0

خاطرات آمرین بالمعروف..5

 
nmzohy
nmzohy
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 156
محل سکونت : کرمانشاه

خاطرات آمرین بالمعروف..5

افسران - تفاوت را احساس کنید

غیبت نکن!

غيبت و تهمت...!


با دو سه نفر از اقوام خانم نشسته بودیم دورهم که غیبت شروع شد! طبق معمول گفتم: غیبت نکنید!! گفت: غیبت نیست! دیدم طرف داره ادامه میده پاشدم برم و در حال رفتن گفتم غیبت نکنید. اون طرف با محبت بهم گفت: دیدم که میگم! منم با محبت بیشتر گفتماگه ندیده بودید میشد تهمت! و رفتم تو راهرو و روی پله ها نشستم. باز صدا میومد. با دستام، گوشام رو گرفتم و افسوس خوردم به حال گوینده و شنونده اما ته دلم به خودم آفرین گفتم که درسته اونا نهی از منکر منو نشنیدن اما حد اقل من درگناه اونا شریک نشدم 

جمعه 22 فروردین 1393  9:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها