حجة الاسلام و المسلمین شیخ “محمّد امیری سوادکوهی” از پژوهشگران و نویسندگان جوان شیعه در دعوت مهم و علمی، شیخ الحدیث اهل سنت ایران، مولوی علامه محمّد یوسف حسین پور، را به وحدت و حقیقت و پایان دادن اختلافات امت اسلام دعوت کرد و با مطرح نمودن دو سؤال مهم تاریخی که بیش از هزار و چهار صد سال است که توسط اکابر علمی اهل تسنن بی پاسخ مانده، وی را به پاسخگویی به این دو سؤال بی جواب تاریخ فراخواند و از بزرگترین چهره علمی اهل سنت ایران خواست با پاسخگویی به این دو سؤال مهم و پذیرش حقّ، به اختلافات جامعه اسلامی پایان دهد و آرزوی دیرینه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در وحدت و انسجام اسلامی محقق سازد.
این محقق شیعی که پیشتر در ایام اربعین حسینی، علما و بزرگان اهل سنت را به وحدت و انسجام حسینی و حضور آنان در بزرگترین اجتماع بشری در کربلای معلی دعوت کرده بود، در این نامه نیز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را از بزرگترین مشترکات اعتقادی شیعه و سنی دانست و همگان را بر وحدت و همدلی در سایه محبّت و مودّت و اطاعت از حضرت زهرا سلام الله علیها فراخواند.
این نامه که به همراه کتاب "خون نگاشته های فاطمی" از آثار و تألیفات این محقق جوان شیعه برای بزرگترین چهره علمی اهل تسنن ایران ارسال شده است بدین شرح می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه الکریم و مبرم خطابه العظیم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب)؛ آن کسانی که به سخن گوش می دهند و از بهترين آن پيروی می کنند، ايشان کسانی هستند که خدا هدايتشان کرده و اينان خردمندانند 1» و قال سبحانه (وما کان لمؤمن ولا مؤمنة إذا قضى الله ورسوله أمرا أن يکون لهم الخيرة من أمرهم ومن يعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبيناً)؛ «و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد که چون خدا و فرستادهاش به کارى فرمان دهند براى آنان در کارشان اختيارى باشد و هر کس خدا و فرستادهاش را نافرمانى کند قطعا دچار گمراهى آشکارى گرديده است 2» وقال عزوجل (وما آتاکم الرسول فخذوه)؛ «و آنچه را رسول خدا برای شما آورده قبول و اجرا نمایید. 3»
جناب آقای شیخ الحدیث، مولوی محمّد یوسف حسینپور
سلام علیکم
عظم الله اجورنا واجورکم بذکری استشهاد بضعة الرسول وزوجة الوصی المعینة بآیة التطهیر والمودة، والمخصوصة بسورة هل اتی والکوثر، ام الائمة النجباء: السیدة الطاهره فاطمة الزهراء سلام الله علیها.
ایام شهادت جانگداز بانوی بزرگ اسلام و پاره وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله، حضرت صدیقه شهیده، فاطمه زهرا سلام الله علیها را تسلیت گفته و آن مناسبت تلخی که بر اسلام و مسلمین روی داده را فرصتی برای تحقیق معنای آیه کریمه (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه) برگزیدم و قول احسن که قول الله و رسول الله می باشد را مطرح نموده و تقدیم حضورتان می نمایم، که همانا خدای متعال طبق آیه شریفه 36 سوره مبارکه احزاب و آیه کریمه 17 سوره حشر، اطاعت از رسول خدا و پیروی از آنچه که حضرتش از جانب خدای تبارک و تعالی آورده واجب فرموده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله، قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام (که مفسر و مبین قرآن مجید می باشند) را به حکم و امر خدای متعال برای امت خود به ارمغان آورده و آن دو (قرآن و عترت) را عِدل و همتای یکدیگر معرفی نموده و فرمودند: «اني تارک فيکم الثقلين، کتاب الله وعترتي اهل بيتي؛ کتاب خدا و اهل بيت (عليهم السلام) و عترتم را در ميان شما به عنوان يک ثقل و مايه گرانبها مي گذارم.» و این مطلب مهم در دو کتاب صحيح مسلم، جلد 4، صفحه 1873 (چاپ جديد) و صحيح مسلم، جلد 7، صفحه 123 و صدها کتاب از کتب معتبر نزد عامه به آن اذعان شده است و مؤید فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله، آیه تطهیر است: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا؛ جز اين نيست که خدا مى خواهد آلودگى را از شما اهل بيت بزدايد و شما را کاملا پاکيزه گرداند) 4 و مؤید دیگر فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله آیه مودّت است که خدای متعال فرمودند: (قل لا اسألکم علیه اجراً الا المودة فی القربی؛ (اى پيامبر ما!) بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم در خواست نمى کنم، جز دوست داشتن نزديکانم (اهل بيتم)» و هر کس کار نيکى انجام دهد، بر نيکى اش مى افزاييم; چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگذار است) 5 که در تفسیر کشاف جلد 2 صفحه 339 و ذخائر العقبی صفحه 25 آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: (قُربی)، علی و فاطمه و فرزندان آنها علیهم السلام هستند و (مودّة فی القربی) یعنی از آنها محافظت کنید و آنها را یاری رسانید؛ علی و فاطمه و فرزندان آنانند.» بنابر این حضرت زهرا سلام الله علیها جزء اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و طبق حدیث شریف کساء نیز محور اهل بیت علیهم السلام می باشند که عِدل و همتای قرآن معرفی شده اند و رسول خدا صلی الله علیه و آله جداگانه نیز درباره تنها یادگار خویش یعنی حضرت زهرا سفارش هایی نمودند و کتاب های مورد اعتماد عامّه نیز به صورت متواترآن را نقل کرده اند، از جمله آن کتب می توان به کتاب المستدرک علی الصحیحین جلد 3 صفحه 153، رقم 4730 اشاره کرد که حضرت خاتم النبیین محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک ـ همانا خدای متعال از غضب و خشم تو خشمگين و غضبناک گشته و از رضايت و شادي تو شاد و خشنود مي گردد».
جناب مولوی شیخ الحدیث
حال که نمی از یم و قطره ای از اقیانوس عظمت و بزرگواری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معلوم گشت، آیا به نظر شما این بانوی بزرگ بر فرض اینکه جزو آیه تطهیر و مودّت نیز نبودند و رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز سفارش تنها یادگار خود را به امت نمی کردند، و اصلاً اگر آن دختر، فرزند شما بود، آیا راضی می شوید که عده ای آشکارا و در مقابل چشمان مردم به او اهانت و جسارت کنند و یا خانه اش را به آتش بکشند و سیلی به صورت او بزنند...؟
یقیناً به این امر راضی نخواهید شد و ضارب دختر خود را ظالم و تجاوزگری یاغی می پندارید. حال که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، دخت گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و تنها یادگار او که جزو آیه تطهیر و آیه مودّت بشمار می آیند، عکس العمل شما در مقابل چنین برخوردی با یادگار خاتم پیامبران چه خواهد بود؟! یقیناً بیشتر از دختر خود، ضارب او را ظالم و متجاوز می خوانید. حال بیاییم و ببینیم تاریخ از مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها چه گفته و حقیقتاً ظلم کنندگان به فاطمه اطهر چه افرادی بودند؟
جا دارد در ابتدا به این نکته مهم اشاره کنم که شاید برخی کوته نظران تصور کنند که مباحث و مکاتبات علمی بین پیروان اهل بیت علیهم السلام و پیروان ابوبکر و عمر سبب تشدید اختلافات و ضربه زدن به وحدت ناگسستنی مسلمین می شود، در حالی که سنّت حسنه ی مناظرات و مکاتبات علمی از صدر اسلام تا کنون بوده و از دیدگاه بزرگان فرق اسلامی بسیار پسندیده و ارزشمند است، زیرا این مباحث علمی نه تنها وحدت مسلمانان را تضعیف نمی کند، بلکه تأکیدی بر حرمت نهادن بر یکی از بزرگترین مشترکات اعتقادی شیعه و سنی، یعنی شخصیت با عظمت و ارزشمند و بی بدیل برترین بانوی جهان خلقت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد که همه مسلمانان آن بانوی بزرگ را سرور زنان عالم می دانند و دوستدارانش را دوست و دشمنانش را دشمن می پندارند. به نظر می رسد یکی از راهکارهای مهم و اساسی استحکام اتحاد و انسجام اسلامی، موضوع با اهمیت حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها است که آن حضرت به عنوان بزرگترین نماد وحدت جامعه اسلامی و حتی انسجام سایر ادیان و مکاتب می باشند.
جناب آقای مولوی شیخ الحدیث!
اینجانب در بررسی های علمی و تحقیقی ام نسبت به تنها یادگار رسول خدا، حضرت زهرا علیهما السلام و شهادت آن حضرت به دو سؤال مهم و اساسی تاریخ برخورد نموده ام که اگر این دو سؤال حقیقتاً پاسخ داده شود، رسول خدا صلی الله علیه و آله را در تحقق آرزوی دیرینه اش یعنی وحدت امت اسلام یاری رسانیدیم و اتحاد بی نظیر مسلمانان را در این قرن به رخ جهانیان خواهیم کشاند.
از آنجایی که تا به امروز هیچ یک از اکابر و مولوی های اهل تسنن نتوانستند به این دو سؤال مهم تاریخ، آن هم پس از هزار و چهار صد و اندی سال پاسخ بگویند و از آنجایی که شنیدم حضرتعالی بزرگترین چهره علمی اهل تسنن فارسی زبان های دنیا هستید و مجامع علمی عامه نیز از حضرتعالی به عنوان شیخ الحدیث یاد می کنند، بر آن شدم سؤالی که هزار و چهار صد و اندی سال، هیچ یک از علما و بزرگان و اکابر علمی اهل تسنن نتوانستند پاسخ دهند را از حضرتعالی مطالبه کنم. امیدوارم با پاسخ به این دو سؤال مهم و مبهم تاریخ، پیش قدم برای رفع اختلافات و ایجاد وحدت بین امت اسلامی و مسلمانان جهان گردید. ان شاءالله تعالی.
سؤال اوّل: همانطور که مستحضرید، و بیان شد حضرت زهرا سلام الله علیها جزو آیه تطهیر و آیه مودت بوده، و خشنودی حضرت از خشنودی خدا و غضب حضرت از غضب خدای متعال است، بنابر این آیا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله، پیرو ابوبکر و عمر بوده و آنان را امام خود می دانستند و یا اینکه امام خود را دیگری یعنی امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام می پنداشتند؟! برای رسیدن به این جواب، تاریخ را ورق زده و نگاهی به سوی آن می اندازیم، از طرفی در کتاب های رجال نامی و بزرگان علمی اهل تسنن این حدیث شریف نقل شده که رسول مکرّم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: «من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية؛ هرکس بميرد در حالي که امام زمان خويش را نشناخته مرگ او مرگ جاهلي خواهد بود».
«من مات وليس في عنقه بيعة مات ميتة جاهلية. هر که بميرد و بر گردن او بيعت با امامي نباشد، به مرگ جاهلي مرده است.» این حدیث شریف را در کتاب های صحيح مسلم، جلد 3، صفحه 1478 و السنن الکبرى بيهقي، جلد 8، صفحه 156 و مجمع الزوائد، جلد 5، صفحه 218 و مشکاة المصابيح، جلد 2، صفحه 1088 و شرح المقاصد في علم الکلام جلد 2، صفحه 275 مطالعه کردم.
در کتب دیگر بزرگان عامّه و پیروان ابوبکر و عمر از جمله مسند احمد بن حنبل، جلد 4، صفحه 96 و مجمع الزوائد، الهيثمي، جلد 5، صفحه 218 و مسند الطيالسي، صفحه 295 و الإحسان بترتيب صحيح ابن حبان جلد 7، صفحه 49 و حلية الأولياء، جلد 3، صفحه 22 نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «من مات بغير إمام مات ميتة جاهلية؛ هر که بدون امام بميرد، به مرگ جاهلي مرده است.» و یا در کتابهای مجمع الزوائد، الهيثمي، جلد 5، صفحه 224 و کتاب السنة، جلد 2، صفحه 489 نیز آمده: «من مات وليست عليه طاعة مات ميتة جاهلية؛ هر که بميرد و اطاعت از امامي بر گردن او واجب نباشد، به مرگ جاهلي مرده است.» "الباني" نیز بعد از نقل حديث ميگويد: إسناده حسن، ورجاله ثقات. حاکم نيشابوري نیز بعد از نقل حديث در المستدرک على الصحيحين، جلد 1، صفحه 150 و جلد 1، صفحه 204 ميگويد: هذا حديث صحيح على شرط الشيخين. و ذهبي نيز آن را تأييد کرده است.
