گاهی نیز ایشان، از عبارت یا لغتی خاص برای برپایی یک نظام مفهومی جدید و مبنایی، برای ارائه طریق به پیروانشان استفاده میکنند. اما توجه کافی، جستجو، و شکلدهی مبانی نظری امام خامنهای وظیفه پیروان ایشان خواهد بود. لذا گروه جنگ نرم مشرق با توجه به یکی از کارویژههای خود که همانا تصریح و روشن کردن میدان مبارزه در عرصه مغز و قلب انسانها برای سربازان این جنگ است، اقدام به بررسی مفهوم امید و ضد امید از منظر امام خامنهای کرده است.
با يك جستجوي ساده در ميان سخنان امام خامنهاي از 10 سال قبل تا كنون به نتايج زير ميرسيم. آنچه که در ادامه میآید الگوهایی از جایگاه امید در نظام فکری، ساختاری و مفهومی یک انسان و یک حکومت انقلابی از كلام ايشان است:
ناامیدی= بی اعتمادی به خود
ملت ما را با تبليغات پيوسته، از فرهنگ خود، از اعتماد به خود تهى كرده بودند؛ ملت ما را به خود بىاعتماد و نااميد كرده بودند.
اسلام دین امید است.
در آيين و فرهنگ پيامبر اعظم ... نوميدى وجود ندارد؛ پيامبر ما با نوميدى جنگيد. مسلمان سرشار از اميد است.
کارکرد امید، پایداری است.
اميد، پايدارى شما را زياد مىكند.
نعمت امید و نغمت ناامیدی:
يكى از بزرگترين نعم الهى، اميد و اعتمادبهنفسى است كه در مردم هست. روح اميدوارى، خيلى نعمت بزرگى است.
مردمِ مأيوس، نااميد و بدون افق ديد، بىصبرى مىكنند؛ نه اينكه كار نمىكنند، مانع كار هم مىشوند؛ ولى مردمِ اميدوار خودشان جلو جلو مىدوند و مسئولان را به دنبال خودشان مىكشانند.
اين اتفاق امروز در كشور افتاده است و روح اميد بر مردم حاكم است؛ مردم به آينده اميدوارند. اين، خيلى نعمت بزرگى است.
امید، نشاط مردم است:
يكى از نقاط مثبت، همين روح اميدى است كه در مردم هست؛ مردم احساس نشاط مىكنند.
میزان امید، از نشانههای پیشرفت است:
وفور توليدات، وفور صادرات، افزايش بهره ورى، ارتقاء سطح سواد، ارتقاء سطح معلومات عمومى مردم، ارتقاء خدمات شهروندى، خدمت دادن به شهروندان، رشد نرخ عمر متوسط - به قول تعبيرات اخير، اميد به زندگى - اينها جزو نشانه هاى پيشرفت است و درست است.
امید دشمن کاهش یافته است:
امروز طمع و اميد دشمنان ملت ايران - يعنى همين مستكبرين آمريكائى و شبكهى شيطانى و خطرناك صهيونيسم در دنيا - نسبت به غلبه پيدا كردن بر ملت ايران، از بيست سال پيش بمراتب كمتر است؛
دشمن مایوس شود، امیدوار نشود:
ملت ايران كارى كنند كه انگيزهى تمام نشدنى آنها براى دشمن مشخص شود؛ اين، دشمن را مأيوس ميكند. دشمن اگر احتمال بدهد كه با جنجالآفرينى و با غوغا و تبليغات توانسته انگيزهى مردم را ضعيف كند، اميدش بيشتر ميشود، تهاجمش شديدتر ميشود. بايد دشمن احساس كند كه انگيزهى اين ملت تمام نشدنى است،
حضور جوانان امید میآورد:
در همان عين محنتها در دوران دفاع مقدس، حضور پر شور جوانهای اين كشور دلها را لبالب از اميد ميكرد و كارساز هم بود.
جنگ روانی و جنگ سرد (جنگ نرم) دشمن برای ناامید کردن است:
نكتهى ديگرى در وصيتنامهى امام (رضوان اللَّه عليه) وجود دارد كه بسيار مهم است و آن توجه به جنگ سرد و عمليات روانى دشمن است. دشمن آنوقتى كه در ميدان، در صحنهى عمل نتواند كارى از پيش ببرد، دست به جنگ روانى ميزند؛ براى مأيوس كردن، براى نااميد كردن، براى خالى كردن دل ملتها. با جنگ روانى و با تهديد سعى ميكنند ملتهاى مقابلشان ميدان را خالى كنند.
مجلس، نقطه اساسی امید است:
مجلس هميشه براى همه - براى مردم و براى مسؤولان - نقطه اساسى اميد است. كار مهمِّ شما اين است كه نگذاريد اين اميد ضعيف شود.
معیشت بد، امید را کم میکند:
بله، مسأله معيشت قطعاً در اولويّت اوّل است. معيشت كه نبود، دين هم نيست؛ اخلاق هم نيست؛ حفظ عصمت و عفت هم نيست؛ اميد هم نيست.
حفظ امید، اولویت اول:
اولويّت اوّل براى شما اين است كه اميد مردم را حفظ كنيد.
ناامیدی باعث روانپریشی مردم است:
يكى ديگر از پيامهايى كه حتماً بايد منتقل شود، نفى دشمنسازيهاى موهوم، توسعهى تفاهم اجتماعى و ايجاد امنيت روانى در جامعه است. يكى از عواملى كه در ذهنيّت كلّ جامعه، به قول روانشناسان «روانپريشى» بهوجود مىآورد، نااميدى و يأس است.
کار خبری امیدبخش:
مثلاً خبر تجهيزات امريكايى يا تجهيزات اسرائيلى را مىشود بهگونهاى داد كه مردم انگيزه پيدا كنند كه با آن به مقابله برخيزند؛ همان خبر را مىشود طورى داد كه مردم احساس كنند كه نمىشود دست از پا تكان داد و اصلاً هيچ حركتى نمىشود كرد. پس نحوهى دادن خبر بايد اميدبخش باشد.
کار دشمن، تحقیر انقلاب و باعث ناامیدی:
تحقير دستاوردهاى انقلاب چيزى نيست كه به نفع ملت باشد؛ بلكه موجب نااميدى و يأس مردم خواهد شد و اين كارى است كه دشمنان مىخواهند آن را انجام دهند.
ترس دشمن از امید ملسمانان:
آنان از فكر روزى كه امت اسلامى يكپارچه و اميدوار، بپاخيزد به خود مى لرزند.
همه چیز به امید متکی است:
منتها توجه كنيد كه كيفيت بيان را يأسبرانگيز نكنيد؛ يعنى مراقب باشيد كه فضا يأسآلود نشود. عزيزان من! همه چيز به اميد متكى است
خطر درجه اول، خطر عمده، ناامیدی است:
خطرى كه در مردم تداوم اين حركت سرافرازانه را تهديد مىكند، در درجه اوّل عبارت از نا اميدى است. اگر دشمن بتواند مردم ما را، جوانان ما را، قشرهاى ما را، نسبت به آينده اين حركتشان نااميد كند، ضربه خود را زده است. اين خطر عمده است.
ناامیدسازی یکی از سه تخریب اصلی توسط دشمن:
سه تخريب، مورد نظرِ دشمن است: تخريب وحدت ملى، تخريب باورهاى كارساز و مقاومتبخش، و تخريب روح اميدو آينده در ذهن مردم. اسم اين تخريبها را هم «اصلاح» مىگذارند!
ناامیدی باعث بیخطر شدن ما برای دشمن:
براى اينكه اين ملتِ ريشهدارِ تاريخىِ بافرهنگِ شجاعِ بزرگ را آنچنان ضعيف و خُرد و نااميد و مأيوس كنند كه هيچ خطرى از ناحيه آن، قدرتهاى بزرگ را تهديد نكند.
امید، پیشبرنده ملت؛ ناامیدی، تحقیر و عقبماندگی میآورد:
مردم را بىحال و بىحوصله و نااميد مىخواستند. اخلاقهاى پيشبرنده يك ملت، اميد و تحرّك و جدّيت است. ملتى كه نااميد باشد، ملتى كه از آينده خود مأيوس باشد، ملتى كه خود را تحقير كند، پيشرفت نخواهد كرد.
دشمن به دنبال ناامید کردن مردم؛
نقطه دوم، تيرهوتار و مبهم جلوه دادن آينده است. سعى دشمن اين است كه نشان دهد آينده مبهم و تيرهوتار است و معلوم نيست كه چه خواهد شد و به كجا مىرسند.
امیدسازی وظیفه مبلغین دینی:
وظيفه مبلّغ دين و مبلّغ معنويت و پيامآور حقيقت اين است كه مردم را اميدوار كند و يأس را از آنها بزدايد. يأس، بزرگترين دشمن يك ملت است. بايد تلاش گردد كه يأس از مردم زدوده شود. نگاه كنيد ببينيد در منطقهاى كه مورد بحث شماست، مخاطبتان چه زبانى نياز دارد.
