0

«سلفی‌گری» چگونه در عربستان متولد شد!؟

 
karkas074
karkas074
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 2109
محل سکونت : Qom

«سلفی‌گری» چگونه در عربستان متولد شد!؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

عربستان سعودی که دارای ساختاری قبیله‌ای است، با کمک اندیشه وهابیت اقدامات سیاسی خود را رنگ و بوی دینی می‌دهد تا بدترین نوع دیکتاتوری یعنی «دیکتاتوری دینی» را در جهان رقم بزند.

سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنرانی تاریخ 27 بهمن ماه 1392 به بررسی و تحلیل اوضاع جهان اسلام و بایدها و نبایدها در این حوزه پرداخت که بخشی از این سخنان مهم و راهبردی توسط «خلیل قلخانباز» کارشناس مسایل بین‌الملل مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است.

«امروز یک مدل (جمهوری اسلامی) در منطقه ایجاد شده. همه تلاشی که سعودی‌ها دارند، انجام می‌دهند دو کار مهم است، یکی این که با پول فراوان، پول‌پاشی می‌کنند. دوم با تولید سلفیت، برای بذر نفاق در جهان اسلام تلاش می‌کنند. همه از ترس این است که این مدل و نمونه در درون آنها تأثیر بگذارد و تأثیر می‌گذارد.»

(سردار قاسم سلیمانی)

متن نظرات خلیل قلخانباز را در زیر می‌خوانید.

منطقه خاورمیانه این روزها به کانون و محل پرورش تروریست‌هایی تبدیل شده که روز به روز بر دامنه فعالیت و اقدامات آنها افزوده می‌شود.

در روز و یا هفته‌ای نیست که در کشوری از این منطقه نفت‌خیز جهان، حادثه‌ای تروریستی روی ندهد. کشورهای عراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان و حتی در برخی موارد جمهوری اسلامی ایران از اهم کشورهایی هستند که در کانون حمله گروه‌های تروریستی قرار دارند.

این گروهها بدون شک باید توسط کشوری با توان مالی قوی پشتیبانی شوند. مهم‌تر از پشتیبانی مالی، پذیرش و تأثیرگذاری نگاه ایدئولوژیکی به اقدامات تروریستی آنهاست که تقریباً از یک منبع تغذیه می‌‌شوند.

مبارزه با کشورهای محور مقاومت، مبارزه با مذهب تشیع، تفرقه‌آفکنی بین گروه‌های اصیل اسلامی و برخی هدف‌های خرد دیگر از جمله اهم اهداف تروریستها در منطقه محسوب می‌شوند.

نگاهی به اهداف گروه‌های تروریستی و اقدامات آنها نشان می‌دهد که بدون شک عربستان سعودی مهم‌ترین حامی مالی، لجستیکی، ایدئولوژیکی و تبلیغاتی گروه‌های افراطی در منطقه است. این کشور بیش از هر کشور دیگری خود را بازنده تحولات منطقه می‌بیند. وهابیت حاکم بر عربستان در نقطه مقابل تشیع و حتی برخی فرق اهل سنت قرار دارد و به دنبال برخی از منافعش از طریق تفرقه‌افکنی بین مذاهب اسلامی است.

* چرایی حمایت عربستان سعودی از گروه‌های تروریستی

در خصوص چرایی حمایت‌ عربستان از گروه‌های تکفیری و تروریستی دلایل گوناگونی مطرح است که در چند دسته می‌توان آنها را تقسیم‌بندی کرد.

در ادامه به اهم این دلایل پرداخته خواهد شد.

* وهابیت و گسترش تروریسم توسط عربستان

در میان کشورهای اسلامی و عربی، عربستان سعودی را به عنوان کشوری محافظه‌کار (اسلام بنیادگرا) می‌شناسند.

این امر به دلیل پیوند تاریخی میان «محمدبن سعود» و «شیخ محمد بن عبدالوهاب» است. پیوند این دو باعث شد ابن سعود لقب «امام» را به عنوان رئیس سیاسی - نظامی قبیله برگزیند و عبدالوهاب نیز به عنوان شیخ یک ایدئولوژی مذهبی ارائه دهد.

