جمله‌ را سه‌ بار تكرار فرمودند. بعد مردم‌ اين‌ انتخاب‌ را به‌ حضرت‌على‌ ( ع‌) تبريك‌ گفتند و با وى‌ بيعت‌ نمودند.  
 
*حضرت‌على‌ ( ع‌ ) بعد از رحلت‌ رسول‌اكرم‌ (ص)
 

پس‌ از رحلت‌ رسول‌اكرم‌ ( ص‌ ) به‌ علت‌ شرايط خاصى‌ كه‌ بوجود آمده‌بود ،حضرت‌على‌ ( ع‌ ) از صحنه‌ اجتماع‌ كناره‌ گرفت‌ و سكوت‌ اختيار كرد. فعاليتهاى‌ امام‌ در اين‌ دوران‌ به‌ طور خلاصه‌ اينگونه‌ است: 
- عبادت‌ خدا آنهم‌ در شان‌ حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) 
- تفسير قرآن‌ و حل‌ مسائل‌ دينى‌ و فتواى‌ حكم‌ حوادثى‌ كه‌ در طول‌ 23 سال‌ زندگى‌ پيامبر ( ص‌ ) مشابه‌ نداشت‌ . 
-پاسخ‌ به‌ پرسشهاى‌ دانشمندان‌ ملل‌ و شهرهاى‌ ديگر 
- بيان‌ حكم‌ بسيارى‌ از رويدادهاى‌ نوظ‌هور كه‌ در اسلام‌ سابقه‌ نداشت‌. 
- حل‌ مسائل‌ هنگامى‌ كه‌ دستگاه‌ خلافت‌ در مسائل‌ سياسى‌ و پاره‌اى‌ از مشكلات‌ با بن‌بست‌ روبرو مى‌شد . 
- تربيت‌ و پرورش‌ گروهى‌ كه‌ از ضمير پاك‌ و روح‌ آماده ، براى‌ سير و سلوك‌ برخوردار هستند . 
- كار و كوشش‌ براى‌ تامين‌ زندگى‌ بسيارى‌ از بينوايان‌ و درماندگان‌ تا آنجا كه‌ با دست‌ خويش‌ باغ‌ احداث‌ مى‌كرد و 
قنات‌ استخراج‌ مى‌نمود و سپس‌ آنها را در راه‌ خدا وقف‌ مى‌نمود. 

*خلافت‌ حضرت‌على‌ ( ع‌) 

در زمان‌ خلافت‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) جنگهاى‌  صفين‌ ، جمل‌ و نهروان‌ رخ داد. 

*شهادت‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) 

بعد از جنگ‌ نهروان‌ و سركوب‌ خوارج‌ برخى‌ از خوارج‌ از جمله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ملجم‌ مرادى‌ متعهد به قتل‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) شد و در شب‌ نوزدهم‌ ماه‌ رمضان‌ همراه‌ چند نفر در مسجد كوفه‌ نشستند  حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در سجده‌ بودند که ابن ملجم ضربتى‌ بر فرق‌ مبارك‌ آن‌ حضرت‌ وارد ساخت .خون‌ از سر حضرت در محراب‌ جارى‌ شد. 
محاسن‌شريفش‌ را رنگين‌ كرد . در اين‌ حال‌ آن‌ حضرت‌ فرمود : " فزت‌ و رب‌ الكعبه‌ " به‌ خداى‌ كعبه‌ سوگند كه‌ رستگار شدم‌ سپس‌ آيه‌ 55 سوره‌ طه‌ را تلاوت‌ فرمود : " شما را از خاك‌ آفريديم‌ و در آن‌ بازتان‌ مى‌گردانيم‌ و بار ديگر از آن‌   بيرونتان‌ مى‌آوريم‌ . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در واپسين‌ لحظات‌ زندگى‌ نيز به‌ فكر صلاح‌ و سعادت‌ مردم‌ بود و به‌ فرزندان‌ و بستگان‌ و تمام‌ مسلمانان‌ چنين‌ وصيت‌ فرمود : " شما را به‌ پرهيزكارى‌ سفارش‌ مى‌كنم‌ و به‌ اينكه‌ كارهاى‌ خود را منظم‌ كنيد و اينكه‌ همواره‌ در فكر اصلاح‌ بين‌ مسلمانان‌ باشيد . يتيمان‌ را فراموش‌ نكنيد ، حقوق‌ همسايگان‌ را مراعات‌ كنيد . قرآن‌ را برنامه‌ى‌ عملى‌ خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامى‌ بداريد كه‌ ستون‌ دين‌ شماست‌ ." 
حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) در 21 ماه‌ رمضان‌ به‌ شهادت‌ رسيد و در نجف‌ اشرف‌ به‌ خاك‌ سپرده‌شد ، و مزارش‌ ميعادگاه‌ عاشقان‌ حق‌ و حقيقت‌ شد. 
 

 

 

بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست . . .
(حضرت علی علیه‌السلام)

 

شنبه 28 تیر 1393  3:47 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها