مُطهِّرات (مسئله 168 تا 199)
مسأله 168ـ مطهّرات به چیزهایى گفته مى شود که نجس را پاک مى کند و آن 12 چیز است: 1ـ آب 2ـ زمین 3ـ آفتاب 4ـ استحاله 5ـ انقلاب 6ـ ثلثان شدن 7ـ انتقال 8ـ اسلام 9ـ تبعیّت 10ـ برطرف شدن عین نجاست 11ـ استبراء حیوان نجاستخوار 12ـ غایب شدن مسلمان، که احکام اینها بطور تفصیل در مسائل آینده خواهد آمد.
1ـ آب
مسأله 169ـ آب پاک و مطلق هرچیز نجسى را پاک مى کند، به شرط این که هنگامى که چیز نجس را با آن مى شویند آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا طعم نجاست به خود نگیرد و با آب کشیدن عین نجاست برطرف شود، مثلاً اگر خون در آن است آنقدر بشویند که خون برطرف گردد، البته در آب قلیل شرایط دیگرى نیز هست، که بعداً اشاره مى شود.
مسأله 170ـ ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، ولى در آب کر یا جارى یک مرتبه کافى است، هرچند سه مرتبه بهتر است (آبهاى لوله کشى در حکم آب جارى است).
مسأله 171ـ هرگاه سگ ظرفى را لیسیده، یا از آن، آب یا مایع دیگرى، خورده باشد، اوّل باید آن را با خاک پاک که مخلوط با کمى آب باشد خاک مال کرد و بعد دومرتبه در آب قلیل، یا یک مرتبه در آب کر یا جارى شست و اگر آب دهان سگ در ظرفى بریزد، احتیاط مستحبّ آن است که همین کار انجام شود، امّا اگر جاى دیگرى از بدن سگ با رطوبت به ظرف ملاقات کند خاک مال کردن واجب نیست بلکه باید آن را در آب قلیل سه مرتبه و در آب کر یا جارى یک مرتبه شست.
مسأله 172ـ هرگاه دهانه ظرفى که سگ دهان زده، تنگ باشد و نتوان آن را خاک مال کرد، چنانچه ممکن است باید پارچه اى را به چوبى پیچید و توسّط آن خاک را با کمى آب به آن ظرف بمالند و اگر ممکن نشود مقدارى خاک و کمى آب در آن بریزند و تکان دهند، سپس طبق دستور بالا آب بکشند.
مسأله 173ـ ظرفى را که خوک از آن، چیز مایعى را خورده باید هفت مرتبه با آب شست و لازم نیست آن را خاک مال کنند و در لیسیدن خوک و مردن موش صحرایى در آن نیز، بنابر احتیاط واجب باید هفت مرتبه شست.
مسأله 174ـ ظرفى را که با شراب نجس شده، باید با آب قلیل سه مرتبه بشویند و دست در آن بمالند و مستحبّ است هفت مرتبه شسته شود.
مسأله 175ـ کوزه اى که از گل نجس ساخته شده، یا آب نجس در آن فرو رفته، اگر در آب کر یا جارى بگذارند و آب در باطن آن نفوذ کند و خارج شود پاک مى شود و اگر آب در آن نفوذ نکند ظاهرش پاک مى شود، با آب قلیل نیز مى توان ظاهر آن را شست.
مسأله 176ـ براى آب کشیدن ظروف با آب قلیل مى توان آن را سه مرتبه پر و خالى کرد و یا هر بار قدرى آب در آن بریزند و طورى بگردانند که به جاهاى نجس برسد، بعد بیرون بریزند.
مسأله 177ـ براى شستن ظرفهاى بزرگ مثل خمره و پاتیل هرگاه آن را سه مرتبه با آب پر کنند و بعد خالى کنند پاک مى شود و راه آسانتر این است که هر دفعه آب را از بالا به پایین به تمام اطراف آن بریزند و هربار آبى که ته آن جمع مى شود بیرون آورند و لازم است در هر دفعه ظرفى را که با آن آبها را بیرون مى آورند، بشویند.