عربستان سعودی که دارای ساختاری قبیله‌ای است، با کمک اندیشه وهابیت اقدامات سیاسی خود را رنگ و بوی دینی می‌دهد، با بدترین نوع دیکتاتوری یعنی «دیکتاتوری دینی» را در جهان رقم بزند.

این نوع نگاه، علاوه بر داخل، به خارج نیز سرایت داده می‌شود و دیگر مذاهب اسلامی تکفیر شده و اقدامات خشن علیه آنها جایز شمرده می‌شود.

آل سعود جهت بهره‌برداری از نفوذ و تأیید علمای وهابی با گره زدن حرکت موسوم به اصلاح دین به توسعه‌طلبی سیاسی - ارضی خود، داعیه اجرای منویات محمد بن عبدالوهاب در پیمان معروف به «دو محمد» را در سر دارد.

از زمان تأسیس دولت سعودی، وهابیت فرهنگ، آموزش و پرورش و نظام قضایی آن را شکل داده در نتیجه کم و بیش بر همه تمایلات و جهات اسلام‌گرایی سنی عربستان تأثیرگذار بوده است.

محمد عبدالوهاب، مؤسس فرقه وهابیت، معتقد بود مسلمانان با فاصله گرفتن از سلف صالح، کافر و مرتد شده و باید برای اصلاح آنها همانطور که پیامبر با کفار جنگید جهاد کرد.

این اندیشه باعث گردیده که عملیات‌های تروریستی و انتحاری با هدف کمک به اسلام واقعی رشد و نمو یابد و مبارزان با نیت قربة‌‌الی الله اقدامات خویش را انجام دهند.

* نقش رویکردهای سیاسی عربستان در حمایت از تروریسم

نگاه دینی به انجام عملیات‌های تروریستی شاید بیش از آنکه مورد نظر دولتمردان باشد، در اندیشه «مبارزان میدانی» جای دارد، اما دولتمردان سعودی در ورای حمایت‌های مادی و معنوی از اقدامات تروریستی در منطقه به دنبال رسیدن به اهداف سیاسی خویش هستند.

این اهدف در 3 حوزه داخلی، منطقه‌ای و جهانی قابل بحث و تفسیر است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.

1- داخلی: فرآیند دولت - ملت سازی زنجیره‌ای از مفاهیم را با خود حمل می‌کند که هر یک می‌تواند معیارهای ارزیابی و شاخص‌های آن تلقی شوند که این فرآیند در عربستان سعودی به علت مطلقه بودن و مردمی نبودن، سعی دارد بحران‌های درونی کشورش را به بیرون سرایت دهد و اذهان مردم را از توجه به مشکلات داخلی منحرف نماید.

در ساختار سیاسی عربستان، مردم حق هیچ‌گونه دخالتی ندارند و تنها شاهد گردش نخبگان توسط عده قلیلی هستند که قدرت را در دست دارند و این عده قلیل برای منحرف کردن افکار عمومی از پیگیری حقوق اولیه‌شان سعی دارند با به هم ریختن کشورهای دموکراتیک و ایجاد ناامنی در این کشورها این قبیل کشورها را در نظر مردم‌شان کشورهایی به هم ریخته جلوه دهند تا مردم به دنبال اعتراض و نارضایتی‌های عمیق در عربستان نباشند زیرا ممکن است ناامنی جایگزین رفاه و آسایش شود.

2- منطقه‌ای: در بُعد منطقه‌ای، سیاست عربستان در هر کشوری با کشور دیگر کمی فرق می‌کند. در خصوص عراق، عربستان خود را بازنده سقوط صدام می‌داند و قدرت یافتن شیعیان را در این کشور، که سال‌ها در انزوا بودند، به ضرر قدرت منطقه‌ای خویش ارزیابی می‌کند.

همچینن با توجه به در پیش بودن انتخابات پارلمانی در عراق در ماه آوریل سال جاری میلادی، عربستان سعی دارد بر روند انتخابات آتی این کشور تأثیر بگذارد و نتایج مورد دلخواه خود را از صندوق‌های رأی بیرون بیاورد؛ تلاشی که در انتخابات قبلی به نتیجه نهایی منتج نشد و «دولت قانون» با کسب 89 کرسی با ائتلاف با دیگر گروه‌ها موفق به تشکیل دولت گردید.

