بررسی شرح حال او نیاز به کتابی مستقل دارد. در این نوشته مختصری از زندگانی او را مینگارم: مرحوم شیخ نجاشی میگوید: اصل او کوفی است ولی ساکن بغداد بود، پدرش یقطین از مبلغان بنیعباس علیه حکومت بنیمروان بود. مروان خواست وی را دستگیر نماید فرار کرد و به کوفه رفت و در آنجا سال 124 علی متولد گردید. مادر علی او و برادرش عبید را فراری داد و به مدینه برد. در آنجا بودند تا وقتی که دولت بنیعباس ظاهر گردید و به بغداد برگشتند. در سال 182 که موسی بن جعفر علیهماالسلام در بغداد و در زندان هارون بود علی بن یقطین وفات نمود. اصحاب ما گفتهاند: علی بن یقطین از امام صادق علیهالسلام فقط یک حدیث نقل نموده است ولی از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام احادیث زیادی را نقل نموده است، یک کتاب نیز دارد [1] . و شیخ الطائفة در فهرست فرموده: علی بن یقطین رحمة الله علیه ثقهای جلیلالقدر است. نزد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام جایگاهی بزرگ داشت. در میان شیعه مقامی رفیع داشت. پدرش یقطین از اعیان مبلغان بنیعباس علیه حکومت مروانیان و امویان بود. مروان در صدد دستگیری وی بر آمد، او فرار کرد و به کوفه آمد. در سال 124 پسرش علی در کوفه متولد گردید. مادرش او و برادرش را فراری داد و به مدینه برد. وقتی که دولت بنیعباس آشکار گردید یقطین خود را ظاهر نمود و مادر علی، او و برادرش عبید را برگرداند و یقطین در عین حالی که خود و فرزندانش اظهار تشیع مینمودند و قائل به امامت بودند در دستگاه دولت ابوالعباس و منصور دوانیقی بود و در همان وقت اموالی خدمت امام صادق علیهالسلام میفرستاد. جریان تشیع یقطین به منصور و مهدی عباسی گزارش شد ولی خداوند او را از شر آنان حفظ نمود. علی بن یقطین در سال 182 در سن پنجاه و هفت سالگی در بغداد وفات نمود و ولیعهد هارون، محمد امین بر جنازه او نماز خواند. پدرش یقطین بعد از او در سال 185 وفات کرد. علی بن یقطین چندین کتاب دارد [2] . در کتاب رجال او را در ردیف اصحاب امام کاظم علیهالسلام ذکر نموده است [3] . و شیخ مفید او را از اصحاب خاص و مورد اعتماد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام و اهل ورع و علم و فقه و راویان نص بر امامت امام رضا علیهالسلام معرفی نموده است [4] . ابن شهر آشوب نیز علی بن یقطین را از یاران خاص حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام برشمرده است [5] . و مرحوم کشی، رجالی معروف درباره وی روایاتی را با ذکر سند نقل نموده است: 1- از خود علی بن یقطین نقل نموده که: حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام بهشت را برای او تضمین نموده است.
2- عبدالرحمان بن حجاج گوید: به امام موسی بن جعفر علیهماالسلام عرض کردم: علی بن یقطین به وسیله من به شما پیامی داده برای او دعا کنید! فرمود: در ارتباط با آخرت؟ عرض کردم: آری! پس حضرت دست مبارک خود را بر سینه شریفش گذارد و فرمود: بهشت را برای علی بن یقطین ضمانت نمودم و تضمین مینمایم که آتش او را مس ننماید.
3- یعقوب بن یقطین گوید: از امام رضا علیهالسلام شنیدم فرمود: علی بن یقطین در حالی از دنیا رفت و امام زمانش موسی بن جعفر از وی راضی بود.
4- عبدالله بن یحیی کاهلی گوید: خدمت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شرفیاب بودم که دیدم علی بن یقطین دارد میآید. امام کاظم علیهالسلام به اصحاب حاضر در مجلس التفاتی نمود و فرمود: هر که خوشش میآید به یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نظر نماید به این مرد که دارد میآید نگاه کند! یکی از حاضران عرض کرد: بنابراین او اهل بهشت است! حضرت فرمود: من که شهادت میدهم او از اهل بهشت است.
5- داود رقی گوید: روز عید قربان خدمت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شرفیاب شدم. حضرت بدون اینکه من سخنی عرض کنم فرمود: در موقف عرفات هیچ شخصی در خاطر من نیامد جز علی بن یقطین که پیوسته با من بود و از من جدا نشد تا از عرفات کوچ نمودم.
6- یونس گوید: امام کاظم علیهالسلام فرمود: از سعادت علی بن یقطین این است که من در عرفات او را یاد نمودم.
7- حسین بن عبدالرحیم میگوید: امام موسی بن جعفر علیهماالسلام به علی بن یقطین فرمود: یک چیز را برای من ضمانت کن تا سه چیز را برایت ضمانت نمایم! علی عرض کرد: فدایت شوم! چه چیزی را برای شما ضمانت نمایم؟ و آن سه چیز که شما برای من ضمانت مینمایی چه چیزهایی است؟
فرمود: سه چیزی که من برایت ضمانت مینمایم این است:
1- گرمی آهن به تو نرسد که با آن کشته شوی.
2- دچار تنگدستی نگردی.
3- زندان بر تو سایه نیفکند.
باز علی عرض کرد: من چه چیزی را برای شما ضمانت نمایم؟
فرمود: هر که از دوستان ما نزد تو آمد او را اکرام نمایی! علی آن را ضمانت نمود و حضرت نیز برای علی ضمانت نمودند.
8- بکر بن محمد اشعری گوید: حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمود: من دیشب از خدای عزوجل درخواست نمودم علی بن یقطین را به من ببخشد، خدا او را به من بخشید. همانا علی بن یقطین اموالش و مودتش را به ما بذل نمود پس مستحق آن گردید که چنین درخواست بنمایم.
9- علی بن یقطین که از طرف هارون سمت وزارت داشت به موسی بن جعفر علیهماالسلام عرض نمود: وضع حال من را میبینی که در دربار هارون هستم! حضرت به او فرمود: ای علی برای خدا دوستانی است با ستمگرانی که دفع شر آنان از دوستان خدا شود و تو از آن دوستان خدا میباشی در دربار هارون.
10- در بعضی روایات آمده که در موسم حج شماره کردند 150 نفر و یا 300 نفر به نیابت از علی بن یقطین تلبیه گفتند [6] . روایات در مدح و بزرگواری وی بیش از این است ولی به همین مقدار اکتفا مینمایم.
پی نوشت ها:
[1] رجالنجاشی، ص 194 و 195.
[2] معجمرجالالحدیث، ج 12، ص 227.
[3] رجالطوسی، ص 354، شماره 17.
[4] ارشاد، ص 304.
[5] معجم رجالالحدیث، ج 12، ص 228.
[6] معجمرجالالحدیث، ج 12، ص 232 - 228.