ممانعت از ناامیدی:
به هر تقدير بايد مانع شويد كه يأس در دلها راه پيدا كند.
دشمن به دنبال ناامید کردن مردم:
كارى كه دشمن مىخواهد بكند، اين است كه يأس را بر دلها حاكم كند و هر كس به گونهاى مأيوس باشد: دانشجو يكطور، دانشآموز يكطور، كارگر يكطور، روحانى يكطور، كاسب يكطور، ادارى يكطور، مسؤول دولتى يكطور، مسؤول بلندپايه يكطور. هركدام روشهايى دارند؛ ما از نزديك مىبينيم. روشهايى دارند كه حتّى برخى از مسؤولان بلندپايه را هم در يك كشور مأيوس كنند. ما مسؤولانى را از كشورهاى ديگر مىبينيم كه گاهى با ما صحبت مىكنند، دلشان پر از يأس است.
آدم مایوس، ناتوان است؛ باید امید داد:
واقعاً آدم مأيوس چهكار مىتواند بكند؟ ما سعى كرديم يأس را از دلهاى آنها بيرون بكشيم و به جايش اميد تزريق كنيم. بحمداللَّه ملت ما، ملت اميدوار و بانشاطى است. در مردم اميد را تزريق كنيد.
خصوصیت مهدویت، امید است.
چند خصوصيت در عقيده مهدويّت هست كه اين خصوصيات براى هر ملتى، به منزله خون در كالبد و در حكم روح در جسم است. يكى، اميد است. گاهى اوقات دستهاى قلدر و قدرتمند، ملتهاى ضعيف را به جايى مىرسانند كه اميدشان را از دست مىدهند. وقتى اميد را از دست دادند، ديگر هيچ اقدام نمىكنند؛ مىگويند چه فايدهاى دارد؟ ما كه ديگر كارمان از كار گذشته است؛
ناامیدی و یاس هدف استعمار؛
اين، روح نااميدى است. استعمار اين را مىخواهد. امروز استكبار جهانى مايل است كه ملتهاى مسلمان و از جمله ملت عزيز ايران، دچار روح نااميدى شوند و بگويند: ديگر نمىشود كارى كرد؛ ديگر فايدهاى ندارد! مىخواهند اين را به زور در مردم تزريق كنند. ما كه در جريان خبرهاى تبليغاتى و زهرآگين دشمنان قرار داريم، به عيان مىبينيم كه اغلب خبرهايى كه تنظيم مىكنند، براى مأيوس كردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مأيوس كنند، متديّنين را از گسترش دين مأيوس كنند، آزادىطلبان و علاقهمندان به مسائل فرهنگى و سياسى را از امكان كار سياسى، يا كار فرهنگى مأيوس كنند.
ناامیدی=عدم تحرکت=شکست
اگر ملتى براى خودش تحرّكى نداشت و ارزش و آيندهاى براى خود قائل نبود، دشمنان مىتوانند بيايند و برايش نقشه بكشند، به او توصيه كنند، به جاى او تصميم بگيرند و عمل كنند! بدون هيچ مانعى اين كارها را مىتوانند انجام دهند. اين ناشى از عدم تحرّك است. عدم تحرّك، ناشى از عدم اميد است. لذا سعى مىكنند مردم را نااميد كنند! شما بدانيد.
ناامیدکنندگان داخلی و خارجی دشمناند
امروز هر نفَسى و هر حنجرهاى كه براى نااميد كردن مردم بدَمد و به صدا درآيد بدانيد كه در اختيار دشمن است؛ چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمى كه كلمهاى را در جهت نااميد و مأيوس كردن مردم روى كاغذ بياورد، متعلّق به دشمن است. چه صاحب اين قلم بداند، چه نداند
دشمن به دنبال ناامید کردن است.
چرا (دشمن) مىخواهد وضع را از لحاظ اقتصادى تيره و تار نشان دهد و چرا مىخواهد وضع را از لحاظ انقلابى و فرهنگى دچار هزيمت قلمداد كند. علّت چيست؟ در يك كلمه، علّت اين است كه با اين كار مىخواهند نور اميد را از دلِ ملت ايران و بخصوص دلِ جوانان محو كنند؛ فروغ اميد را در دلها خاموش و مردم را نااميد نمايند.
امید، قوه محرکه اصلی انسان. ناامیدی عامل سکون.
عزيزان من! اميد، بزرگترين قوّه محرّكه انسان است. اميد به پيروزى، اميد به پيشرفت و اميد به موفقيّت، هر انسانى را به حركت وادار مىكند. اگر شما بخواهيد هر انسان فعّال و سرزنده و شادابى از حركت بيفتد، كافى است او را نااميد كنيد. اگر نااميد كرديد، دستهاى فعّالْ سست خواهد شد؛ زانوان فعّال و استوار به لرزه خواهد افتاد. مىخواهند ملت ايران را نااميد كنند.