بنابراین عربستان تلاش دارد تا با ناکارآمد نشان دادن دولت نوری المالکی زمینه را برای به قدرت رساندن جناح مورد نظر خویش فراهم نماید. از جمله اهداف دیگر عربستان در عراق تلاش برای «سوری‌سازی» این کشور است تا بدین گونه اگر حکومت مورد دلخواه ریاض در انتخابات آتی قدرت را در دست نگرفت حکومت شیعی پیروز  انتخابات درگیر ترورها و مشکلات داخلی باشد و فرصت به چالش کشاندن ریاض را در سطح منطقه‌ای نداشته باشد.

در خصوص سوریه اوضاع به گونه‌ای دیگری است. عربستان، سوریه را حلقه واسطه جریان مقاومت در منطقه می‌داند که با سرنگونی نظام حاکم بر آن ضربه مهلکی به جریان مقاومت در منطقه وارد می‌شود.

براساس این اندیشه که توازن منطقه‌ای در سال‌های گذشته به زیان عربستان در حال شکل‌گیری بوده این کشور تلاش دارد تا جریان رقیب در منطقه را تضعیف نماید.

سوریه به محل زورآزمایی جریان مقاومت و جریان‌سازش کار در منطقه تبدیل شده است به گونه‌ای که حتی عربستان را در کنار رژیم صهیونیستی قرار داده و ملاقات‌هایی نیز بین مقامات سعودی و رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.

همچنین این کشور محموله‌های بسیاری را برای تروریست‌های مسلح در سوریه ارسال می‌کند تا جایی که برخی مقامات روسی نیز از خرید موشک‌های ضدهواپیما و ضد زره توسط عربستان جهت کمک به تروریست‌‌های سوریه اظهار نگرانی کرده‌اند.

در همین حال منابع اطلاعاتی آلمان اخبار حاکی از تشکیل فرماندهی نظامی یکپارچه بین ارتش آزاد سوریه و گروه‌‌های اسلامی تندرو در سه منطقه در سوریه را فاش کرد‌ه‌اند.

در همین حال منابع اطلاعاتی آلمان اخبار حاکی از تشکیل فرماندهی نظامی یکپارچه بین ارتش آزاد سوریه و گروه‌های اسلمی تندرو در سه منطقه در سوریه را فاش کرده‌اند.

استان «درعا» همجوار با مرزهای اردن و بلندی‌های اشغال شده. جولان اولین منطقه‌ای است که این فرماندهی در آن مستقر شده و تحت نظارت برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و اردن در می‌آید، اما استان‌های حوزه خلیج فارس و اردن خواهد بود، استان‌های ادلب، حلب، حمص و استان‌های شمال سوریه نیز تحت نظارت ترکیه و قطر خواهند بود.

منطقه سوم در استان ریف دمشق به ویژه در منطقه‌های غوطه شرقی و غربی تا منطقه قلمون همجوار مرز با لبنان تشکیل خواهد شد.

لبنان کشور دیگری است که عربستان درصدد به هم ریختن اوضاع داخلی آن است. بحران در  این کشور کوچک مدیترانه‌ای کاملاً وارداتی است و جریان‌های عمده سیاسی این کشور پذیرنده سیاست‌های خصمانه رقبا در منطقه شده‌اند.

عربستان سعی دارد تا با ناامن نمودن بخش‌هایی از لبنان، جریان 14 مارس را در مقابل جریان 8 مارس تقویت نماید و همچنین مانع کمک شیعیان لبنان به نظام حاکم بر سوریه شود. همچنین این کشور سعی دارد با تضعیف حزب‌الله، تشکیلاتی سنی مذهب و شبیه حزب‌الله در لبنان به وجود آورد.

ایران دیگر کشوری است که در مقابل سیاست‌های تروریستی عربستان قرار دارد و ترور رایزن فرهنگی ایران در لبنان انگشت اتهام را به سمت عربستان نشانه رفته است.

عربستان سعودی پس از جنگ 2006 بین حزب‌الله لبنان و رژیم صهیونیستی به شدت خود را بازنده تحولات منطقه‌ای در قبال جمهوری اسلایم ایران می‌بیند. این کشور که روزی رقیب ایران در منطقه بود، پس از باخت‌های پی‌درپی، به دشمن ایران در منطقه تبدیل شده و تلاش دارد تا با ضربه به جریان مقاومت، بیش از همه ایران را در موضع ضعف قرار دهد.