مسأله 178ـ هرگاه فلزّ نجس را آب بکشند ظاهرش پاک مى شود، هرچند اعماقش هنگامى که ذوب شده، نجس شده باشد.
مسأله 179ـ براى تطهیر تنور نجس کافى است یک مرتبه از بالا به پایین آب در آن بریزند بطورى که تمام اطراف آن شسته شود، امّا اگربوسیله بول نجس شده باشد دوبار لازم است و بهتر است گودالى ته آن بکنند تا آبها در آن جمع شود و بیرون آورند و بعد آن گودال را با خاک پاک پر کنند.
مسأله 180ـ اگر چیز نجسى را با آب کر یا جارى یا آب لوله کشى بشویند تا عین نجاست برطرف شود، یا بعد از برطرف کردن عین نجس در آب کر یا جارى فرو برند پاک مى شود، ولى فرش و لباس و مانند آن را باید فشار یا حرکت داد تا آب آن خارج شود.
مسأله 181ـ براى تطهیر چیزى که با بول نجس شده با آب قلیل دومرتبه و در آب کر و جارى و آب لوله کشى یک مرتبه کفایت مى کند، امّا در غیر بول یک مرتبه با آب قلیل یا کر کافى است.
مسأله 182ـ براى شستن لباس و فرش و مانند آن با آب قلیل باید آن را مقدارى فشار دهند تا آب از آن خارج شود.
مسأله 183ـ هرگاه چیزى با بول پسر یا دختر شیرخوارى که غذاخور نشده نجس گردد، چنانچه یک مرتبه آب روى آن بریزند پاک مى شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار لازم نیست، ولى احتیاط مستحبّ آن است که دومرتبه بریزند.
مسأله 184ـ اگر حصیر نجس را که با نخ بافته اند در آب کر یا جارى فرو برند، یا زیر آب لوله کشى بگیرند بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاک مى شود.
مسأله 185ـ اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند آن نجس شود با فرو بردن در آب کر جارى و یا گرفتن زیر شیر آب، پاک مى گردد اگر باطن آنها نجس شود باید آن قدر صبر کرد تا یقین حاصل شود آب، داخل آن نفوذ کرده و خارج شده.
مسأله 186ـ هرگاه شک کند که آب نجس به باطن چیزى رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
مسأله 187ـ اگر چیزى نجس شود چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و سه مرتبه آب روى آن بریزند و خالى کنند پاک مى شود و ظرف هم پاک مى گردد و اگر مانند
لباس یا چیزى که فشار لازم دارد باشد، باید در هر مرتبه آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند تا آب، بیرون بریزد.
مسأله 188ـ هرگاه لباس نجسى را رنگ کرده باشند و در آب کر یا جارى فرو برند، یا زیر شیر آب بگیرند و آب پیش از آن که به واسطه رنگ، مضاف شود به تمام آن برسد، پاک مى شود، هرچند موقع فشار دادن، آب مضاف از آن بیرون آید، امّا اگر آب، قبل از رسیدن به تمام لباس مضاف گردد باید آنقدر آن را بشویند تا آب مطلق به آن برسد.
مسأله 189ـ هرگاه بعد از آب کشیدن فرش و لباس مختصرى گل یا ذرّات صابون و اشیاء دیگر در آن دیده شود پاک است و اگر اشیاء بزرگترى باشد ظاهر آنها نیز پاک است و اگر آب نجس به باطن آنها نفوذ کرده براى پاک شدن باطن آنها باید آب پاک نیز به آن برسد و خارج شود.
مسأله 190ـ هرگاه چیز نجسى را بشویند و عین نجس برطرف شود امّا بو یا رنگ آن بماند ضررى ندارد و اگر شک کند عین نجس مانده یا نه، باید بیشتر بشوید تا یقین کند از بین رفته است.
مسأله 191ـ براى تطهیر بدن در آب کر یا جارى یا زیر شیر آب، همین اندازه که عین نجاست برطرف شود بدن پاک است و بیرون آمدن و دوباره در آب فرو رفتن لازم نیست.