امید مایه حرکت و مبارزه
اميد، چنين نقشى دارد. همين قدر كه اميدى در دل انسان به وجود آمد، مرگ بالهاى خود را جمع مىكند و كنار مىرود. اميد موجب مىشود انسان تلاش و حركت كند، پيش ببرد، مبارزه كند و زنده بماند.فرض كنيد ملتى در زير سلطهى ظالمانه قدرت مسلّطى قرار دارد و هيچ اميدى هم ندارد. اين ملت مجبور است تسليم شود. اگر تسليم نشد، كارهاى كور و بىجهتى انجام مىدهد. اما اگر اين ملت و جماعت، اميدى در دلشان باشد و بدانند كه عاقبتِ خوبى حتماً وجود دارد، چه مىكنند؟ طبيعى است كه مبارزه خواهند كرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعى در راه مبارزه وجود داشته باشد، آن را بر طرف خواهند كرد.
امید، دلیل مبارزه
اميد، موجب مىشود كه انسان به مبارزه بپردازد و راه را باز كند و پيش برود. وقتى به شما مىگويند انتظار بكشيد، يعنى اين وضعيتى كه امروز رنجتان مىدهد و دلتان را به درد مىآورد، ابدى نيست و تمام خواهد شد. ببينيد چقدر انسانْ حيات و نشاط پيدا مىكند! اين، نقش اعتقاد به امام زمان صلوات اللَّه عليه و ارواحنا فداه است. اين، نقش اعتقاد به مهدى موعود است.
دشمن به دنبال ناامیدسازی
به همين خاطر، يكى از اساسيترين كارهاى استعمار و استكبار و ايادى آن، اين بوده است كه عقيده اميد و مبارزه را در دل مردم از بين ببرند.
بزرگترین نیاز مردم ما امید است.
شيعه خوب كسى است كه اين حضور (امام معصوم) را حس كند و خود را در حضور او احساس نمايد. اين، به انسان اميد و نشاط مىبخشد. اين ملت بزرگ، بيش از همه چيز به همين اميد نياز دارد؛ ملتى كه در راه خدا و براى عظمت اسلام، مجاهدت و مبارزه مىكند و افتخار طول تاريخ بشر و همه تاريخ اسلام شده و پرچم اسلام را در زمان ما به اهتزاز در آورده است. چنين ملتى، بيشتر از همه چيز، به همين اميد درخشان احتياج دارد. آن اعتقاد، اين اميد را به او مىبخشد.
قبل از انقلاب هم مردم را ناامید میکردند.
قبل از پيروزى انقلاب، دشمن از همه وسايل استفاده مىكرد تا مردم را از پيروزى انقلاب نااميد كند. مىگفتند: «مگر مىشود چنين انقلابى بر پا شود و ملت با دستِ خالى بر دستگاهِ تا دندان مسلّح پيروز گردد؟! اصلاً ممكن نيست!» اين نااميدى را با هزار زبان، در ميان مردم ترويج مىكردند؛ ولى مردم، اميدشان را از دست ندادند.
بیشترین همت امام خمینی، امید دادن به مردم بود.
امام بزرگوار ما به عنوان يك رهبر تمام عيار، بيشترين همّت خود را به اميدوار نگاه داشتن مردم گماشته بود. وقتى مردم اميدوارند، حركت و تلاش مىكنند. در مقابلِ تلاش مردم، هيچ قدرتى نمىتواند مقاومت كند. فقط بايد مردم اميدوار باشند. امام بزرگوار، از همه وسايلِ الهى و ملكوتى و معنوى استفاده كرد و اين اميد را در مردم دميد و به بركت آن اميد، اين پيروزى بزرگ به دست آمد.
ایمان به خدا مایه امید، امید مایه شجاعت.
ملتى كه به خدا معتقد و مؤمن و متّكى است و به آينده اميدوار است و با پرده نشينان غيب در ارتباط است؛ ملتى كه در دلش خورشيد اميد به آينده و زندگى و لطف و مدد الهى مىدرخشد، هرگز تسليم و مرعوب نمىشود و با اين حرفها، از ميدان خارج نمىگردد.
در میان جملات کلیدیای که در بالا آمد، تعدادی دارای اهمیت فوقالعادهای هستند؛ به طوری که میتوان آنها را جملاتی اساسی در مدل فکری امام خامنهای دانست:
-اسلام، دین امید است.