جناب آقای شیخ الحدیث!
با توجه به این احادیث متواتر در کتب معتبر و مهم اهل تسنن که الحمدلله حضرتعالی بنا بر لقب "شیخ الحدیث" که به آن موصوف گشته اید و به احادیث ذکر شده آگاه و مطلع می باشید، و از طرفی نیز بر عظمت و شخصیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها واقف هستید، به این سؤالی که هزار و چهار صد و اندی سال است که بزرگان و اکابر علمی اهل تسنن از پاسخ به آن عاجز بودند پاسخ دهید که: بر اساس فرمایش نبی مکرم اسلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله، امامِ فاطمه زهراء، بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله چه فردی بوده است که هر که بوده همان هم برای امامت و خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله سزاوار خواهد بود؟!
جناب آقای شیخ الحدیث!
این اوّلین سؤال اینجانب بود که سزاوار است به آن پاسخ مناسب و صحیح را داده و سکوت هزار و چهارصد ساله بزرگان اهل تسنن را در این موضوع بشکنید.
سؤال دوم: همانگونه که جنابعالی مستحضرید و به اقرار تاریخ آگاه هستید که تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله در سنّ جوانی به شهادت رسیده و قبر ایشان مخفی و نا معلوم است، حال دلیل شهادت آن حضرت چه بود و چه افرادی دست به چنین فاجعه ای زدند و چرا قبر ایشان مخفی و نا معلوم است؟ این سؤال نیز از سؤال هایی است که بعد از آتش زدن درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها تاکنون هنوز بی پاسخ مانده است.درب خانه ای که قرآن مجید در حق آن فرمود: (فی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والاصال)؛ «این چراغ پر نور در خانه هایی قرار دارد که خدای متعال اذن فرموده با رفعت و بلندای آسمان باشد و نام خدا در آنها برده و تسبیح او را مدام در هر صبح و شام می گویند».6 آلوسی از بزرگان علمی اهل تسنن در تفسیر خود ذیل این آیه نقل می کند: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را تلاوت فرمودند، مردی بپا خواست و عرضه داشت: ای رسول خدا! این خانه ها کدامند؟ فرمودند: خانه های انبیاء؛ در آن هنگام ابوبکر در حالی که اشاره به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها برده بود، سؤال کرد: آیا این خانه هم جزو همین خانه ها است؟ حضرت رسول فرمودند: آری! این خانه از برترین آن خانه هاست.
جواب این سؤال که چه فردی بر خدا و رسول تحدّی نموده و درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها را به آتش کشیده نیز بی پاسخ مانده و در طول هزار و چهار صد و اندی سال، حتی یک نفر از اکابر و نوابغ علمی اهل تسنن نتوانستند و یا نخواستند به این سؤال پاسخ مناسب و صحیح دهند تا رفع موانع وحدت مسلمین بر محوریت حدیث متواتر ثقلین یعنی قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بشوند، در حالی که در کتبشان آن را با اسناد صحیحه ذکر فرمودند.
جناب آقای شیخ الحدیث!
حال که فرصت فراهم و زمینه آماده شده و دنیای ارتباطات، همه کشورها را همانند یک دهکده قرار داده و بنا نیست چیزی بر احدی مخفی بماند، بیایید این قدم تاریخی و بزرگ را برداشته و به جهان و جهانیان حقیقت را اعلام نموده و جواب صحیح این معما را فریاد زده و بانی رفع همه موانع وحدت مسلمین شده و رقم زدن وحدت بزرگ اسلامی را به انجام رسانید و این افتخار بزرگ را به نام خود ثبت و ضبط نمایید. ان شاءالله تعالی
جناب شیخ الحدیث!
در صحیح ترین کتاب های شما (از منظر شما) که صحیح بخاری بوده آمده: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) خطاب به ابوبکر و عمر فرمودند: ... من خدا و فرشتگان را شاهد مىگیرم که شما دو نفر مرا اذیت و ناراحت کردهاید و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شکایت خواهم کرد. به خدا قسم پس از هر نماز بر شما نفرین خواهم کرد. (صحیح بخاری، جلد ۶، صفحه ۲۴۷۴، حدیث ۶۳۴۶، کتاب الفرائض، باب قول النبی. لا نورث ما ترکنا صدقة، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة – بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷ و کتاب الإمامة والسیاسة، ج ۱، ص ۱۷، باب کیف کانت بیعة علی رضی الله عنه، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت – ۱۴۱۸هـ – ۱۹۹۷م)
و نیز در کتاب صحیح بخاری، جلد ۴، صفحه ۱۵۴۹، حدیث ۳۹۹۸، آمده: «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبی بَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ ... فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و با وى سخن نگفت تا از دنیا رفت.»