مسأله 192ـ هرگاه غذاى نجس در لاى دندانهاباقى مانده، اگر آب در دهان بگردانند به طورى که به تمام اجزاى آن برسد پاک مى شود.
مسأله 193ـ اگر موى سر و صورت را با آب قلیل آب بکشند چنانچه آب، خود به خود بیرون آید فشار لازم نیست، و الاّ فشار دهند.
مسأله 194ـ گوشت و دنبه اى که نجس شده با آب کشیدن پاک مى شود، همچنین اگر بدن یا لباس کمى چرب باشد که مانع رسیدن آب نگردد، ولى اگر طورى چرب باشد که مانع رسیدن آب شود باید اوّل چربى را از بدن برطرف کنند.
مسأله 195ـ شیرى که متّصل به کر مى باشد آبى که از آن مى ریزد حکم آب کر و جارى را دارد، بنابر این هر چیز نجسى را با آن بشویند همین که عین نجاست برطرف شد، پاک مى شود.
مسأله 196ـ هرگاه انسان چیزى را آب بکشد و یقین کند پاک شده، بعد شک کند که آن را درست آب کشیده یا نه، آن چیز پاک است، مگر این که بداند که در حال شستن توجّه نداشته است.
مسأله 197ـ هرگاه زمینى را با آب قلیل آب بکشند اگر از شن یا ریگ باشد و غساله یعنى آب باقیمانده در آن فرو رود پاک است، امّا ریگهاى زیر آن زمین نجس مى شود. همچنین اگر سراشیبى داشته باشد آب از آن بگذرد پاک مى گردد، امّا اگر غساله روى زمین بماند نجس است، مگر با وسیله اى آن را جمع کنند.
مسأله 198ـ هرگاه ظاهر نمک سنگ و مواد دیگرى مانند آن نجس شود با آب کشیدن پاک مى شود، خواه با آب قلیل باشد، یا کر و جارى، یا زیر شیر آب.
مسأله 199ـ هرگاه قند یا شکر نجس شود با آب کشیدن پاک نمى شود.
2ـ زمین (مسئله 200 تا 206)
مسأله 200ـ اگر پاى انسان یا ته کفش او بر اثر راه رفتن روى زمین نجس، نجس شود با راه رفتن روى زمین پاک، یا کشیدن بر زمین، پاک مى شود، به شرط این که زمین پاک و خشک باشد و عین نجاست زایل گردد و نیز باید زمین خاک، یا سنگ، یا آجر فرش، یا سیمان و یا مانند آن باشد. امّا با راه رفتن روى فرش و حصیر و سبزه، کف پا و ته کفش نجس، پاک نمى شود.
مسأله 201ـ هرگاه روى زمینى که با چوب فرش شده راه برود پاک شدن کف پا و ته کفش نجس مشکل است، ولى با راه رفتن روى آسفالت پاک مى شود.
مسأله 202ـ براى پاک شدن کف پا و ته کفش اگر مختصرى راه برود یا پا را بر زمین کشد کافى است، ولى بهتراست لااقل پانزده ذراع (تقریباً 5/7 متر) راه برود.
مسأله 203ـ لازم نیست کف پا و یا ته کفش، تر باشد، بلکه اگر خشک هم باشد با راه رفتن پاک مى شود، وجود رطوبت غیر مسرى در زمین نیز ضرر ندارد.
مسأله 204ـ مقدارى از اطراف پا و کفش که با راه رفتن روى زمین آلوده نجس مى شود آن هم اگر به زمین برسد پاک مى گردد، ولى پاک شدن کف دست یا زانوى کسى که با دست و زانو راه مىورد محلّ اشکال است و همچنین پاهاى مصنوعى و ته عصا و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و مانند اینها.
مسأله 205ـ ذرّات کوچکى از نجاست که جز با آب، پاک نمى شود هرگاه در کف پا یا ته کفش باقى بماند ضررى ندارد، همچنین باقى ماندن بو و رنگ.
مسأله 206ـ داخل کفش به واسطه راه رفتن پاک نمى شود و پاک شدن کف جوراب به واسطه راه رفتن نیز محلّ اشکال است، مگر این که جوراب چرمى و مانند آن باشد که به جاى کفش از آن استفاده شود.
