ماجرای حمله احتمالی اسرائیل به ایران تبدیل به سوژه داغ این روزهای رسانه های جهان شده و البته به شک و تردید امریکا هم اشاره های بسیار می شود. شکی که در هزار گوشه آن به بازنگاه داشته شدن گزینه حمله نظامی به ایران از سوی امریکا هم اشاراتی شده است. این مساله البته مخالف با منشورهای سازمان ملل است.
با افزایش تنش ها، درست همان فضایی که هنگام تعجیل در حمله به افغانستان و عراق موجود بود امروز هم حس می شود. حال و هوای انتخاباتی امریکا نیز بر این فضا افزوده است. نگرانی از تهدید بالقوه خواندن ایران معمولا در سطح جهانی بارها و بارها تکرار شده و البته تبدیل به کد مشترکی میان متحدان امریکا شده است. با اینهمه عامه مردم در سطح جهانی و افکار عمومی ماجرا را از ابعاد دیگری نگاه می کنند. کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها که 120 کرسی را به خود اختصاص داده اند همواره از حق ایران برای غنی سازی اورانیوم دفاع کرده اند.
بر اساس آخرین نظرسنجی های انجام گرفته در آمریکا در خصوص ایران ، عامه مردم این کشور نیز با اعضای جنبش غیرمتعهدها در خصوص برنامه هسته ای ایران موافق هستند. چین و روسیه با موضع امریکا در قبال ایران مخالف هستند و به این جمع هندوستان را هم باید اضافه کرد که به صراحت از بی توجهی به تحریم های یکجانبه ایران از سوی امریکا سخن گفته و دامنه همکاری های خود با ایران را افزایش هم داده است.
ترکیه هم رویکردی کم و بیش مشابه اتخاذ کرده است.از نظر اروپایی ها اسرائیل بزرگترین مخل امنیت جهان است .در جهان عرب هم شاید نگاه به ایران به دلیل مساله قومی و مذهبی چندان مثبت نباشد اما تنها طیف انگشت شماری هستند که ایران را تهدیدی برای خود می دانند.
در جهان عرب این امریکا و رژیم صهیونیستی هستند که تهدیدی برای امنیت جهانی به حساب می آیند. تفکر غالب بر افکار عمومی جهان عرب این است که ایران هسته ای می تواند منطقه را امن تر از پیش کند: به عنوان نمونه نود درصد مردم مصر کشوری که انقلاب را تجربه کرده است اعتقاد دارند که ایران هسته ای ضریب امنیت منطقه را بالا می برد.دولت های غربی همواره در مواجه با تهران به دیکتاتورهای عربی تکیه کرده اند که مواضع ضدایرانی انها را تقویت می کردند و اندک توجهی به افکار عمومی حامی موضع گیری های ایران مقابل امریکا نداشتند.
نگرانی از برنامه هسته ای اسرائیل در میان برخی تحلیل گران امریکایی هم به وفور دیده و بر زبان هم رانده می شود. ژنرال لی باتلر که سابق بر این ریاست مرکز فرماندهی استراتژیک امریکا را بر عهده داشت در سخنانی تسلیحات هسته ای اسرائیل را خطری جدی و رو به رشد خوانده بود. در ژورنال نظامی پنتاگون نیز کلنل وارنر فار تعارف را به کناری نهاده و تاکید می کند که یکی از اهداف ناگفته و نانوشته برنامه تسلیحاتی اسرائیل ، ایالات متحده است و نه صرفا اعراب. این تسلیحات تضمینی بر حمایت بی قید و شرط و همیشگی امریکا از این رژیم هستند.
در حال حاضر خطر بالقوه این است که اسرائیل به دنبال تحریک احساسات و ترس امریکا از ایران است.در این میان تحریم های امریکا علیه ایران همان تاثیرهای همیشگی و معمولی را بر اقتصاد و سیاست این کشور گذاشته است. این عامه مردم هستند که از این تحریم ها احساس رنج و عذاب می کنند . انچه که در غرب اپوزیسیون در ایران هم خوانده می شود این تحریم ها را تقبیح کرد و البته جای چندان تعجبی هم نداشت چرا که تحت فشار قرار دادن عامه مردم خط قرمز تمامی گروه های ایرانی است .
