اینجا هنوز قحطی سلطان و صاحب است
در کوچه های غربت ما عشق غائب است
گویند یک شب است شب آرزو ، ولی :
هر شب بدون مهدی زهرا ( رغائب ) است
+=+=+=+=+
درخت پیر خانه ما
سرک می کشد از دیوار
تا رصد کند شاید
نرگس گل کند غروب جمعه!
+=+=+=+=+
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم
تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهی آمد
آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم
+=+=+=+=+
تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد ...
+=+=+=+=+