3ـ آفتاب (مسئله 207 تا 211)
مسأله 207ـ تابش آفتاب، زمین و پشت بام را پاک مى کند، ولى پاک کردن ساختمان و درب و پنجره و مانند آن محلّ اشکال است.
مسأله 208ـ براى پاک شدن زمین و پشت بام با تابش آفتاب چند شرط است: اوّل این که چیز نجس داراى رطوبت مسرى باشد، بنابراین اگر خشک باشد باید آن را قبلاً تر کنند، تا بوسیله آفتاب خشک گردد. دوم این که عین نجاست را قبلاً برطرف سازد. سوم این که آفتاب مستقیماً بر آن بتابد، نه از پشت ابر و مانند آن، مگر این که ابر بقدرى نازک باشد که مانع تابش آفتاب نشود ولى تابش از پشت شیشه مانعى ندارد. چهارم این که چیز نجس به واسطه تابش آفتاب خشک شود، امّا اگر به کمک باد یا وسیله حرارتى دیگرى خشک شود کافى نیست، مگر این که بسیار کم باشد که بگویند با آفتاب خشک شده است.
مسأله 209ـ تابش آفتاب، حصیر نجس و درخت و گیاه را بنابر احتیاط واجب پاک نمى کند.
مسأله 210ـ هرگاه شک کند که زمین نجس با آفتاب خشک شده یا نه، یا چیزى مانع تابش آفتاب بوده یا نه و یا قبلاً عین نجاست را برطرف کرده است یا نه، آن زمین نجس است.
مسأله 211ـ اگر آفتاب به قسمتى از زمین نجس بتابد و آن را خشک کند فقط همان قسمت پاک مى شود.
4ـ استحاله (مسئله 212 تا 214)
مسأله 212ـ هرگاه عین نجس چنان تغییر یابد که آن نام از آن برداشته و نام دیگرى به آن داده شود، پاک مى گردد و مى گویند «استحاله» شده است، مثل این که سگ در نمکزار فرو رود و مبدّل به نمک شود. همچنین اگر چیزى که نجس شده است بکلّى تغییر یابد، مثل این که چوب نجس را بسوزانند و خاکستر کنند، یا آب نجس تبدیل به بخار شود، امّا اگر تنها صنعت آن تغییر کند مثل این که گندم نجس را آرد کنند، پاک نمى شود.
مسأله 213ـ زغالى که از چوب نجس درست شده، نجس است و همچنین کوزه یا آجرى را که از گل نجس ساخته اند.
مسأله 214ـ اگر شک کنیم چیز نجسى استحاله شده یا نه، نجس است.
5ـ انقلاب (مسئله 215 تا 218)
مسأله 215ـ هرگاه شراب به خودى خود یا به واسطه ریختن چیزى در آن مبدّل به سرکه گردد، پاک مى شود و آن را «انقلاب» گویند.
مسأله 216ـ شرابى که از انگور نجس درست کنند با سرکه شدن پاک نمى شود، حتّى اگر نجاستى از خارج به شراب برسد، واجب است بعد از سرکه شدن از آن اجتناب کرد، همچنین سرکه اى که از انگور و کشمش و خرماى نجس مى گیرند، نجس است.
مسأله 217ـ اگر انگور را با چوبهایش سرکه بریزند و معمولاً قبل از سرکه شدن شراب مى شود، بعد از آن مبدّل به سرکه مى گردد پاک است، امّا اگر خیار و بادنجان و مانند آنها، در آن بریزند احتیاط واجب، اجتناب است.
مسأله 218ـ کشمش و خرمایى که در غذا مى ریزند خوردنش حلال است، هرچند جوشیده باشد.
6ـ ثلثان شدن (مسئله 219 تا 222)
مسأله 219ـ هرگاه آب انگور با آتش بجوشد نجس نیست، ولى خوردنش حرام است، امّا اگر آن قدر بجوشد که دوقسمت آن بخار شود و یک قسمت بماند، حلال مى شود و اگر خود به خود به جوش آید و مست کننده شود حرام و نجس است و تنها با سرکه شدن پاک و حلال مى شود.
مسأله 220ـ اگر در میان خوشه هاى غوره، دانه هایى از انگور باشد آب همه آن را بگیرند چنانچه به آن «آبغوره» گویند با جوشیدن نجس یا حرام نمى شود.
مسأله 221ـ چیزى که معلوم نیست غوره است، یا انگور اگر با آتش بجوشد، حرام نمى شود.
مسأله 222ـ شیره اى که از بازار مى گیرند و مى دانند فروشنده از این مسائل باخبر است، پاک و حلال است و تفحّص لازم نیست.
7ـ انتقال (مسئله 223 تا 224)
مسأله 223ـ اگر خون بدن انسان یا حیوانى که خون جهنده دارد به بدن حیوانى که خون جهنده ندارد منتقل گردد و خون آن حیوان حساب شود پاک است و آن را «انتقال» گویند بنابراین، خون پشه که جزء بدن اوست پاک است، هر چند در اصل آن را از انسان گرفته، ولى خونى که زالو از انسان مى مکد پاک نیست، چون جزء بدن او محسوب نمى شود.
مسأله 224ـ هرگاه خونى از پشه بیرون آید و نداند خونى است که تازه از او مکیده، یا از خود پشه است پاک; ولى اگر بداند هنوزخون جزء بدن پشه نشده نجس مى باشد.
8ـ اسلام آوردن (مسئله 225 تا 227)
مسأله 225ـ در بحث نجاسات گفتیم احتیاط واجب آن است که از کافر اجتناب شود حال اگر کافر شهادتین بگوید یعنى بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللّه وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» مسلمان مى شود و بدن او پاک مى گردد، ولى اگر عین نجاست در بدن او باشد باید آن را برطرف کرده و جاى آن را آب بکشد، ولى اگر قبل از اسلام آوردن عین نجاست برطرف شده باشد لازم نیست جاى آن را آب بکشد.
مسأله 226ـ لباسى که بر تن کافر است وقتى اسلام آورد پاک نمى شود بنابراحتیاط واجب.
مسأله 227ـ هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولى قلباً به معنى آن ایمان داشته باشد مسلمان است، امّا اگر بر زبان جارى کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
9ـ تَبَعیّت (مسئله 228 تا 233)
مسأله 228ـ «تَبَعیّت» آن است که چیزى به تبع چیز دیگرى پاک شود که شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد.
مسأله 229ـ هرگاه شراب، سرکه شود، ظرف آن هم تا جایى که شراب یا انگور موقع جوش آمدن به آن رسیده پاک مى شود، پارچه و چیزى که روى آن مى گذارند اگر معمولاً به آن رطوبت، نجس شود آن هم پاک مى گردد، امّا اگر موقع جوشش سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود بعد از سرکه شدن پشت ظرف پاک نمى شود.
مسأله 230ـ فرزندان نابالغ کفّار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاک مى شوند.
مسأله 231ـ سنگى که میّت را روى آن غسل مى دهند و پارچه اى که عورت میّت را با آن مى پوشانند و دست کسى که او را غسل مى دهد، بعد از تمام شدن غسل پاک مى شود.
مسأله 232ـ هرگاه لباس و مانند آن را با آب قلیل آب بکشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آب از آن خارج شود،آبى که درآن باقى مى ماند، پاک است.
مسأله 233ـ هرگاه ظرف نجس را با آب قلیل آب کشند قطره هایى که آخر کار در آن مى ماند، پاک است.
10ـ بر طرف شدن عین نجاست (مسئله 234 تا 238)
مسأله 234ـ هرگاه بدن حیوان، نجس شود همین که عین نجاست برطرف شود، بدن حیوان پاک مى گردد، مثلاً اگر منقار پرنده خون آلود باشد یا حیوانى روى چیزهاى آلوده بنشیند، همین که خون و آلودگى برطرف شد، بدن حیوان پاک است.
مسأله 235ـ باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینى) اگر نجس شود همین که نجاست از بین برود پاک مى شود، مثلاً اگر از لثه ها خون بیرون آید و در آب دهان از بین برود یا خون را بیرون بریزد آب کشیدن داخل دهان لازم نیست، ولى اگر دندان مصنوعى در دهان باشد، احتیاط واجب آن است که آن را آب بکشد.
مسأله 236ـ هرگاه غذا در دهان یا لاى دندانها باقى مانده باشد و داخل دهان خون بیاید چنانچه انسان نداند خون به غذا سرایت کرده، آن غذا پاک است و اگر خون به آن برسد، نجس مى شود و خوردن آن غذا حرام است.
مسأله 237ـ جایى از لب و مانند آن که انسان نداند جزء ظاهر بدن است یا باطن، اگر نجس شود باید آن را آب بکشد.
مسأله 238ـ هرگاه گرد و غبار نجس روى بدن یا لباس و فرش و مانند آن بنشیند هردو خشک باشد نجس نمى شود کافى است آن را تکان دهند، همچنین اگر رطوبت غیرمسرى داشته باشد، امّا اگر یکى از آنها تر باشد نجس مى شود و اگر در نجاست گرد و غبار یا رطوبت محل شک داشته باشد، آن هم پاک است.
11ـ استبراء حیوان نجاستخوار (مسئله 239 تا 241)
مسأله 239ـ هرگاه حیوانى به خوردن مدفوع انسان عادت کند بول و مدفوع آن نجس است و گوشت آن نیز حرام است و اگر بخواهند پاک شود، باید حیوان را غذاى پاک بدهند تا نام حیوان نجاستخوار از آن برداشته شود و باید در شتر چهل روز ، و در گاو سى روز، و در گوسفند ده روز، و در مرغابى پنج روز و در مرغ خانگى سه روز بگذرد و در حیوانات دیگر همین اندازه که نام نجاستخوار از آن برداشته شود، کافى است.
مسأله 240ـ گاهى در مرغداریها پودر خون با غذاى آنها مخلوط مى کنند بطورى که گوشت مرغ به واسطه آن مى روید، گوشت و تخم آن مرغ حرام نیست و رطوبتهاى مرغ نجس نمى شود، ولى بهتر آن است که از چنین مرغ و تخم آن پرهیز شود.
مسأله 241ـ هرگاه حیوان، سایر نجاستها را غیر از مدفوع انسان بخورد باعث نجاست بول و مدفوع او نمى شود، گوشت او هم حرام نیست، مگر حیوانى که از شیر خوک تغذیه کرده بوسیله آن رشد و نمو کرده باشد که گوشتش حرام است.
12ـ غایب شدن مسلمان (مسئله 242 تا 245)
مسأله 242ـ هرگاه بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگرى که در اختیار اوست نجس شود و او هم بفهمد که نجس شده، سپس آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال دهد که آن را آب کشیده، پاک است، به شرط این که از چیزهایى باشد که طهارت در آن شرط است، مانند لباسى که با آن نماز مى خواند و یا غذا و ظروف غذا.
مسأله 243ـ هرگاه دو نفر عادل، یا یک نفر، از پاک شدن چیز نجسى خبر دهند شهادت آنها قبول است، همچنین اگر «ذوالید» یعنى کسى که چیزى را در اختیار دارد بگوید پاک شده است، یا بدانیم مسلمانى آن را آب کشیده، ولى نمى دانیم درست آب کشیده یا نه، پاک است.
مسأله 244ـ هرگاه انسانى لباسش را به لباسشویى مسلمان دهد که آن را بشوید و آب کشد قول او قبول است.
مسأله 245ـ کسانى که گرفتار حالت وسوسه مى شوند و زود یقین به نجس بودن چیزى پیدا مى کنند و یا به هنگام آب کشیدن چیز نجس به آسانى یقین به پاکى پیدا نمى کنند، یقین آنها اعتبار ندارد و مى توانند همان طور که دیگران یقین پیدا مى کنند قناعت کنند.
فتاوای فقهی آیت الله مکارم شیرازی معظّم له