جناب شیخ الحدیث!
در سایر کتب معتبرتان نیز بر مسائلی مهم و حساس اشاره شده که بنده فقط آن را به عنوان یاد آوری (و ذکر فان الذکری تنفع المؤمنین) گوشزد نموده و به نوبه خود از بازگو نمودن بزرگترین جسارت تاریخ بر برترین بانوی جهان خلقت از محضر خدای متعال، رسول، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و همه ی مسلمان جهان پوزش می طلبم که قلبشان با این روایات که از معتبرترین کتب نزد اهل تسنن بازخوانی می شود جریحه دار می گردد.
طبری می گوید: حَدَّثَنَا ابْنُ حُمَيْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَرِيرٌ، عَنْ مُغِيرَةَ، عَنْ زِيَادِ بْنِ کُلَيْبٍ، قَالَ: أَتَى عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ مَنْزِلَ عَلِيٍّ وَفِيهِ طَلْحَةُ وَالزُّبَيْرُ وَرِجَالٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ، فَقَالَ: وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْکُمْ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَى الْبَيْعَةِ فَخَرَجَ عَلَيْهِ الزُّبَيْرُ مصلتا بالسيف، فَعَثَرَ فَسَقَطَ السَّيْفُ مِنْ يَدِهِ، فَوَثَبُوا عَلَيْهِ فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علي آمد در حالى که طلحه و زبیر و مردانی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. به آنان گفت: به خدا سوگند خانه را بر شما آتش خواهم زد؛ مگر اينکه براى بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد درحالى که شمشير کشيده بود، ناگهان پاى او به جایی گیر کرد و به زمین خورد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع ديگران هجوم آوردند و او را دستگیر کردند.7
ابن أبي الحديد گوید: عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعة أو لأحرقنّ البيت عليکم.8
ابن أبیشیبه (متوفای225) می گوید: نقلهای تاریخی حاکی از آن است که حضرت زهرا علیها السّلام، تهدیدِ عمر بن خَطّاب مبنی بر سوزاندنِ خانه را جدّی دانسته و به واقعی بودنِ آن تصریح فرمودهاند. فَقالَتْ: ... وَ أیْمُ اللهِ لَیُمْضِیَنَّ لِما حَلَفَ عَلَیْهِ... آن بانو فرمود: ... به خدا سوگند، او به آنچه برایش سوگند خورده، عمل میکند.9
ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) می گوید: و قال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.10
و ابوبکر غیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او [با حضورشان] نزد علی سرپیچی کرده بودند ـ، احساس کرد؛ لذا عمر را به سراغشان فرستاد. او آمد و ـ در حالی که آنان درخانه علی بودند ـ صدایشان زد. آنان از بیرون آمدن امتناع ورزیدند.عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به آن که جانم در دست اوست، یا بیرون میآیید یا بیتردید خانه را ـ با هر کس که در آن است ـ، به آتش میکشم.