تحریم ها علیه ایران همان تاثیرهایی را خواهد داشت که تجویز همین نسخه بر عراق . در همان زمان هم بسیاری از دیپلمات های سازمان ملل این حرکت را به قتل عام بی گناهان تشبیه کردند. تحریم های عراق عامه مرد را به مصیبت گرفتار و البته جایگاه صدام حسین را محکم تر از پیش کرد. صدام به سرنوشت حسنی مبارک مصری یا بن علی تونسی مبتلا نشد که با اراده مردم خود و زمانی که غرب به آنها پشت می کند از اریکه قدرت پایین کشیده شدند.بر اساس یافته ها و اطلاعات سازمان های جاسوسی و ارتش امریکا ؛ ایران در حال حاضر تهدیدی نظامی به حساب نمی آید.
ایران هیچ گاه سیاست تهاجم را در پیش نداشته و بر همین اساس اگر به تسلیحات هسته ای هم دست پیدا کند مبتنی بر استراتژی دفاع است و نه حمله. بسیاری از تحلیل گران امریکایی و اسرائیلی از جمله کارمند بازنشسته سیا بروس رایدل با 30 سال سابقه کار اطلاعاتی تاکید دارند که اگر به جای ایران بودند به تسلیحات هسته ای دستیابی پیدا می کردند.
اما اتهام دیگر غرب به ایران تلاش برای بسط نفوذ بر کشورهایی است که مورد تهاجم سیاسی غرب و بریتانیا قرار گرفته اند و البته اتهام نابخشودنی تر هم حمایت از جریای های مقاومت در برابر امریکا و اسراییل در لبنان و سوریه و نوار غزه است.این اقدامات ایران از سوی غرب برهم زننده نظم جهانی تعبیر می شود.بر اساس نظرسنجی های بین المللی ، تقاضا برای خلع سلاح هسته ای در خاورمیانه بسیار است . اما این تقاضا تنها ایران را شامل نمی شود و کشورهای هند و پاکستان و البته رژیم صهیونیستی هم در همین حلقه هستند.
کشورهایی که به کمک امریکا هسته ای شده و به معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای هم اندک توجهی ندارند.این تقاضا در جریان کنفرانس بازنگری معاهده ان پی تی تا بدانجا پررنگ بود که واشنگتن وادار به اذعان به لزوم ورود یکسان به کشورهای خاطی شده اما باز هم پیش شرط هایی غیرقابل تحقق برای خلع سلاح تل آویو تعیین کرد: اسرائیل تا زمانی که معاهده صلح جامع و کامل با فلسطین و همسایگان عرب نداشته باشد از این قاعده مستنثنی خواهد بود. تاسیسات هسته ای این رژیم از بازرسی های بین المللی مستثنی است و هیچ کشوری یا نهادی حق پرس و جو و تحقیق در خصوص چند و چون برنامه هسته ای این رژیم را نخواهد داشت.
برای جامعه جهانی که همان امریکا و رهبران غربی را شامل می شود، ایران و احتمال تلاش این کشور برای رسیدن به تسلیحات هسته ای تهدید است اما برای سایر جهانیان و افکار عمومی تنها تهدید موجود در خاورمیانه اسرائیلی است که تنها دارنده پیشرفته ترین تسلیحات هسته ای است.
نیازی به تذکر نیست که امریکا و بریتانیا مسئولیتی خاص برای تبیین تلاش های خود در راستای منطقه عاری از تسلیحات هسته ای دارند. اما فراموش نکنیم که این دو کشور برای حمله به عراق هم قطعنامه 687 شورای امنیت را بهانه کرده و عراق را به برخورداری از تسلیحات کشتار جمعی متهم کردند. شاید این ادعا در مروز زمان مورد غفلت قرار گرفته باشد اما نمی توان از کنار این حقیقت گذشت که این قطعنامه می تواند بار دیگر سوژه خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای دوستان شود.
منبع: inthesetimes
ترجمه : سارا معصومی
|