-جنگ روانی و جنگ سرد (جنگ نرم) دشمن برای ناامید کردن است.
-حفظ امید، اولویت اول.
-همه چیز به امید متکی است.
-خطر درجه اول، خطر عمده، ناامیدی است.
-ناامیدسازی، یکی از سه تخریب اصلی دشمن است.
-بزرگترین نیاز مردم ما امید است.
-بیشترین همت امام خمینی، امید دادن به مردم بود.
-ایمان به خدا مایه امید، امید مایع شجاعت است.
هر يك از اين عبارات، به تنهايي حامل پيامي و نشاندهنده بخشي از جانمايي مفهوم اميد در ساختار نظام مردمي جمهوري اسلامي است. ميتوان دو مفهوم اميد و تروريسم اميد را از ميان اين عبارات دستهبندي كرد.
اميد:
-اسلام، دین امید است.
-حفظ امید، اولویت اول.
-همه چیز به امید متکی است.
-بزرگترین نیاز مردم ما امید است.
-بیشترین همت امام خمینی، امید دادن به مردم بود.
-ایمان به خدا مایه امید، امید مایه شجاعت است.
-گويي امام خامنهاي نگاهي كاملا متفاوت به اسلام دارند. يا به عبارتي ديگر اسلام را از زاويه اميدمدار نگاه كردهاند. ايشان اسلام را دين اميد و همه چيز را بر پايه اميد ميدانند در نتيجه، حفظ اميد كه پيام اسلام است را اولويت اول مسئولين و مبلغين ذكر ميكنند زيرا اميدي كه مردم از ايمانشان به دست آوردهاند مايه شجاعت آنان و باعث به وجود آمدن انقلاب اسلامي شد. ايشان در جايي ديگر اميد را نياز اول و مهمترين احتياج مردم ايران در نظر گرفتهاند تا جايي كه فرمودهاند امام خميني (ره) بيشترين همت خود را براي اميد دادن به مردم به كار ميگرفتند.
ترور اميد:
-جنگ روانی و جنگ سرد (جنگ نرم) دشمن برای ناامید کردن است.
-خطر درجه اول، خطر عمده، ناامیدی است.
-ناامیدسازی، یکی از سه تخریب اصلی دشمن است.
امام خامنهاي هدف اصلي جنگ نرم دشمن عليه ملت ايران را نااميد كردن اين مردم دانسته و مهمترين خطر را خطر نااميدي ميداند. همچنين در جايي ديگر نااميد كردن مردم را يكي از مهمترين تخريبهاي دشمن عليه مردم كشورمان دانسته است.
با توجه به آنچه كه از نظر گذشت ميتوان نتيجه گرفت كه اميد، مغز و هسته اصلي جنگ نرم است. ميتوان گفت كه در جنگ نرم امروز، «اميد يا نااميدي؟ مساله اين است» جريان دارد. در اين معنا هر كس كه به گونهاي اميد مردم را نشانه رود، خواسته يا ناخواسته عامل دشمن و هر كس كه به هر شكلي اميد را در مردم زنده كند و نگاه دارد عامل اسلام و در نتيجه خداوند است.
به اين شكل، وظيفه سنگين اهالي رسانه، مسئولين اجرايي كشور و تمام افرادي كه به گونهاي در حال خدمات رساندن به مردم هستند بيشتر روشن ميگردد. در عين حال حتي ميتوان پا را فراتر نهاد و به اين انديشيد كه هر كدام از ما به عنوان يك فرد در جامعه اسلامي موظفيم در حد توان خودمان به اميد، دامن زده و با نااميدي در جامعه مبارزه كنيم. از خانواده و اقوام گرفته تا تاكسي و مترو و محل كار.
سكوت در برابر افرادي كه در هر كوي و برزني از رسانه و ادارات مختلف گرفته تا خيابان و خانه، سخن از ناتواني و خرابي بيش از حد اوضاع بخشهاي گوناگون كشور ميزنند و دل اطرافيان خود را خالي ميكنند، چيزي جز دست به دست آنان دادن و شايد امر به منكر كردن نيست.
در اينجا نهي از منكر يعني جلوي نااميد ساختن مردم را گرفتن و امر به معروف يعني تزريق اميد در رگهاي جامعهاي كه اكنون بيش از هر زمان ديگري به اميد و در نتيجه تلاش مضاعف براي ساختن آيندهاي بهتر نياز دارد.
مهدويت، پايه در اميد دارد و انسان نااميد چارهاي جز دوري از حضرت صاحب الزمان (عج) ندارد.