ابن شَحْنه، متوفّای (882) می گوید: إنَّ عُمَرَ جاءَ إلی بَیْتِ عَلِیٍّ لِیُحْرِقَهُ عَلی مَنْ فِیهِ. عمر سوی خانه علی آمد تا خانه را با اهلش بسوزاند.11
شهرستانى گوید: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة عليها السلام يوم البيعة حتّى ألقت الجنين من بطنها وکان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماکان فى الدار غير علىّ وفاطمة والحسن والحسين وزينب.12
ابن حجر عسقلانى گوید: إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن؛ به تحقیق که عمر به فاطمه لگد زد و سبب سقط محسن گردید.13
صفدى گوید: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها.14
ندامت ابوبکر از هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
أنا حميد أنا عثمان بن صالح، حدثني الليث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمي، حدثني علوان، عن صالح بن کيسان، عن حميد بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل على أبي بکر الصديق رحمة الله عليه في مرضه الذي قبض فيه ... فقال [أبو بکر]: «أجل إني لا آسى من الدنيا إلا على ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّي تَرَکْتُهُنَّ، ثلاث ترکتهن وددت أني فعلتهن، وثلاث وددت أني سألت عنهن رسول الله، أما اللاتي وددت أني ترکتهن، فوددت أني لم أَکُنْ کَشَفْتُ بيتَ فاطِمَةَ عن شيء، وإن کانوا قد أَغْلَقُوا على الحرب...؛ عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبکر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوالپرسى، با او گفت و گوى کوتاهى داشت. ابوبکر به او چنين گفت:من در دوران زندگى بر سه چيزى که انجام دادهام تأسف مىخورم، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم، يکي از آنها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمىکردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند...15
ابن قتيبه گوید: هنگامى که آن ابوبکر و عمر براى عيادت فاطمه آمدند، حضرت اجازه ورود ندادند و ناچار شدند آن دو به اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام متوسل شوند و آن حضرت وساطت کردند، فاطمه در پاسخ گفتند: البيت بيتک.يعنى علي جان! خانه خانه تو است، تو مختارى هر که را که دوست دارى اجازه ورود بدهي. امير مؤمنان عليه السلام براى اتمام حجت و اين که آن دو بعداً بهانه نياورند که ما مىخواستيم از فاطمه رضايت بگيريم؛ ولى علي نگذاشت، به آن دو اجازه ورود دادند. هنگامى که آن دو وارد شده و سلام کردند، حضرت برای اعلام خشمگینی خود بر این دو، جواب سلام آنان را نداده و وقتی که عذرخواهى کردند، صديقه طاهره نپذيرفتند؛ بلکه از آنها اين چنين اعتراف گرفت: نشدتکما الله ألم تسمعا رسول الله يقول: «رضا فاطمة من رضاي وسخط فاطمة من سخطي فمن أحب فاطمة ابنتي فقد أحبني ومن أ رضى فاطمة فقد أرضاني ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني؛ شمارا به خدا سوگند مىدهم آيا شما دو نفر از رسول خدا نشنيديد که فرمود: خوشنودى فاطمه خوشنودى من، و ناراحتى او ناراحتى من است. هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد و احترام کند مرا دوست داشته و احترام کرده است و هر کس فاطمه را خوشنود نمايد مرا خوشنود کرده است و هر کس فاطمه را ناراحت کند مرا ناراحت کرده است؟ هر دو نفرشان اعتراف کردند: آرى ما از رسول خدا اينگونه شنيده ايم. نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم. سپس صديقه طاهره فرمود: فإني أشهد الله وملائکته أنکما أسخطتماني وما أرضيتماني ولئن لقيت النبي لأشکونکما إليه. پس من خدا و فرشتگان را شاهد مىگيرم که شما دو نفر مرا اذيت و ناراحت کردهايد و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شکايت خواهم کرد. به اين نيز بسنده نکرده و فرمود: والله لأدعون الله عليک في کل صلاة أصليها. به خدا قسم پس از هر نماز بر شما نفرين خواهم کرد.16
بخاری گوید: فلما تُوفيّت دَفَنها زوجُها علیٌ ليلاً ولم يؤذن بها أبابکر وصلّی عليها فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زمانی که از دنیا رفت شوهرش علی (علیه السلام) او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت. 17
آقای مولوی شیخ الحدیث!
مطالب علمی و تاریخی مذکور، پاسخی روشن بر دو سؤال مطرح شده ی تاریخ است، همان پاسخی که ابن ابی الحدید از استاد خود «النقیب» درباره آن سؤال کرد که اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله در قید حیات بود، آیا درباره مسبب سِقط محسنِ فاطمه، همان حکمی را صادر می کرد که درباره هبّار بن اسود، (شخصی که مسبب سقط فرزند زنی به نام زینب بود) صادر کرد؟ و آیا حقیقتاً اگر فردی به دخت شما (مولوی شیخ الحدیث) این همه اذیت و جسارت را روا می داشت، شما نیز همین حکم را صادر نمی کردید؟ پس حال بیایید و جواب دو سؤال بی پاسخ تاریخ را پاسخ بگویید؟ اگر چه طبق کتب معتبر نزد شما اهل تسنن که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر شریفشان بر آن دو خشمگین بوده و خشم حضرت نیز از خشم خدا است، بنابر این حضرت فاطمه سلام الله علیها، امامی جز امیر مؤمنان علی علیه السلام نداشته است، و چه زیباست که حضرتعالی بعنوان بزرگ ترین چهره علمی اهل سنت ایران، با توجه به اسناد ذکر شده از کتاب های مورد تأیید خودتان، پاسخِ صحیحِ تاریخ را به صراحت اعلام نمایید و با اعلام رسمی حقیقت تاریخ به سایر مسلمانان، اختلافات را کنار گذاشته و با پذیرش حق، ثواب جمع و وحدت کلمه مسلمین بر محوریت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را برای خود به اثبات برسانیدو مودّت و محبت و اطاعت خالصانه خود را به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، خصوصاً به برترین بانوی جهان خلقت حضرت زهرای شهیده سلام الله علیها را در عمل نشان دهید. ان شاءالله تعالی
شایسته است که در خاتمه متذکر شوم که به همراه این نامه یکی از تألیفات خود به نام "کتاب خون نگاشته های فاطمی" را برای حضرتعالی ارسال نمودم تا با مطالعه آن، قطره ای از حقیقت اقیانوس بیکران فضائل و مصائب فاطمی در قرآن و کتب آسمانی و کتب معتبر نزد شیعه و سنی و از صدها موضوع در شناخت برترین بانوی جهان هستی مطلع شوید تا به برکت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها راه حق را برگزینید و به مذهب اهل بیت علیهم السلام و پیروی از دستور خدای متعال و رسول خدا صلی الله علیه و آله مفتخر گردید.
والسلام علی من اتبع الهدی وعلی جمیع عباداللّه الصالحین
امیری سوادکوهی ـ قم المقدسه
1 جمادی الثانی 1435 ه . ق
_______________________________________
منابع :
1. سوره زمر ـ آیات ۱۷، ۱۸
2. سوره احزاب ـ آیه 36
3. سوره حشر ـ آیه 7
4. سوره احزاب ـ آیه 33
5. سوره شوری ـ آیه 23
6. سوره نور ـ آیه 36
7. تاريخ الطبري المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن کثير بن غالب الآملي، أبو جعفر الطبري (المتوفى: 310هـ) (صلة تاريخ الطبري لعريب بن سعد القرطبي، المتوفى: 369هـ) الناشر: دار التراث - بيروت الطبعة: الثانية - 1387 هـ عدد الأجزاء: 11 -ج3 ص202
8. شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید انتشارات دارالجبیل جلد2 صفحه 45
9. الکتاب المصنف في الأحاديث والآثار المؤلف: أبوبکر بن أبي شيبة، عبد الله بن محمد بن إبراهيم بن عثمان بن خواستي العبسي (المتوفى: 235هـ) المحقق: کمال يوسف الحوت الناشر: مکتبة الرشد - الرياض الطبعة: الأولى، 1409 عدد الأجزاء: 7 دارالتاج، جلد 7 صفحه432
10. الإمامة والسياسة، جلد 1، صفحه 30، باب کيف کانت بيعة علي رضي الله عنه، تحقيق: الشیری، ناشر: دارالاضواء . أعلام النساء لعمر رضا کحالة موسسه الرساله جلد 4 صفحه 114
11. روضة المناظر تألیف: ابن شَحْنه، متوفّای 882 دارالکتب العلمیه جلد 1 صفحه101
12. الملل والنحل: الشهرستانی. طبعة بيروت، دار المعرفة.جلد 1صفحه 71
13. لسان الميزان، جلد 1، صفحه 268، تحقيق: دائرة المعرف النظامية - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م.
14. الوافي بالوفيات المؤلف: صلاح الدين خليل بن أيبک بن عبد الله الصفدي (المتوفى: 764هـ) المحقق: أحمد الأرناؤوط وترکي مصطفى الناشر: دار إحياء التراث - بيروت عام النشر:1420هـ- 2000م عدد الأجزاء: 29، جلد 6 صفحه 15
15. المقدسی، الاحادیث المختاره، صفحه 88، رقم 12
16. والسياسة، جلد 1، صفحه 17، باب کيف کانت بيعة علي رضي الله عنه، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.
17. صحیح بخاری، جلد 5، صفحه82، باب غزوة خیبر