بنابراین علاوه بر عواملی که برای عراق، سوریه و لبنان مطرح شد، مهم‌ترین عامل مشترک همه کشورهای فوق‌الذکر تضعیف جایگاه ایران در منطقه است. سوریه و عراق و برخی جریان‌های مورد حمایت ایران در لبنان به منزله بازوهای پرقدرت ایران در منطقه‌اند که سعودی‌ها تلاش دارند این بازوها را از کار بیندازد و مهره‌های خود را بر آنها حاکم نمایند.

 

3- جهانی: در رویکردهای سیاست‌های تروریستی عربستان، رنگ و بوی رویکردهای جهانی نیز مشاهده می‌شود.

 

عربستان از رویکرد جدید آمریکا در قبال ایران در خصوص موضوع هسته‌ای و همچنین از رویکرد ایالات متحده در قبال سوریه ناراضی است و این امر باعث شده که این کشور با انجام اقدامات تروریستی به دنبال به شکست کشاندن سیاست‌های آمریکا در منطقه باشد.

در واقع عربستان سعی دارد با گسترش عملیات‌های تروریستی در سوریه، آمریکا را به حمله نظامی به این کشور ترغیب نماید و همچنین با انجام عملیات‌های تروریستی در عراق آمریکا را به حمایت از جناح مورد حمایت عربستان در این کشور مجبور کند.

در خصوص روسیه نیز عربستان بر این عقیده است که اگر حمایت‌های این کشور از نظام اسد نبود نظام حاکم بر سوریه تاکنون سقوط می‌شد. بنابراین عربستان سعی دارد تا به روسیه تفهیم کند که اگر به حمایت‌های خود از اسد ادامه دهد، باید منتظر انجام اقدامات تروریستی در داخل خاک خود باشد.

* سخن آخر

امروز عربستان بیش از هر زمان دیگری از اقدامات تروریستی در منطقه حمایت می‌کند و سعی دارد تا اهداف نامشروع سیاسی خود را از طریق بمب و مواد منفجره تأمین کند به گونه‌ای که نسل دوم تروریست‌ها پس از طالبان و القاعده در سال‌های ابتدایی هزاره جدید میلادی در حال متولد شدن است.

عربستان سعودی با دلارهای سرشار نفتی همچنان به صدور تروریسم به دیگر کشورهای منطقه ادامه می‌دهد و تلاش دارد تا کشورهای فرامنطقه‌ای را با سیاست‌‌های منطقه‌ای خود همراه نماید، اما ممکن است روزی گرو‌ه‌های تروریستی مثل داعش به عربستان سرازیر شوند و این کشور خود گرفتار گروه‌‌های تروریستی شود.

نکته دیگر اینکه مهم‌ترین هدف عربستان در پیگیری سیاست‌های تروریستی در منطقه به چالش کشاندن قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.

عربستان بیش از هر زمان دیگری توازن قدرت در منطقه را به ضرر خود می‌بیند و مهم‌ترین رقیب خود را برنده تحولات منطقه‌ای می‌داند و به این دلیل سعی دارد با حمایت از تروریسم، این توازن را به سود خود و به زیان ایران بر هم بزند.

در نهایت اینکه منافع ایران و برخی کشورهای فرامنطقه‌ای از جمله ایالات متحده در قبال اقدامات تروریستی عربستان اگر «مشترک» نباشد، «موازی» است و ایران و آمریکا هر دو از اقدامات خطرناک عربستان در منطقه احساس نارضایتی می‌کنند که این موضوع می‌تواند همانند زمان حمله آمریکا به افغانستان در سال 1380 دلیلی برای هماهنگی بیشتر سیاست‌های 2 کشور در قبال اقدامات  تروریستی عربستان باشد، خصوصاً اینکه دولتمردان آمریکایی بیش از هر زمان دیگری از سردرگمی در قبال حمایت و یا عدم حمایت از حکومت دیکتاتوری سعودی رنج می‌برند.

اللهم عجل لولیک الفرج

دوشنبه 18 فروردین 1393  9:14 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها